شهاب حسینی  - اکران " برادرم خسرو " بعد از نوروز ٩٦ + تیزر

 فیلم "برادرم خسرو" ساخته احسان بیگلری به تهیه کنندگی سعید ملکان بعد  از نوروز ٩٦ اکران عمومی می شود
 "برادرم خسرو" اولین ساخته بلند سینمایی احسان بیگلری است، که سال گذشته در  سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد و مورد توجه مخاطبین و منتقدین قرار  گرفت. این فیلم قرار است بعد از نوروز در سینماهای تهران و شهرستانها اکران عمومی  شود.
همچنین جدیدترین تیزر این فیلم که توسط مهدی سعدی ساخته شده است هم رونمایی شد.
"برادرم خسرو" در جشن انجمن منتقدان و نویسندگان نیز در پنج رشته نامزد دریافت جایزه شد و توانست دیپلم افتخار بخش خلاقیت و استعداد درخشان را از ان خود کند.
در خلاصه داستان "برادرم خسرو" آمده است: خسرو که مبتلا به اختلال دو قطبی است باید مدتی را در خانه برادر بزرگتر خود سپری کند. در این فیلم ناصر هاشمی، شهاب حسینی، هنگامه قاضیانی، جواد یحیوی و با حضور بیتا فرهی به ایفای نقش می پردازند.

 

تولد 43 سالگی شهاب حسینی!!

کمی تکراری می شود اگر هر سال همان حرف ها را بزنم. از همان خوبی ها بگویم و از همان خاطرات تعریف کنم.

کمی تکراری می شود که باز هم بگویم، "خوشحالم که هستی" "ممنونم که هستی". 

در این چندین سال طرفدار بودنت، لحظه ای نبوده که به خودم شک کنم. به علاقه ام، به حمایتم. الان دیگر برایم شده مثل غریزه. در گوشه ی انتهای ذهنم جا خوش کردی و به این زودی ها قصد رفتن نداری.

شهاب عزیز، آرزوی بهترین ها، بزرگترین ها، زیباترین خوبی های جهان را برایت داریم؛ تولدت مبارک!!

دوستان عزیزم، مثل همیشه ممنونم از تک تک تون برای همیار بودن با وبلاگ. هنوز یادمه وقتی برای اولین بار تولد شهاب رو جشن گرفتیم، کلی متن برام رسید، کلی ویدئو داشتم برای گذاشتن که هیچ جای دیگه پیدا نمی شد! اما این روز ها به لطف دنیای وسیع اینترنت، تقریبا ویدئو و فیلمی از شهاب نمونده که ما ندیده باشیم و نشنیده باشیم. خواستم براتون "تب سرد" رو آپلود کنم، دیدم کلی سایت دانلودش رو به صورت رایگان و با کیفیت گذاشتن. در ضمن، مای عزیز در این چند سال زحمت کشیده و بخش آپارتِ وبلاگ و به خوبی به روز کرده. بد نیست یه سری به اونجا بزنین و به مناسبت تولد شهاب، چند تا از ویدئوها رو نگاه کنین و تجدید خاطره کنین!

+ اگر دوس داشتین تو بخش نظرات بگین که دوس دارین شهاب چه نقشی رو بازی کنه؟ یعنی آیا نقش کاراکتر فیلم/ کتابی هست که دوس داشته باشین شهاب بازیش کنه؟! یا نقشی هست که الان یکی دیگر بازیش کرده اما به نظرتون شهاب هم می تونه مناسبش باشه؟! ایرانی و خارجی فرقی هم نمی کنه! اگر دوس داشتین در موردش صحبت کنیم!!

+ اینم عکسی که حسن عزیز برای تولد فرستاده. خیلی ممنون.

