وبلاگ - نقد و بررسی قسمت هشتم فصل دوم سریال "شهرزاد" توسط هواداران

 خب دوستان خوبم، بدون هیچ حرف و حدیثی بریم سراغ قسمت هشتم!

 1) اکرم که خداروشکر توهمه کامل!! الان هم فهمیدیم که قباد، فقط برای اینکه مسائل  شرعی رو رعایت کنه، صیغه خونده با اکرم. من که بعید می دونم قباد اصلا اکرم رو دوس  داشته باشه. بیشتر حس ترحم و اینکه بالاخره یه زنی هست اطرافش که نه بهش بی  محلی می کنه و نه امر و نهی. به همین خاطر از قربون صدقه رفتن های اکرم، خوشش می یاد و دلش گرم می شه. اما این فقط یه جور هوا و هوسه که حالا با ترحم همراه شده. چیز عجیبی هم نیست و خیلی هم بین مردهای اون موقع باب بوده؛ مخصوصا وقتی طرف برای خودش کسی باشه، همیشه زن هایی بودن و هستن که دنبال چنین مردهایی می کنن تا شاید به جایی برسن. این مردها هم از خداشونه یه زنی ازشون هیچی نخواد، جلو روشون واینسته و قربون صدقه شون هم بره. مطمئنا قباد نمی خواسته و نمی خواد که دل ببنده و فکر هم نمی کنم اینطوری بشه.

2) تا حالا شده از دعوا کردن یه زوجی که نویسنده از شما انتظار داره طرفدار پر و پاقرصشون باشی، لذت ببری؟! من که این حس رو در مورد فرهاد و شهرزاد داشتم! فرهاد که حالا که خرش از روی پل رد شده  و به مراد دلش رسیده، داره کم کم خوشی می زنه زیر دلش و شکاک شده. خیلی جالبه که عشق بازی خودش رو به شهرزاد و قباد مثال می زنه!!! درسته شهرزاد از قباد نفرت نداشت اما مطمئنا به اندازه ای که فرهاد عاشق آذر شده بود، عاشق قباد نبود!! یعنی داشت کار خودش رو هم یه جورایی این وسط توجیه می کرد!! ولی همین هم باعث شد حداقل دیدن صحنه های دو نفره ی اینا زجر آور نباشه!!!

3) بالاخره قباد یه لباس درست و حسابی پوشید!! اون تیپی که برای دیدن بهبودی زده بود، خیلی جالب و سالاروارانه بود!

4) نظرتون در مورد اینکه قباد دست به دامن "بزرگ های خاندان" شده برای برگردوندن شهرزاد چیه؟ قباد باید تا الان شهرزاد رو شناخته باشه و بدونه که اون اینطوری با زور بر نمی گرده!! اما خب، چاره ای هم نداره، الان قباد در مصدر قدرته و به خودش مطمئنه که هر چی بخواد رو می تونه به دست بیاره و کسی هم نمی تونه نه بهش بگه!! باید دید چطوری می شه این قضیه!

5) صحنه ی مونتاژ فرار شربت که با فرار شیرین هماهنگ شده بود جالب از آب در اومده بود!! به نظرتون قضیه ی بچه چیه که تو کلیپ "آنچه خواهید دید..." مطرح شد؟! اصلا مگه می شه؟ الان مثلا چندین وقت گذشته، چندین ماه! شاید منظورش بچه ی مرده بوده؟!! به نظرتون شیرین اصلا به حالت قبلش بر می گرده؟!

6) درسته که می دونستیم بزرگ آقا مانع شده که بلقیس و هاشم بهم برسن، اما از اینکه بلقیس این موضوع رو خیلی داراماتیک وار خودش بیان کرد خوشم نیومد!! من هنوز می گم کاشکی یه اپیزود فلش بک هم بسازن!!! اینکه کلا چی شد اینطوری شد! شهرزاد عاشق چیه فرهاد شد؟! شیرین و قباد چه طور به هم رسیدن؟ اصلا قباد شده بود که شیرین رو دوس داشته باشه؟!!

+ به مناسبت اینکه شهاب در این صحنه خیلی جذاب بود، گفتم این عکس ها رو بذارم تا در خاطره ها بمونه!!

+ نظر شما چی بود در مورد این قسمت!؟ به نظر من که قسمت بعدی هیجانی تره!

 

شهاب حسینی - بازی در فیلم تازه ی کارگردان "ابد و یک روز"

سعید روستایی که "ابد و یک روز" نخستین فیلمش در مقام کارگردان با استقبال  منتقدان و تماشاگران رو به رو شد، به زودی فیلم تازه‌اش را جلوی دوربین می‌برد.

آن گونه که سینمادیلی خبر داده، این فیلم، "متری شیش و نیم" نام دارد و شهاب حسینی و پیمان معادی، بازیگران اصلی فیلم هستند. به تازگی برای این پروژه به تهیه‌کنندگی پیمان معادی، درخواست پروانه ساخت شده است.

