مهرزاد دانش: اما توکلی در پرسه در مه از این هم رادیکال‌تر حرکت کرده است: مردی که زندگی نباتی دارد بر اساس نشانه‌هایی محدود و گنگ، مثل شب‌پره‌هایی با بال‌های رنگین و دختری با نگاه مات در دوران کودکی و نیز صدای موسیقی ملایمی که از اتاق پرستار به گوش می‌رسد، مجموعه‌ای را خلق می‌کند و هر یک از این قطعه‌ها همچون تکه‌های پازلی هستند برای تکمیل و حتی گسترش یک واقعیت مجازی و خیالی. با این حساب، پرسه در مه فیلمی درباره‌ی خلق کردن و خلاقیت است. شخصیت اصلی فیلم، حتی در بازآفرینی گذشته‌ای که در خیال می‌پروراند، خود و همسرش را در حوزه‌ای مرتبط با مفهوم خلاقیت و آفرینش قرار می‌دهد؛ یعنی خود را موسیقی‌دان و همسرش را بازیگر تئاتر می‌انگارد. اما این تازه آغاز ماجراست. در طول فیلم، او بارها تلاش می‌کند مسیرهایی از این ماجرا را که چندان مطلوبش نیست (مانند مرافعه‌ی بعد از ظرف شستن، مواجهه با استاد در منزلش، و بگومگویی با همسرش که بعد از دیر آمدن او به خانه صورت می‌گیرد)، بازسازی کند. توکلی با ارائه‌ی قرینه‌هایی این ماجرا را غنی‌تر می‌سازد.  

نویسنده و کارگردان فیلم "پرسه در مه" درباره انتخاب لیلا حاتمی و شهاب حسینی برای بازی در این فیلم گفت: من سال‌ها پیش با شهاب حسینی تئاتر می‌کردم، می‌دانستم بازیگر بااستعدادی است و قابلیت‌هایش را می‌شناختم و می‌دانستم که برای بازی در این نقش مناسب است. در سن و سال خودش، شهاب حسینی بهترین است، همان طور که لیلا حاتمی این وضعیت را دارد، نقش زن اصلی در این فیلم نسبت به نقش مرد فرصت کمی برای جلوه‌گری داشت به همین دلیل نیاز به بازیگری داشتیم که بتواند در این فرصت کم، طوری نقش را بازی کند که تماشاگر او را در موقعیت زنی که بازیگر تئاتر است و با همسری هنرمند و روشنفکر زندگی می‌کند بپذیرد.