شهاب حسینی  - یادداشت شهاب در مورد اتفاقات اخیر آمریکا

 شهاب حسینی به سینماگران هالیوود پیشنهاد داد تا با توجه به اقدامات  رییس جمهور جدید آمریکا، دوباره ساخت فیلمی درباره پادشاهی به نام  نمرود را در دستور کار خود قرار دهند

 شهاب حسينى برنده جایزه بهترین بازیگر جشنواره کن پس از واکنش‌ ترانه  علیدوستی و اصغر فرهادی نسبت به اعمال محدودیت برای سفر اتباع ایرانی به آمریکا و تحریم مراسم اسکار، یادداشتی را منتشر کرد

این بازیگر نوشته است: هم اوست یگانه مالک مطلق، افسوس که جهانِ امروز در فرایندی متناقض از پیشرفت علم و تکنولوژی و پس‌رفت فرهنگ انسانی قرار دارد. گویی هر روزه در هر گوشه دنیا می‌بایست شاهد ظهور اندیشه‌های پوسیده در قالب کسانی باشیم که زمام امور ملت‌ها را به دست می‌گیرند و جهان را به جای هدایت به نور آگاهی، به ورطه ظلمت جهل می‌کشانند و هر روز و به هر بهانه نفاق، کینه، جدایی و نژادپرستی را در میان جوامع بشری رواج می‌دهند و این در حالی است که ملت‌های جهان در مسیری برخلاف سیاست‌مداران‌شان رو به سوی آزادی اندیشه، یگانگی و یکپارچگی دارند و با وجود هر اتفاقی در هر گوشه دنیا، شکوهِ وحدت در عین کثرت را در همدردی و همدلی با مردم رنج‌دیده در هر کجای دنیا به نمایش می‌گذارند

نمایشی چنان عظیم و باشکوه که هر عقل سلیم و دل رحیمی را تحت تأثیر قرار می‌دهد مگر کسانی را که بر کوردلی و تاریک‌اندیشی خود اصرار دارند. آنقدر که نمی‌دانند به وسعت جایگاهی که امروز در آن قرار گرفته‌اند مورد امتحان نظم آفرینش و آزمایش الهی قرار خواهند گرفت و چه بسا اگر در جایگاه تصمیم‌گیری‌های کلان باشند، نه تنها مسئولیت یک یا چند انسان، که بار مسئولیت جوامع و ملت‌های دنیا را در کارنامه خود خواهند داشت و پاسخگوی آن خواهند بود و چه زیبا گفت شاعر؛ گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

این اواخر نقطه نظرات و مواضع اختیار شده توسط رئیس جمهور ایالات متحده "دونالد ترامپ" یادآور روزگاری سیاه و نه چندان دور در دهه‌های ۳۰ و ۴۰ میلادی و ظهور آدولف هیتلر است که تبعات فاجعه‌آمیز آن تا قرن‌ها بعد از این از حافظه جهان پاک نخواهد شد

سرنوشت تمامی تک‌سونگران، متکبران و خون‌خواران تاریخ همواره چون آیینه در برابر انسان‌هاست، خصوصا در معرض دید کسانی چون دونالد ترامپ و موافقان‌شان تا شاید چراغی باشد از گذشته برای گذر به سوی آینده.
به عنوان یک بازیگر و کارگردان سینما به هالیوود پیشنهاد می‌کنم که دوباره ساخت فیلمی درباره پادشاهی به نام نمرود را در دستور کار خود قرار دهد، پادشاهی کهن که داعیه خدایی داشت و سرانجام توسط یک پشه از پای درآمد...

 

وبلاگ - نقدی خودمانی بر "فروشنده"

 قبل از هر چیز دوستانی که فیلم رو هنوز ندیدن، ادامه ی پست و کامنت ها رو  نخونن چرا که داستان به کلی لو می ره و در مورد این فیلم، لو رفتن داستان  یعنی از دست دادن لذتی بسیار بزرگ!!