وبلاگ - نقد و بررسی قسمت هفتم فصل دوم سریال "شهرزاد" توسط هواداران

 

  اول از همه عذر مي خوام كه كمي دير شد، فرصت نكرده بودم ببينم اين     قسمت رو!! پس بي حرف پس و پيش بريم سراغ نقد اين قسمت!

 

  •  خب قباد در اين قسمت كم بود اما همون مقدارش هم تاثير گذار بود!! قباد مثل هميشه   سريع خونش به جوش اومده و مي خواد در رو به ديوار بزنه! مي خواد با بالا بردن صداش و رجزخوني به چيزي كه مي خواد برسه! اما از طرفي هم مي بينيم كه چطور وقتي زن هاشم ازش مي خواد تا دور هاشم رو خط بكشه، خجالت مي كشه از خودش و از كارهاش. درسته كه اين خجالت خيلي ظريف ديده مي شه اما همين نكات كوچيك هست كه قباد رو به شخصيتي چند لايه تبديل مي كنه. مطمئنم كه وقتي از نصرت خواست حواسش به خانواده ي هاشم باشه، واقعا از ته دلش گفت و اينطوري نبود كه بخواد جلوي فرهاد خودي نشون بده! صحنه ش با شهرزاد هم دوباره از همون حسادت عجيب و غريبش شكل مي گيره. نمي شه كاملا باهاش موافق بود؛ اما خب قباد با شهرزاد براي اولين بار عشق رو تجربه كرده، براي اولين بار كسي رو داشته كه باهاش صحبت مي كرده، بهش علاقه نشون مي داده. هرچند كه اين علاقه ي شهرزاد احتمالا از سر دلسوزي بوده اما قباد حتي اين رو هم تجربه نكرده بوده. اما از طرفي چون بهش ياد دادن كه اگه چيزيو نداري بايد با زور به دستش بياري، در آخر باز هم به زور متوسل مي شه. در هر حال، قباد از بيشتر شخصيت ها جذاب تره چون دو بعدي نيست. مي شه توي شخصيتش كند و كاو كرد. همين هست كه شخصيتش براي مخاطب جذاب تره تا كاراكترهاي ديگه.

  • داستان هاي حاشيه اي همچنان زيادي بي ربطن. به جز البته قضيه ي شربت و نصرت كه جذابه كلا چون بازيگرهاش جذابن! حالا بايد ديد اكرم با اين چيزهايي كه دستش اومده چطوري مي خواد باج گيري كنه از نصرت! بايد جذاب باشه! 
  • صحنه ي بلقيس و هاشم هم جذاب بود! كاشكي بيشتر بگن چي بوده و چي شده! اينكه هاشم هنوز به بلقيس فك مي كنه خيلي جالبه! كلا شيمي خيلي خوبي دارن اين دو تا. 
  • فرهاد داره به طرز احمقانه اي مثبت نشون داده مي شه. فقط يه ايراد، يه خطا!؟ نشون بدين كه ما باورمون بشه ايشون انسان هستن!! حالا بايد ديد اين شجاع بازيهاش به كجا ختم مي شه !
  • همايون هم كاري كه داره مي كنه خيلي خوبه فقط كاش يه كمي عاشق پيشه تر باشه. الان اگه دليلش براي نجات دادن شيرين، دوست داشتن نيست، چيه؟ پس به كم جالب تر باش، يه كم ديالوگ ها رو بهتر بگو جناب آقاي پسر حسن فتحي! 
  • بهبودي هم شخصيت جالبي داره؛ اما اون عمق و خبيث بودنش اونقدري كه بايد در نيومده. تو نمونه هاي خارجي شما از اين شخصيت ها زياد مي بينين. كه طرف كاريزما داره اما ديوانه س اما از طرفي عشق عجيبي هم به همسر و خانواده ش داره؛ و اينكه شما هم ازش مي ترسين هم يه جوري تحسينش مي كنين، خلاصه ملغمه اي هست از احساسات متناقض!! اما اين بهبودي اينطوري نيست در حالي كه مي تونست باشه! اما خب در كل دعواي بين خاندان ها جالبه و بايد ديد به كجا ختم مي شه.

+ به نظرتون بهتر نبود هر هفته ٢ اپيزود مي ديديم؟؟ اينجوري داستان سريعتر مي رفت جلو و پول كمتري خوج مي كرديم و هيجان بيشتري داشت! 

+ نظر شما در مورد اين قسمت چيه؟ 

وبلاگ - نقد و بررسی قسمت ششم فصل دوم سریال "شهرزاد"

 دوستان خوب و همراهان همیشگی. بریم سراغ بررسی قسمت ششمِ سریال.  اگر هنوز موفق به دیدن این قسمت نشدید، کامنت های این پست رو نخونین!

