وبلاگ - نقد و بررسی قسمت هجدهم سریال "شهرزاد"

 دوستای خوبم امیدوارم خوب باشید و همه این قسمت رو دیده باشید! اگر ندیدید پس  بهتره این پست و کامنت هاشو برای عدم لو رفتن داستان نخونید!

 

 1) قبل از هر چیز راجع بخش قباد حرف می زنم که فک می کنم 7-6 دقیقه بیشتر نبود.  اما تو همون چند دقیقه هم معلوم شد که قباد زوج اصلی این سریال رو تشکیل نمی ده. چرا؟ 

بهتره اول به این موضوع بدون تعصب نگاه کنیم. احساس می کنم هم خودم و هم خیلی از طرفدارهای شهاب به خاطر اون بدی های قباد رو نادیده می گیرن یا می بخشن اما تو این قسمت معلوم شد در دنیای سریال "شهرزاد" قباد مرد کاملی نیست که مناسب شهرزاد باشه. شهرزاد دختریه مستقل یا حداقل می خواد که مستقل باشه. می ره دانشگاه، با مسائل روز آشنایی داره و حتی براش اهمیت داره. قرار نیست بشینه خونه بافتنی ببافه و تمام وقتشو برای بزرگ کردن بچه و شام پختن صرف کنه. تمام این ها نشون می دن که قباد نمی تونه مرد ایده آلی برای شهرزاد باشه. وقتی قباد حتی از شنیدن اینکه شهرزاد با مرد دیگه ای هم کلام شده اینطوری می شه و به فحش دادن می افته نشون می ده که حتی اگه با هم رسما زندگی کنن این جور رفتارهای قباد برای شهرزاد قابل قبول نخواهد بود. پس مطمئنا حاضر نمی شه با مردی که بهش شک داره (حتی یک ذره) زیر یه سقف زندگی کنه.

از طرفی قباد یه آدم وابسته ایه. تمام عمرش زیر سایه ی بزرگ آقا زندگی کرده، تا حالا "نه" نگفته به بالاتر از خودش و به قولی تو سری خوره. پس از این لحاظ هم متضاد شهرزاده. شهرزاد حرف زور تو کتش نمی ره؛ درسته که حاضر شد با قباد ازدواج کنه اما اونم به خاطر این بود که پای زندگی و مرگ خانواده ش و فرهاد در میون بوده. به همین خاطر فداکاری کرد و علیرغم میل باطنی اش تن به ازدواج داد. حتی می بینین که حاضر نمی شه بچه شو، "کیبر" صدا کنه و هر کی هم که اینکارو می کنه سریع تصحیح می کنه و می گه :"امید".

درسته که الان زندگی بدی نداره اما زندگیش با فرهاد می تونه خیلی بهتر باشه. درسته که فرهاد الان عزاداره آذر هست اما مطمئنا نمی خواد تا آخر عمر عذب بمونه و مطمنا هنوز هم به شهرزاد علاقه داره. پس می شه گفت زوج اصلی سریال فرهاد و شهرزاد هستند که قراره علیرغم مشکلات زیاد به هم برسن! یا شاید هم نرسن اما منطق سریال از مخاطبان می خواد که برای رسیدن این دو تا به هم شادی کنن.

حالا اینکه چون شهاب قباد رو بازی می کنه ما بخوایم شهرزاد و قباد به هم برسن اشتباهه از نظر من. چون با وجود اینکه قباد عاشق دل خسته س، اما مرد محکمی نیست و نیاز داره به کسی تا بهش تکیه کنه. قباد در واقع یه ضد قهرمانه. نه کامل و عالیه و نه نفرت انگیز. نه می تونی ازش نفرت داشته باشی و نه می تونی به خاطر کمالاتش تحسینش کنی و دوستش داشته باشی. درسته که شهاب در این نقش عالیه اما بهتره با خودمون رو راست باشیم! اگه هر کس دیگه ای بود و در این قسمت به شهرزاد همچین حرفی می زد، همه مون عصبی می شدیم و شمشیر از رو می بستیم که " به تو چه مردک!!" .