 + یکی از موضوع ها فرعی داستان قضیه ی تجاوز است؛ می گم فرعی چون ما  تاثیراتشو رو روی شخصیت ها می بینیم، نه اینکه دلایلش ریشه یابی بشه. تجاوز از هر نوع، حتی تجاوز به حریم خصوصی فرد- مثلا بدون اجازه عکس های کسی رو دیدن یا پیام های کسی رو خوندن- غیرقابل قبول و کاملا اشتباهه. اما تو این مطلب قرار نیست راجع تاثیرات تخریب کننده ی تجاوز روی افراد صحبت کنیم؛ حداقل نه مستقیم. این از این.

+ داستان های فرهادی همه چند لایه اند. شاید به همین خاطر باید برای بار دوم این فیلم رو می دیدم و بعد در موردش می نوشتم. آدم ها، موقعیت ها همه چندین بُعد دارن که نمیشه تو یه نگاه پیداشون کرد.

عماد و رعنا یک زوج جوون هستن که به نظر می یاد در کنار هم خوشحالن و زندگی خوبی دارن. در ابتدای فیلم، عماد با بچه های کلاس بگو بخند داره، چیزی رو به دل نمی گیره و در یه کلوم زندگی خودشو می کنه. اما با اتفاق تلخی که برای همسرش می افته، عمادِ آخر فیلم رو به هیچ وجه نمیشه با اول فیلم مقایسه کرد.

عماد آخر فیلم خسته اس. داغون و سرگردانه. درست مثل همه ی ما. نکته ی مهم در مورد شخصیت های فرهادی و به خصوص در این فیلم، این هست که مای مخاطب نمی تونیم به صورت صد در صد و مطمئن انگشتمون رو به سمت آدم هاش بگیریم و بگیم :"تو کاملا گناه کاری". و این دقیقا چیزی هست که آدم رو تکون می ده.

+ نمی خوام وارد بحث سمبل ها و نشانه های فیلم بشم که زیاد هم هستن. اینکه فیلم با فرو ریختن خانه شروع می شه و یا اینکه درست در بالای تخت عماد و رعنا شکاف بزرگی باز شده و هزاران چیز دیگه. اینا رو می ذاریم به عهده ی حرفه ای ها! اما همین ها باعث می شه فیلم رو بهتر متوجه بشیم. داستان های فرهادی همیشه پُر هستند از این نشانه ها که به نظر من شبیه پیش گویی هستن. انگار خود کارگردان و نویسنده از همون اول دارن به ما می فهمونن که این شادی ها رو این خیال راحت بودن ها رو جدی نگیرید. نفس عمیق نکشید؛ نفستونو حبس کنید چون قراره سورپرایز بشید.

+ و سورپرایز هم می شیم. شدیدا هم می شیم، وقتی که می فهمیم پیرمرد بی نام و نشان هست که متجاوزگر بوده. البته که نمی دونیم دقیقا چه کار کرده. طبق گفته ی رعنا، مرد بی حرمتی ش رو تا فرو کردن انگشتانش در موهای سر رعنا جلو برده. شاید همین ندانستن هاست که باعث می شه نتونیم به درستی تصور درستی از وقایع و شخصیت ها داشته باشیم. باز هم می رسیم به "قضاوت". حالا این ماییم که داریم با داشتن یک سری اطلاعات دست و پا شکسته ی قربانی داستان، شخصیت ها رو قضاوت می کنیم. لحظه ای، هر چقدر هم کوتاه، دلمون برای پیرمرد می به رحم می یاد، لحظه ای جگرمون برای چشمان قرمز و خسته ی عماد می سوزه. اوه، این چشمان قرمز عماد. در موردش بعدا بیشتر می گم.

برای خیلی ها سوال پیش اومده بود که چطور می شه پیرمردی که انقدر بی حال و نواست بتونه سریع از مهلکه فرار کنه. به نظرم این سوال تا حدودی درسته اما وقتی پیرمرد و عماد تو خونه شون هستن و کمی با هم درگیر می شن، پیرمرد خیلی سریع و با قدرت ری اکشن نشون می ده و حتی صورت عماد رو زخمی می کنه. از طرفی به نظرم می یاد که وقتی آدم بترسه و هول برش داره، یک جور قدرت پنهان به کمکش می یاد و از همیشه سریعتر و پر جنب و جوش تر می شه.