 1) خوب این قسمت، بیشتر به داستان قباد پرداخته شد. قباد داره کم کم روال قضیه  دستش می یاد و داره سعی می کنه خودش رو جلوی بقیه ثابت کنه. برای کسی که یه  عمر تو سری خورده و کسی به حرفش گوش نکرده خوب این همه جاه و مقامی که یه شبه هم بهش رسیده باشه، سخته که بتونه حرفش رو محکم بزنه و خوب متقابلا نمی تونه خوب هم تصمیم بگیره. دیدین که خیلی سریع گفت برین بزنین همه شو رو بکشین!!! همونطور که هاشم هم گفت، قباد بر عکس آقا بزرگ، نمی تونه استراتژی بچینه و در واقع بلد نیست چطوری نقشه بریزه. اما به نظرم تو این راه هم خبره می شه و یه جورایی می شه  آقا بزرگ دوم. کلا همونطور که می دونین، قباد شخصیت سفیدی نیست. خاکستری مایل به سیاه ِ!! فصل اول داشت توی لجن خفه می شد، زیر بار دستورهای آقا بزرگ داشت از بین می رفت اما جرات نداشت چیزی بگه. بعد شهرزاد رو دید، به سفیدی نزدیک شد و حالا دوباره افتاده تو سراشیبی سقوط اما این بار قدرت هم داره. دیگه چیزی از این بدتر نمی شه.

2) خوشحالم که قضیه اکرم هم فعلا فیصله شده. اکرم واقعا فک می کرد قراره به جایی برسه؟ ولی خوب نمی شه ازش چنین انتظاری هم نداشت. زن ها وقتی تو چنین موقعیتی باشن و کسی بهشون ابراز توجه هر چند بی رحمانه و بی عشق بکنه، به زندگی و شکوه و مقام دلخوش می شن. اما از کلیپ قسمت بعدی معلومه که نمی خواد بیخیال بشه فعلا اکرم!!! باید دید چطور دوباره قباد رو از راه به در می کنه.

3) خوبه...خوبه که فرهاد یه کم احساس نا امنی بکنه تو ازدواجش. نه اینکه شهرزاد و قباد باید با جنگ و دعوا به هم برسن اما خوب هم نیس که فرهاد دوباره افتاده به کله شقی! یه تنه می خواد کل رژیم رو از پا بندازه!! اون بخش "استاد استاد" گفتن شاگردهاشم خیلی بی ربط بود و دوباره تلاش بیهوده ای بود برای نشون "خوب و فروتن" نشون دادن فرهاد! خسته شدیم دیگه واقعا!!

4) به نظرتون هاشم واقعا می میره؟ امیدوارم به این زودی ها این اتفاق نیفته. ارتباطش با بلقیس جذابه از نظر من. دوست دارم ببینم به کجا می رسه. بیشتر در مورد حسرت های قدیمی شون حرف بزنن.

5) به نظرم با اومدن شیرین به داستان، اوضاع جذاب تر می شه نه؟ دلم برای کُری خوندن های شیرین تنگ شده!!!

6) بالاخره انتقام حشمت گرفته شد. کلا صحنه های قباد و نصرت خیلی جذابن! نمیشه در مورد اینا باشه همش؟

7) نظرتون در مورد شخصیت امیر جعفری چیه؟؟ نمی دونم، یه کم نچسبه!

+ نظر شما در مورد این قسمت چی بود؟ 

وبلاگ - نقد و بررسی قسمت پنجم فصل دوم سریال "شهرزاد" توسط هواداران

 بياين بدون حرف پس و پيش بريم سراغ نقد قسمت پنجم!

 1) من كلا از قرار دادن كليپ وسط سريال بدم مي ياد. اين يكي هم خيلي به بار بي كيفيتي  سريال اضافه مرد. از طرفي ري اكشن شيرين رو توي دادگاه دوس نداشتم. نمي دونم  زيادي "ديوانه واري" بود. انگار حالا همه ي كساني كه مجنون مي شن بايد هذيون بگن و  جيغ و داد كنن. علاوه بر اين دادگاه هم به نظرم خيلي سرهم بندي شده بود. حتي نشون هم نمي دادن تاثير خاصي نداشت. اما اينكه اون پسره مي خواد بياد به نجات شيرين جالبه! يعني مي خواد فراريش بده؟؟ بايد جالب باشه!

2) كلا از همون اول قباد مردي نبوده كه پايبند حرمت ها باشه. درسته كه يه مدت سعيشو كرد تا شوهر خوب و وفاداري براي شهرزاد باشه اما اگر كل شخصيتشو بررسي كنيم، بيرون از كاراكتر نيس كه با اكرم بريزه روي هم. فقط اينكه اكرم فكر مي كنه مي تونه با خلاص دادن از دست شيرين خانم خونه بشه، عاليه! نخير از اين خبرها نيست خانم! 

3) اون بخش "انجمن بانوان" هم خيلي بي مزه بود. راهي غيرواقعي و كليشه اي براي اينكه نشون بدن شهرزاد خيلي امروزيه و به فكر حق و حقوقشه و الان خوشبخته و از اين حرف ها؛ خيلي بي ربط و بد بود به نظرم.

4) اپيزود معمولي اي بود و كلا اتفاق آنچنان خاصي نيفتاد. اميدوارم ريتم سريال بهتر بشه.

نظر شما در مورد اين قسمت چيه؟