از نظر من، شهرزاد با فرهاد خوشبخت تره. حالا هر چقدرم که فرهاد این اواخر ضعیف به نظر برسه اما طبق تاریخچه ای که ازش تو سریال دیدیم آدم قوی ای هست. دنبال خواسته هاش می ره، دنبال بهتر کردن دنیاس و حرف زور تو کتش نمی ره. هر چند به خاطر خانواده ش اونم فداکاری می کنه. درست مثل شهرزاد. 

نظر شما چیه؟

2) فکر می کردین آذر خودکشی کنه؟ به نظرتون کار درستی کرد؟ البته به خاطر فراهم کردن اوضاع برای رسیدن احتمالی شهرزاد به فرهاد، لازم بود!

3) همچنان خواهرهای شهرزاد و فرهاد روی مخن. با اون دیالوگ گفتن هاشون و هنوز من نمی فهمم چرا باید اینطوری حرف بزنن.

4) به نظر شما بزرگ آقا کشته می شه در قسمت بعدی؟ اینطوری مشکلات کمی حل می شه، ها؟! نظر شما چیه؟

 

شهاب حسینی - عکس های حضور شهاب در اکران مردمی "برادرم خسرو" در جشنواره

 فرش قرمز فیلم سینمایی برادرم خسرو به کارگردانی احسان بیگلری طی  آخرین روز از سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر در کاخ مردمی پردیس  سینمایی ملت برگزار شد.

 «برادرم خسرو»، اولین فیلم سینمایی احسان بیگلری در مقام کارگردان است؛ او و پریسا  هاشم پور به صورت مشترک فیلمنامه این اثر را به نگارش درآورده اند؛ سعید ملکان تهیه کنندگی این فیلم را برعهده دارد.
ناصر هاشمی، هنگامه قاضیانی، شهاب حسینی و بیتا فرهی از بازیگران اصلی «برادرم، خسرو» هستند.
خلاصه داستان فیلم قصه دو برادری است که مجبور هستند مدتی را کنار هم سپری کنند.
احسان بیگلری متولد 62 از تهران است؛ او کارشناسی فیزیک کاربردی دارد و در کانون سینماگران جوان دوره فیلمسازی را گذارنده است.
بیگلری سابقه ساخت چندین فیلم کوتاه و مستند را دارد و دستیار کارگردانی در فیلم های «اتوبوس شب»، «50 قدم آخر»، «درباره الی»، «گیس بریده» و سریال «پرانتز باز» را دارد.


  

شهاب حسینی - میزگرد با عوامل فیلم "برادرم خسرو" + 3 عکس جدید

 سینماسینماـ علی نعیمی، در یک بعد از ظهر سرد بهمن، عوامل فیلم «برادرم  خسرو» ساخته احسان بیگلری دور هم جمع و مهمان روزنامه صمت شدند تا از  «برادرم خسرو» و شرایط ساخت این اثر و اعتماد به یک کارگردان جوان بگویند؛

 از اینکه چطور می‌شود در اوضاع سخت اقتصادی و شرایط نامناسب مالی توجه  سرمایه‌گذاران را برای ساخت یک فیلم سینمایی جلب کرد و به بخش خصوصی اعتماد کرد. حاصل این نشست دو ساعته با حضور شهاب حسینی، هنگامه قاضیانی، سعید ملکان، احسان بیگلری، ناصر هاشمی و محمود مرویان را در ادامه می‌خوانید.
البته سعید ملکان ترجیح داد در گفت‌وگو به صحبت‌های شهاب حسینی استناد شود و سکوت کرد.


چطور با پروژه« برادرم خسرو» آشنا شدید؟ اعتماد کردن به یک کارگردان جوان سخت نبود؟

هنگامه قاضیانی: وقتی فیلمنامه «برادرم خسرو» برای من ارسال شد فارغ از اینکه با یک فیلمنامه خوب و منسجم روبه‌رو بودم کارنامه کاری آقای بیگلری برای من محترم بود و من تجربه ایشان در سینما را آنقدر پخته و حرفه‌ای دیدم که فراتر از یک فیلم اولی روی ایشان می‌شود حساب کرد. ضمن اینکه به غیر از نقشی که در این فیلم به من پیشنهاد شد و دوستش داشتم، کار کردن با یک تیم حرفه‌ای که همواره دوست داشتم با تک‌تک آنها کار کنم من را بیشتر ترغیب کرد که در «برادرم خسرو» حضور پیدا کنم. همکاری با عزیزانی همچون ناصر هاشمی عزیز و شهاب حسینی و بیتا فرهی جزو افتخارات من است.