همسایه ها هم گفتن که دیر از خونه هاشون اومدن بیرون چونکه فکر می کردن رعنا داره با عماد دعوا می کنه. شاید حتی فکر کردن کسی که "گرومپ گرومپ" از پله ها پایین رفته، عماد بوده که داشته قهر می کرده. به نظرم با در نظر گرفتن این نکات می شه قضیه را بیشتر و بهتر قبول کرد.

+ و اما صحنه های آخر. سکانس نفس گیر داخل ساختمان. جایزه ندادن به بازیگر نقش پیرمرد یکی از بی انصاف ترین کاری بود که جشنواره ها انجام دادن؛ نگاه این پیرمرد، زیر لب حرف زدن هاش. حتی اون "ببخشید"ی که آخر فیلم می گه، فقط ما،عماد و رعنا می دونیم که پشت این کلمه ی ساده، سال ها پشیمونی نشسته. کی می تونه منکر این قضیه بشه که وقتی پیرمرد تو اتاق حبس شده بوده، حتی یه لحظه به این هوس بازی هاش فکر نکرده؟ پیرمردی که از اتاق می یاد بیرون با اونی که با عماد درگیر شد، یک دنیا فرق داره. دیگه از خودش دفاع نمی کنه، فقط می خواد یه ذره آبرویی که خودش برای خودش قائله رو نگه داره.

و اون سیلی. وقتی برای اولین بار در سینما و اولین روز اکران فیلم، صدای اون سیلی توی سینما پیچید، من و دوستم هر دو از جا پریدیم. انگار اون سیلی باید وجدان همه ی ما ها رو بیدار می کرد. همه ی اونایی که داشتن شروع می کردن تا برای پیرمرد دل بسوزونن و اندکی از دست عماد عصبانی بشن. انگار بهمون یادآوری کرد که این پیرمرد، هر چقدر هم پیرمرد باز هم حق نداشته به چنین کاری دست بزنه. در اون سیلی تمام دو هفته خودخوری و تحمل حرف مردمِ عماد جمع شده. اون سیلی انقدر قدرت داشت که باعث شد پیرمرد نتونه دیگه نفس بکشه.

و بعد از این سیلی، وقتی دلمون خنک شده، داریم تو ذهنمون به عماد می گیم "باریکلا، دلمون خنک شد" پیرمرد از اتاق می ره بیرون و دیگه نمی تونه بار سنگین پشیمونی و گناه رو دوش بکشه، نقش زمین می شه و حالا ماییم و یه خانواده ی از همه جا بی خبر  و نگران و باز دوباره برمیگردیم به نگران شدن برای پیرمرد. تمام این ها قدرت بالای فرهادی رو نشون می ده. اینکه ما به هیچ وجه نمی تونیم برای کسی حکم صادر کنیم. منظورم قاتل های زنجیره و دیوانه های قاتل نیست. منظورم خود ماهاییم. من و شما. آدم های معمولی. آدم هایی که کاری به کاری کسی نداریم اما همه مون پر از راز هستیم. این قضیه تو این فیلم بیشتر از همیشه خودش رو نشون میده.

و آخر سر می رسیم به عماد و شهاب عزیز.

به نظرم، بازیگر وقتی به اوج قدرت خودش می رسه که بتونه با چشم هاش، با نگاهش هزاران درد بی صدا رو به مخاطب بفهمونه. عماد ِ شهاب دقیقا همینطوره. در ابتدای فیلم، در بدو حادثه، عماد خودش رو کنترل می کنه، می خواد زندگی ش رو به حالت قبل برگردونه. اما مردم، همسایه ها و حتی خود رعنا نمی گذارن. همه انگار اون رو مسئول می دن. شاید اون هم تقصیر داشته باشه اما مهم اینه که بعد از رخ دادن حادثه، حالا عماده که باید ری اکشن نشون بده. چون مرد خانواده است. چون مهم ترین وظیفه اش یعنی حمایت از زن و زندگی ش رو نتونسته انجام بده.