فکر می‌کنم کار کردن با سعید ملکان در مقام تهیه‌کننده تجربه خوبی بود؟

قاضیانی: تمام نکته‌هایی که در ذهنم با فیلمنامه تطبیق پیدا کرده بود در واقعیت با حضور آقای ملکان که یکی از تهیه‌کنندگان مولف سینمای ایران به شمار می‌روند به نتیجه مطلوبی رسید. کارنامه آقای ملکان ثابت کرده هر کجا که حضور داشته باشند با یک فیلم حرفه‌ای و متفاوت روبه‌رو هستیم.

آقای هاشمی، شما بعد از مدت‌ها دوری از سینما و بعد از فیلم «خانه پدری» در پروژه دیگری حاضر نشدید. دلیل پذیرش این نقش و حضور دوباره شما جلوی دوربین چه بود؟

ناصر هاشمی: من هیچ وقت دوست ندارم به‌عنوان یک بازیگر گزیده‌کار و کم کار معرفی شوم. همواره نسبت به این موضوع حساس بودم که نگاه جامعه سینمایی به من به‌عنوان یک بازیگر اینطور باشد. برای همین هیچ‌گاه تصمیم نداشتم که بازی نکنم یا کم‌کاری کنم ولی اینقدر فیلمنامه‌ها و پیشنهادهایی که می‌شود بد و غیراستاندارد است که ما را با اصولی که با آن آموزش دیدیم در مقابل یکدیگر قرار می‌دهد. از این‌رو سعی می‌کنم به شکل آبرومندی زندگی را بگذرانم؛ با تدریس و کارهای دیگر جای خالی این حرفه را پر می‌کردم و نقش‌های محدودی هم که خوب بودند را بازی می‌کردم.

پس فیلمنامه «برادرم خسرو» خیلی ویژه بود که شما را متقاعد کرد؟

حضورم در «برادرم خسرو» با یک اتفاق جالب همراه شد و من فکر می‌کردم اشتباهی رخ داده است. پیامکی به دستم رسید با این عنوان که: «ما می‌خواهیم راجع به برادرم خسرو صحبت کنیم» گفتم: «به‌طور حتم با مهدی کار دارن چون من نمی‌دونم برادرم خسرو کیه؟» من جواب دادم من ناصر هاشمی هستم و شماره مهدی را دادم. آقای سیدی گفتند نه با خودت کار داریم. تماس گرفتند و گفتند بیا دفتر شهاب حسینی. وقتی وارد دفتر شهاب حسینی شدم دیدم شبیه دفاتر تولید فیلم نیست. چیزی که از دفاتر تولید فیلم در ذهن من بود ساختمان آلومینیوم بود که دفاتر سینمایی در آن در کنار تولید فیلم کارهای دیگری هم می‌کردند و شکل و شمایل هنری و سینمایی به معنای امروزی‌شان نداشتند اما دفتر شهاب حسینی شبیه یک گالری هنری بود. بسیار زیبا و هنرمندانه چیده شده بود. شهاب را من تا پیش از آن دو بار بیشتر از نزدیک ندیده بودم؛ یک بار بعد از نمایش کرگدن بود و یک بار هم در جلسه مطبوعاتی خانه پدری. خیلی دوست داشتم با شهاب بیشتر کار کنم. شهاب حسینی جزو بازیگران جوانی است که تجربیات و استعدادهای نابی دارد و کار کردن با او برای من لذت‌بخش است.

 کار کردن با گروه «برادرم خسرو» شما را راضی نگه داشت؟

حضورم در «برادرم خسرو» و ایفای این نقش را مدیون شهاب حسینی هستم چون ایشان من را برای این نقش انتخاب کرد و این فرصت خوب را در اختیار من گذاشت. ضمن اینکه در کنار عزیزانی همچون سعید ملکان، بیتا فرهی و هنگامه قاضیانی، یک گروه خوب را تجربه کردم که تا پیش از آن فرصت همکاری به این شکل پیش نیامده بود. نخستین برخورد من با احسان بیگلری هم جلوی دفتر تولید بود. یک کارگردان جوان با دو چشم خالص، اینقدر گیرا و حرفه‌ای برخورد کرد که واقعا از همکاری با او لذت بردم.

گویا تمام مسائل پشت و جلوی دوربین به شما ختم می‌شود آقای حسینی. از دنیای جدیدی که چند سال است در کنار بازیگری تجربه کرده و در مقام تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار فعالیت می‌کنید برای‌مان بگویید؟

شهاب حسینی: هدف کلی حضورم در مقام تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار نفس کشیدن بخشی از سینمای ایران است که به‌عنوان بخش خصوصی و سینمای مستقل فعالیت می‌کنند؛ سینمایی که بر اساس سرمایه‌های شخصی افراد شکل می‌گیرد و نتیجه آن آبرومند و قابل قبول است. سعید ملکان که می‌توانم از او به‌عنوان برادر خونی خودم در سینما یاد کنم مدت‌هاست در این مسیر و به منظور حمایت از سینمای مستقل فعالیت می‌کند. برای همین از نظر سلیقه و تفکر بسیار به هم نزدیک هستیم و هر دو می‌دانیم که سینمای مورد علاقه ما از چه جنسی است. یکی از معضلات فیلمسازی تامین سرمایه است و اگر فیلمسازی نتواند از طریق سرمایه‌های دولتی اثرش را بسازد ما سعی می‌کنیم از طریق دوستانی که هم هنر را به خوبی می‌شناسند و هم اعتماد متقابل به یکدیگر داریم بتوانیم در پروژه همکاری کنیم تا سرمایه‌گذاری در ساخت را بپذیرند. مدتی قبل پیشنهادی از مجموعه «شهر فرش» داشتم که در پی توافقی که با این مجموعه داشتم قرار شد به جای آنکه موضوع تبلیغات مجموعه را مطرح کنند مدیریت فرهنگی این مجموعه را در اختیار من بگذارند و در سال بخشی از بودجه تبلیغات این مجموعه صرف ساختن آثار سینمایی و سرمایه‌گذاری در پروژه‌های مستقل سینمایی بشود.

احسان بیگلری را از کجا می‌شناسید؟

سابقه همکاری من با احسان بیگلری به فیلم «درباره الی» اصغر فرهادی بر می‌شود که احسان در مقام دستیار کارگردان نظر و ایده خوبی درباره سینما داشت و همواره با هم گپ می‌زدیم. فیلم کوتاهی هم ساخته بود با عنوان «کمتر از چند دقیقه» با بازی درخشان زنده یاد مجید بهرامی. در چند دوره کلاس‌ها و ورک‌شاپ‌هایی که داشتم از این فیلم به‌عنوان نمونه‌ای از بازیگری موفق در فیلم کوتاه نام می‌برم. فیلمنامه «برادرم خسرو» را وقتی خواندم از بن‌مایه اصلی قصه بسیار لذت بردم. البته فیلمنامه در طول مراحل پیش تولید چندین بار بازنویسی شد و این موضوع باعث شد قصه فضای درونی به خود بگیرد و چون خودم شخصیت هیجانی دارم با روحیه من تفاوت داشت اما قصه اصلی و فضای کار بسیار دلنشین و دوست‌داشتنی بود.