همین حرف و حدیث ها کم کم در دست های عماد جمع می شن و زیر چشم هاش، توی نگاهش جا خوش می کنن. عماد آخر فیلم، پر از غصه است. پر از سرگردانی ئه. می دونه که کار درستی داره انجام می ده اما نمی دونه چطور باید این رو ثابت کنه. می دونه که زندگیش دیگه به حالت قبلی بر نمی گرده اما نمی تونه دست رو دست بگذاره. دلیل منفجر شدنش هر چی باشه، حفظ آبرو، تسکین درد، غیرت، هر چی که باشه، می خواد بیشتر از هر چیز خودش رو آزاد کنه. می خواد بگه، "می خواستین من کاری کنم، اینهاش! اینم نتیجه اش".

شهاب و نگاه هاش، چشمان همیشه خونش واقعا یه سطح دیگه ای از بازیش رو به رخ می کشه. تا به حال نشده که از بازیگر ایرانی در فیلمی بترسم. یعنی از لحن عصبانیش وحشت کنم. اما وقتی شهاب تو این فیلم به پیرمرد نگاه می کرد و می گفت کفشتو در آر، واقعا ازش می ترسیدم. شاید این همون چیزی بوده که فرهادی هم به دنبالش بوده. شاید از شهاب خواسته که عماد در نهایت تبدیل بشه به آدمی ترسناک. هر چیزی که دلیلش بوده باشه، یه لایه ی دیگه به این شخصیت اضافه کرده و به جد می تونم بگم که کسی در ایران نمی تونست این نقش رو به این روونی و خوبی در بیاره.

+ حالا می رسیم به این بحث که آیا این فیلم از "درباره الی" بهتر است یا نه؟ به نظر من نیست. "الی" یک ویژگی خاصی داشت، توییست های زیادی داشت، هر لحظه یه داستان جدید بوجود می آمد که هم ما و هم شخصیت ها رو متعجب می کرد. در "فروشنده" عملا به جز مورد آخر، توییست دیگه ای تو داستان نیست؛ شاید فرهادی می خواد به سمتی بره که روان شناسی شخصیت ها رو پررنگ تر کنه تو کارهاش. اما در هر صورت "درباره الی" برای من هنوز بالاتره. (شاید هم به این خاطره که 1000 بار تا حالا دیدمش!)

آیا این فیلم از "جدایی نادر از سیمین" بهتره؟ به نظر من هست. شاید چون توییست این فیلم بیشتر آدم رو شوکه می کنه تا توی "جدایی". یا شاید هم چون شهاب اینجا نقش اوله ! J))

+ نظر شما چیه؟ آیا شما هم با چیزهایی که من کلا گفتم موافقید؟ از بین "درباره الی" ، "جدایی نادر از سیمین" و "فروشنده"، شما کدوم رو بیشتر می پسندین؟

+ جا داره تشکر کنیم از یکی از مهم ترین و تاثیرگذار ترین شخصیت های فیلم، که واقعا لحظات شیرینی رو برای ما رقم زد که البته بعدش، فرهادی با خنجر زد در قلب ما و شخصیت ها! ممنون آقای فرهادی!!

 

+ به نظر شما "فروشنده" اسکار رو می بره؟! از نظر من می بره، هم به خاطر مسائلی که پیش اومده و هم اینکه رقیب اصلی فیلم "Elle" نامزد نشده! باید دید!

+ خوشحال می شم شما هم نظرتونو در کامنت ها بگین!

 

 

 

شهاب حسینی  - "درباره الی" فیلم برگزیده تماشاگران در نیمه دوم دهه ۸۰

 در سومین نظر سنجی کانال تلگرامی جشنواره فیلم فجر، فیلم سینمایی  «درباره‌الی» به کارگردانی «اصغر فرهادی» به عنوان فیلم برگزیده تماشاگران  در نیمه دوم دهه ۸۰ انتخاب شد.