 تجربه مشترک همکاری در تولید با سعید ملکان چطور بود؟

سعید ملکان همواره قدم‌های خیری در جهت ساخت کارهای مستقل بر می‌دارد و فیلمسازان بسیاری در این عرصه هستند که به دلیل کمک‌ها و حمایت‌های سعید ملکان در عرصه حرفه‌ای فعالیت کردند و از این‌رو مدیون او هستند. در این فیلم هم سعید به عنوان تهیه‌کننده ورود پیدا کرد و در کنار یکدیگر کار را شروع کردیم. در کنار آن من «شهر فرش» را متقاعد کردم که ۴۰درصد در این فیلم سرمایه‌گذاری کند. محمود مرویان از دوستان قدیمی و هنر دوستم که به دلیل فعالیت‌های هنری و تجاری از قبل با هم آشنا بودیم با حمایت ۳۰درصدی از فیلم به این پروژه پیوست و این فیلم با سرمایه شخصی به اتمام رسید و در حال حاضر آماده نمایش است.
از ابتدای پروژه، من به احسان پیشنهاد دادم به دلیل اینکه بتوانیم به جوان‌ترها اعتماد کنیم و فرصت بیشتری به آنها بدهیم از گروه بازیگری جوان‌تر استفاده کنیم اما احسان اعتقاد داشت شخصیت‌های این فیلم باید به‌وسیله چهره‌های شناخته شده بازی شود و نقش خسرو را از همان ابتدا در قامت من تصور کرد و من این نقش را قبول کردم. خانم هنگامه قاضیانی که یکی از خوش‌رفتارترین و حرفه‌ای‌ترین بازیگران سینمای ایران و یکی از ستارگان سینمای ایران است، همواره با روی باز در کنار پروژه بود و حتی با وجودی که فاصله پیشنهاد نقش و حضور جلوی دوربین اندک بود اما با بزرگواری در کنار گروه قرار گرفت. آقای ناصر هاشمی از بزرگان سینمای ما است و من از زمان سریال «پدر سالار» به بازی ایشان علاقه‌مند شدم و همواره شخصیت قابل احترام خانواده محترم هاشمی، جایگاه ویژه‌ای را برای دو برادر بزرگوار در سینما تثبیت کرده است. چهره آقای هاشمی از آن دست چهره‌هایی است که استاندارد سینماست. از این چهره در سینمای جهان زیاد داریم؛ مانند رابرت دنیرو، شان پن و ژان رنو. اما در سینمای ایران برادران هاشمی این ویژگی را دارند و شمایل تثبیت شده‌ای در سینما دارند


حضور فیلم در جشنواره فجر را چطور ارزیابی می‌کنید؟


درباره حضور فیلم در جشنواره فجر باید بگویم خوشحالم که این فیلم در بخش مسابقه نیست. سطح بخش مسابقه با وجود برخی آثار، بسیار پایین‌تر از بخش نگاه نو است و در این بخش رقابت و حضور فیلمسازان مستعد و جوان نشان می‌دهد چه میزان سینمای ایران می‌تواند به جوانان و استعدادهای تازه امیدوار باشد.

 فرآیند حضور سرمایه‌گذاران در سینمای ایران و بی‌اعتمادی آنها پس از مقطع کوتاه همکاری، قصه‌ای تکراری است. این فرآیند چگونه شما را متقاعد کرد که باز هم بتوانید با بخش خصوصی همکاری کنید؟

من امیدوارم روزی برسد که بنگاه‌های اقتصادی و (نشان)برندهای مطرح، بخشی از فعالیت‌های اقتصادی‌شان را به ساختن فیلم، کمک به چاپ کتاب و برگزاری کنسرت‌ها و گالری‌های هنری اختصاص دهند.
اعتماد سرمایه‌گذاران به عرصه سینما یک رابطه دوطرفه است. متاسفانه رفتار برخی از هنرمندان در بعضی از پروژه‌ها باعث شده که سرمایه‌گذاران فاصله خود را از عرصه فرهنگ و هنر زیاد ببینند. اگر آنها به این فضا اعتماد کنند و اگر هنرمندان فضای شفاف‌تری را در مقابل سرمایه‌گذاران ترسیم کنند این همکاری‌ها مستمر خواهد بود. بازگشت سرمایه برای هر شخصی مهم است و این حق سرمایه‌گذار است که بداند چه میزان روی سرمایه‌ای که می‌گذارد می‌تواند حساب کند. تمیز کار کردن و جلب اعتماد دو طرف و شفافیت در بودجه‌ای که صرف پروژه می‌شود در روند مثبت همکاری‌های هنرمند و سرمایه‌گذار خیلی اهمیت دارد. یکی از دلایلی که باعث شده همکاری هنرمندان و بخش خصوصی در بسیاری از پروژه‌ها با شکست روبه‌رو شود، به نتیجه نرسیدن یک پروژه با معیارهای دو طرف است. یعنی در واقع سرمایه‌گذار نتوانسته است آن‌چیزی را که از یک فیلم توقع داشته برداشت کند و هنرمند هم نتوانسته است اثر را به نتیجه مطلوب برساند. به همین دلیل این رابطه دوطرفه آسیب دیده که البته دلایل بسیار زیاد و متعدد دیگری نیز دارد.
به‌عنوان نمونه، فردی که یک بنگاه اقتصادی را برای سرمایه‌گذاری مجاب کرده است نخست در برآورد بودجه، نفع شخصی خودش را در نظر گرفته و بعد به فکر پروژه افتاده است. وقتی کسی از کمیت کار کم کند به کیفیت اثر لطمه می‌زند. هدف من و آقای ملکان در وهله نخست حراست از سرمایه بخش خصوصی است و در وهله دوم هدایت درست آن در مسیر ساخت یک اثر قابل قبول و در مرحله سوم اینکه منافع شخصی خودمان را در پروژه در نظر نگیریم. به جرات می‌توانم بگویم تا به این لحظه من و سعید ملکان ریالی از این پروژه نفع مالی نبرده‌ایم. دلیلش هم این است که هنوز نوبت انتفاع مالی ما نرسیده اما دیگران اینقدر صبور نیستند که در ساز و کار اقتصادی، تمامی شرایط را در نظر بگیرند. شفافیت و صداقت برای هر سرمایه‌گذاری حرف نخست را می‌زند. وقتی ما به‌عنوان سازندگان آثار نتوانیم برادری خودمان را ثابت کنیم طبیعی است که بازار سرمایه نمی‌تواند اعتماد کند. امیدواریم بتوانیم در جهت رفع تمامی این دغدغه‌ها و بازگشت اعتماد به بخش خصوصی حرکت کنیم تا سینمای ایران کمتر به بودجه‌های دولتی وابسته باشد و بودجه دولتی سینما در جهت درست آن که ساخت زیرساخت مناسب در عرصه اکران است مصرف شود.