 به گزارش ستاد خبری جشنواره فیلم فجر، سومین نظر سنجی کانال جشنواره فیلم فجر،  اختصاص به معرفی بهترین فیلم تماشاگران در نیمه دوم دهه ۸۰ داشت که ۷ فیلم برتر نیمه دوم این دهه اخراجی‌ها (مسعود ده‌نمکی) – فجر ۲۵، سنتوری (داریوش مهرجویی) – فجر ۲۵، همیشه پای زن در میان است (کمال تبریزی) – فجر ۲۶، بی‌پولی (حمید نعمت‌الله) – فجر ۲۷ ، «درباره الی» (اصغر فرهادی)- فجر ۲۷، «به رنگ ارغوان»(ابراهیم حاتمی‌کیا)- فجر ۲۸ و «جدایی نادر از سیمین»(اصغر فرهادی)- فجر ۲۹ به رای مخاطبان کانال جشنواره گذاشته شدند و از بین این فیلم‌ها «درباره الی» توانست با ۴۴ درصد آرا به عنوان بهترین فیلم برگزیده تماشاگران در نیمه دوم دهه ۸۰ شناخته شود.
براساس این گزارش، در این نظرسنجی به ترتیب «درباره الی » با ۴۴ درصد آراء اول، «جدایی نادر از سیمین» با ۲۰ درصد آراء دوم، «سنتوری» با ۱۳ درصد آراء رتبه سوم و «به رنگ ارغوان» با ۱۱ درصد آراء رتبه چهارم را به‌دست آوردند.
نظرسنجی نخست کانال تلگرامی جشنواره فیلم فجر، اختصاص به بهترین فیلم برگزیده تماشاگران در نیمه دوم دهه ۷۰ داشت که «آژانس شیشه‌ای» این عنوان را به‌دست آورد و نظر سنجی دوم نیز به بهترین فیلم برگزیده تماشاگران در نیمه اول دهه ۸۰ اختصاص داشت که «مارمولک» به این عنوان دست یافت.

 

شهاب حسینی  -  "فروشنده" در جمع کاندیداهای اسکار ۲۰۱۷

 لیست نامزدهای دریافت جوایز اسکار مشخص شد و متنوع ترین لیست از نظر  نژادی در یک دهه گذشته است.

 به گزارش بانی فیلم به نقل از د رپ، نامزدهای سه شنبه جوایز اسکار، متنوع  ترین نامزدهای غیرسفیدپوست این جوایز در بیش از یک دهه  گذشته بودند که  این مسئله با فاصله کمی از تلاشی گستره برای گوناگون تر کردن نژادی در آکادمی اسکار و اعتراض های دو ساله «#اسکارخیلی سفید است» از راه می‌رسد.

از میان نامزدهای اسکار ۲۰۱۷ هفت نامزد رنگین پوست بودند که از جمله آن‌ها می توان به ماهرشالا علی و دِو پاتل در بخش بهترین بازیگر مرد نقش مکمل با فیلم های «مهتاب» «شیر»، نامزدی وایولا دیویس برای فیلم «حصارها»، نائومی هریس برای «مهتاب» و اکتیویا اسپنسر برای «چهره‌های پنهان» در بخش بهترین بازیگر زن نقش مکمل، دنزل واشنگتن برای «حصارها» در بخش بهترین بازیگر مرد نقش اول و روت نگا با فیلم «لاوینگ» برای بهترین بازیگر زن نقش اول اشاره کرد.

با وجود این که موفق ترین فیلم این فهرست «لالالند» است که با کسب ۱۴ نامزدی به عنوان سومین فیلمی که این جایگاه را در تاریخ به دست می‌آورد ثبت کرد، اما از زاویه‌ای دیگر می‌توان گفت این لیست، بیشترین تعداد بازیگران نامزدشده غیرسفیدپوست در هر دوره اسکار از سال ۲۰۰۷ تا به حال را در خود دارد.