آقای مرویان، شما به‌عنوان سرمایه‌گذار بخش خصوصی بفرمایید چطور می‌توانیم با پول بخش خصوصی سینما را نجات دهیم؟

محمود مرویان: ما نباید از بخش خصوصی انتظار داشته باشیم که صنعت سینمای ایران را نجات بدهد. اگر بشود خیلی ایده‌آل است اما در شرایط فعلی چنین توقعی دور از انتظار است. هنوز در ایران سینما را به عنوان صنعت قبول ندارند و کسی نمی‌خواهد باور کند که می‌توان در یک سازوکار صنعتی و حرفه‌ای به محصولاتی دست پیدا کرد که محصول شرایط شفاف مالی و محیط کار حرفه‌ای است. الان ساز و کار روند منطقی خود را ندارد و وقتی جامعه و نیاز بازار با آنچه که عرضه می‌شود در یک مقیاس متعادل تعریف نشده، طبیعی است که کسی هم تمایلی برای ساخت سینما ندارد. سالن‌های سینما محدود و فرسوده و سینمای ایران در حال رکود است و تلاش‌هایی هم که در این زمینه می‌شود حاصل یک کوشش فردی است.

پس شرایط سرمایه‌گذاری مهم است؟

اگر شرایط سرمایه‌گذاری مناسب نباشد آن‌وقت سرمایه‌گذار هم تمام سرمایه خودش را صرف سینما نمی‌کند و بخشی از آن را وارد چرخه تولید می‌کند. این باعث می‌شود که دیگر شاهد ادامه این چرخه در آینده نباشیم.


یک کارگردان جوان و یک گروه حرفه‌ای! از سختی‌های کار و ساخت نخستین فیلم سینمایی بگویید؟