در واقع باید گفت در بخش بازیگر زن نقش اصلی در حالی که ایزابل هوپر برای «او» از فرانسه نامزد شده است و ناتالی پورتمن برای «جکی»، اما استون برای «لالا لند» و مریل استریپ برای «فلورنس فاستر جنکینز» نامزد شده‌اند اما روت نگا برای «دوست داشتن» نیز جزو نامزدهاست تا روشن شود که اسکار امسال به رنگین پوست‌‌ها هم توجه کرده است.

در میان نامزدهای بازیگر نقش اول مرد نیز در حالی که کیسی افلک برای «منچستر کنار دریا»، اندرو گارفیلد برای «ستیغ اره‌ای»، رایان گاسلینگ برای «لالا لند» و ویگو مورتنسن برای «کاپیتان شگفت انگیز» نامدز شده‌اند، دنزل واشنگتن با بازی تحسین برانگیزش برای «حصارها» در میان این گروه جای گرفته است.

در عین حال در میان نامزدهای بازیگر مرد نقش مکمل نیز ماهرشالا علی برای «مهتاب» در کنار جف بریجز برای «اگر سنگ ببارد»، لوک هجز برای «منچستر کنار دریا» و مایکل شانون برای «جانوران شبانه» رقابت می کند و ضمن این که دیو پاتل برای «شیر» دیگر بازیگر رنگین پوست این بخش از نامزدها را تشکیل می‌دهد.

در بخش بازیگر زن نقش مکمل نیز در حالی که وایولا دیویس برای «حصارها» و نائومی هریس برای «مهتاب» و اوکتاویا اسپنسر برای «چهره‌های پنهان» نامزد شده‌اند کفه ترازو در بخش سفیدپوست‌ها یعنی نیکول کیدمن برای «شیر» و میشل ویلیامز برای «منچستر کنار دریا»  سبک تر به نظر می رسد.

علاوه بر این، چهار فیلم از نامزدهای بهترین فیلم امسال یعنی «حصارها»، «چهره‌های پنهان»، «شیر» و «مهتاب» با هدایت بازیگران اصلی غیرسفیدپوست ساخته شده‌اند.

دیگر نامزدها این بخش شامل «ورود»،  «ستیغ اره‌ای»، «اگر سنگ ببارد»، ‌«لالالند» و «منچستر کنار دریا» هستند.

البته نباید بخش مستند را هم نادیده گرفت که در آن رکورد شکسته شد و چهار نامزد سیاه پوست در جمع نامزدها دیده می‌شوند. مستند «سیزدهم» ایوا دوورنی، «من کاکاسیاه تو نیستم» ساخته رائول پک، «او جی: ساخته آمریکا» ساخته ازرا ادلمان و «زندگی، جان گرفته» ساخته راجر راس ویلیامز از پروژه های نامزدشده امسال اسکار در این بخش هستند. «آتش در دریا» فیلمی از سینمای ایتالیا دیگر نامزدی است که اسامی این بخش را کامل می‌کند.

علاوه بر این، جنکینز کارگردان «مهتاب» به چهارمین کارگردان سیاه پوستی بدل شد که در تاریخ جوایز اسکار نامزد دریافت جایزه کارگردانی می‌شود. او در این بخش با دنی ویلنوو برای «ورود»، مل گیبسون برای «ستیغ اره‌ای» ، دمین شازل برای «لالالند» و کنت لونرگان برای «منچستر کنار دریا» رقابت می‌کند.این در حالی است که اسکار این کارگردان سیاهپوست را به  بزرگانی چون مارتین اسکورسیزی و کلینت ایستوود ترجیح داد.

در واقع باید گفت اسکورسیزی با فیلم «سکوت» نتوانست اصلا توجه آکادمی نشینان را جلب کند و کلینت ایستوود نیز با فیلم «سالی» که احساسات ملی را تحت تاثیر قرار می‌داد نتوانست با وجود حضور بازیگری چون تام هنکس و بر خلاف سال پیش با فیلم «تک تیرانداز آمریکایی» جایگاهی برای خود بیابد.