احسان بیگلری: قبل از ساخت «برادرم خسرو» به دلیل دستیاری در پروژه‌های مختلف با آقای ملکان آشنایی داشتم و فیلمنامه‌ای را به ایشان دادم که بتوانم نخستین فیلمم را بسازم. یک شبی آقای ملکان نظر من را نسبت به آن فیلمنامه عوض کرد. به یک دلیل منطقی هم این کار را کردند و گفتند این فیلمنامه شبیه خیلی از فیلم‌هایی است که چند سال اخیر ساخته شده‌اند و در همان فضا سیر می‌کند. بهتر است نخست نگاه خودت را داشته باشی. حرف آن روز آقای ملکان اگرچه در آن لحظه ناامیدم کرد و احساس خلا کردم اما وقتی به خوبی روی صحبت ایشان دقیق شدم دیدم حرف درستی است.
رها شدن از آن قصه خیلی سخت بود اما درست همان شب ایده‌ای به ذهنم رسید که بسیار به فضای مقطعی از زندگی خودم نزدیک بود و شروع کردم روی آن فیلمنامه کار کردم که شد نسخه اولیه «برادرم خسرو. »‌ بعد از ۳ماه کار کردن روی فیلمنامه، آن را برای آقای ملکان فرستادم و ایشان خواندند و گفتند همین را می‌سازم. البته خطرپذیری کار کردن در چنین فضایی تنها از آقای ملکان بر می‌آید و دنیای اثر از سوی ایشان درک شد و از این بابت که در فیلم اولم چنین شانسی داشتم خیلی خوشحال بودم. فضای فیلم و ایفای نقش یک بیمار دو قطبی، تنها از عهده آقای حسینی بر می‌آمد و ایشان آنقدر این شخصیت را درست بازی کردند که به نظرم یک اتفاق در سینمای ایران است.
فیلمنامه این کار را به همراه همسرم پریسا هاشم‌پور به شکل مشترک نوشتیم که حدود یکسال و نیم زمان صرف آن شد و امیدوارم نتیجه کار مورد قبول واقع بشود.

ورود فیلمساز اول به سینما خیلی سخت است؟

بیگلری: سخت‌ترین مرحله برای فیلمسازان فراهم کردن شرایط برای ساخت فیلم نخست است. اینکه بتوانی دیگران را مجاب کنی تا به تو اعتماد کنند بسیار کار سختی است و از این بابت من خیلی خوش شانس بودم که با گروه فهیم و کاربلدی توانستم فیلم نخستم را بسازم و تمامی همکارانم در این پروژه بزرگوارانه به من اعتماد کردند.
شهاب حسینی: در حال حاضر معادلات سینمایی خیلی قابل پیش‌بینی نیست. در واقع مخاطبان سینما را نمی‌توان خیلی خوب پیش‌بینی کرد. یک مثال تازه‌اش این است که فیلم «خواب تلخ» ساخته محسن امیریوسفی بعد از ۱۲ سال اکران شد و با استقبال خیلی خوبی روبه‌رو شد، در حالی که این فیلم هیچ کدام از مولفه‌های سینمای تجاری را با خود ندارد؛ یک فیلم ساده و جمع و جور که در یکی از روستاهای اطراف اصفهان اتفاق می‌افتد. الان با توجه به امکانات و شرایطی که در دسترس است و همه می‌توانند خیلی راحت هر فیلمی از هر کجای دنیا را ببینند به نظرم سینمای ما خیلی از مردم عقب است. دیگر مانند قدیم مخاطب منتظر فیلمی نمی‌ماند که با فرمول ثابت یک دختر و یک پسر و یک ماشین مدل بالا گیشه‌ها را فتح کند.


پس باید نتیجه بگیریم که فیلمساز باید به دنبال جهان‌بینی خودش باشد و برای دل خودش فیلم بسازد تا بتواند مخاطب را همراه کند؟

شهاب حسینی: یک جمله‌ای است که می‌گوید وقتی حواست هست، زیبایی ولی وقتی حواست نیست، زیباترینی. هنرمند، نخست باید برای خودش فیلم بسازد و خیلی به این فکر نکند که با این فرمول می‌تواند گیشه را فتح کند یا نه. اول سعی کند خودش را پیدا کند. وقتی اثری درست و به قاعده ساخته شود به‌طور قطع مخاطب باهوش سینمای ما هم به سمت آن فیلم می‌رود.
اصغر فرهادی هیچ‌گاه «جدایی نادر از سیمین» را نساخت که تمام جوایز دنیا را فتح کند یا با این نیت که فیلم بهتری نسبت به «درباره الی» ساخته باشد. من خاطرم هست فیلم‌های دادگاه‌های خانواده را ضبط می‌کرد و می‌آورد با هم تماشا می‌کردیم. در آن زمان آقای فرهادی اشک در چشمانش حلقه زد و رو به من گفت: ما باید فیلمی بسازیم که بتوانیم این مشکلات را مطرح کنیم. این نیت آقای فرهادی باعث شد در کلیت اثر روح بزرگی جریان داشته باشد که در نهایت موفقیت‌های بین‌المللی «جدایی نادر از سیمین» شکل گرفت. احسان بیگلری هم با اعتقاد فیلمش را ساخت. او هم می‌توانست زودتر و با تب تله فیلمسازی تلویزیون به نام کارگردان حضور پیدا کند اما او صبر کرد و با دلش و با اعتقادش فیلم ساخت و به‌طور قطع امثال احسان بیگلری در سینما می‌مانند.