جنکینز و آگوست ویلسون فیلمنامه نویس «حصارها» هم در بخش بهترین فیلمنامه اقتباسی نامزد دریافت اسکار شدند که نخستین بار از سال ۱۹۷۲ تا به حال است که دو آفریقایی آمریکایی با هم در یک سال نامزدی دریافت جایزه نویسندگی را کسب می‌کنند. آخرین بار، لون الدر برای فیلم «ساوندر» و سوزان دو پاس برای فیلم «بانو بلوز می خواند» در یک سال موفق به کسب این نامزدی شده بودند.

در ماه ژانویه، آکادمی مجموعه ای گسترده از تغییرات بنیادی را در قوانین خود اعمال کرد تا بتواند چهره بدنه رای دهی خود که تا حدود زیاد از مردان و سفیدپوستان تشکیل می شد را تغییر دهد.

رییس فعلی آکادمی اسکار یعنی شریل بون آیزکس، تنها آفریقایی آمریکایی در میان ۵۱ عضو هیات مدیره این جوایز و کسی است که کلید این تغییرات را زد. یکی از قوانین جدید او این بود که اعضا یک بازه عضویت ۱۰ ساله دارند که اگر در پایان آن هنوز هم در زمینه فیلم فعال باشند، عضویت شان تمدید می شود.

تا ماه ژوئن، ۲۵ تا ۳۰ درصد از تمام دعوتنامه های عضویت جدید آکادمی اسکار برای زنان و حدود ۱۵ درصد آن ها برای رنگین پوستان ارسال شدند. زمان مشخص می کند که وقتی بحث انتخاب نهایی نامزدها بشود، آکادمی جدید و در حال تغییر چطور رای خواهد داد.

دیگر نامزدهای اسکار عبارتند از:

در بخش فیلمنامه غیراقتباسی «اگر سنگ از آسمان ببارد»،‌ «لالا لند»،‌ «خرچنگ»، «منچستر کنار دریا» «زنان قرن بیستم» به عنوان نامزد انتخاب شده‌اند.

در بخش طراحی صحنه «ورود»، «جانوران شگفت‌انگیز و زیستگاه آن‌ها»، «درود بر  سزار!»، «لالا لند» و «مسافران» نامزد هستند.

در بخش طراحی لباس «متحد»، «جانوران شگفت‌انگیز و زیستگاه آن‌ها» «فلورنس فاستر جنکینز»، «جکی» و «لالا لند» به فهرست راه‌یافته‌اند.

در بخش تدوین «رسیدن»، «هکساو ریج»، «اگر سنگ ببارد»، «لالا لند»، «مهتاب» و در بخش تدوین صدا «ورود»، «دیپ‌واتر هورایزن»، «هکساو ریج»، «لالا لند»، «سالی» به عنوان نامزد معرفی شده‌اند.

در بخش چهره‌پردازی و مو «مردی به نام اوو»، «آن سوی سفر ستاره‌ای»، «جوخه خودکشی» و در بخش جلوه‌های تصویری «دیپ‌واتر هورایزن»،  «دکتر استرنج»، «کتاب  جنگل»، «کوبو و دو رشته سیم»، «سرکش: داستانی از جنگ‌های ستاره‌ای» نامزد دریافت جایزه هستند.

در بخش موسیقی نیز «جکی»، «لالا لند»، «شیر»، «مهتاب»، «مسافران» و در بخش ترانه «آزمون بازیگری» از فیلم «لالا لند»، «نمی توانم احساس را متوقف کنم» از  فیلم «ترول‌ها»، «شهر ستاره‌ها» از فیلم «لالا لند»، «صندلی خالی» از فیلم «داستان جیمز فولی»، «تا کجا بروم» از فیلم «موانا» منتخب اسکار در این مرحله هستند.

جوایز اسکار روز بیست و ششم فوریه به صورت زنده از شبکه ای بی سی روی آنتن می‌رود.