 عکس‌ها از سعید خلیلی

منبع: روزنامه صمت


 

شهاب حسینی - سال فیلم اولی ها؛ نگاه "کافه سینماه" به فیلم "چهارشنبه"

 کافه‌سینما – سید آریا قریشی: این سومین سالی است که کافه‌سینما در  مطلبی مجزا به فیلمسازان تازه‌واردی می‌پردازد که نتیجه کارشان از  جنبه‌هایی امیدوارکننده و به طور جدی کنجکاوی‌برانگیز است (لینک مطالب  مربوط به دو دوره گذشته را می‌توانید در انتهای مطلب مشاهده کنید). اما  امسال به نظر می‌رسد حضور فیلمسازان تازه‌وارد جدی‌تر و امیدوارکننده‌تر از  دوره‌های قبلی است.

به طوری که برخی از فیلم‌های اول جشنواره امسال را می‌توان در میان بهترین‌های جشنواره تا به اینجا قرار داد. این، بخش اول از مطلبی است که به بررسی مختصر فیلم‌های اولی می‌پردازد که لااقل از جنبه‌هایی حسابی امیدوارکننده به نظر می‌رسند. این مطلب، به امید خدا قسمت دومی هم خواهد داشت که به زودی منتشر خواهد شد.

چهارشنبه (سروش محمدزاده)

چرا اثر امیدوارکننده‌ای است؟: بر خلاف دو مورد قبلی، اجرای بسیار جمع و جوری دارد.چهارشنبه شرایط تولید بسیار دشواری داشته و همین که عوامل فیلم توانسته‌اند این پروژه را به شکلی آبرومند به سرانجام برسانند نشان‌دهنده اراده و علاقه‌ای است که کلید حل بسیاری از مشکلات است. اولین فیلم محمدزاده، نمونه‌ای از «نهضت سینمای ارزان» است که قرار نیست از غر زدن‌های همیشگی سوءاستفاده کند. نکته کلیدی همین است: محمدزاده بدون نق زدن‌های معمول در مورد کمترین امکانات، تمام تلاش خود را به خرج داده تا با همین امکانات محدود بهترین نتیجه ممکن را به دست بیاورد و این، اتفاق بسیار شوق‌برانگیزی است. فیلم همچنین ماجراهای مربوط به قصاص را این بار از دید خانواده قصاص‌کننده نشان می‌دهد و همین باعث ایجاد موقعیت‌هایی می‌شود که نمونه‌هایش را کمتر در سینمای ایران به یاد می‌آوریم. تا جایی که به یاد داریم، بخش قابل توجهی از فیلم‌های مربوط به قصاص از دید خانواده فرد قصاص‌شونده روایت می‌شدند. ایجاد این پیچش در زاویه دید در چهارشنبه باعث می‌شود تا فیلم نگاه تازه‌ای به مسئله قصاص پیدا کند؛ نگاهی که با توجه به ارتباط داستانی میان دو خانواده جذاب‌تر هم می‌شود. فیلم همچنین به اندازه کافی دارای پیچ‌ها و گره‌های داستانی است تا تماشاگر را علی‌رغم تمام کمبودهای روایی تا انتها روی صندلی حفظ کنند.


چه نکاتی به فیلم ضربه می‌زنند؟: کمیت فیلمنامه بدجوری می‌لنگد. شخصیت‌ها در بسیاری از موارد بدون دلیل منطقی حرف نمی‌زنند و سکوت خود را تا جایی ادامه می‌دهند که فیلم از نظر زمانی به حد و اندازه‌های یک فیلم بلند نزدیک شود. ضمن این که بسیاری از رفتارهای شخصیت‌ها توجیه منطقی ندارد: به آنها گفته می‌شود که باید چه کاری انجام دهند اما آنها سر بزنگاه مدام دارند مسیر عکس را طی می‌کنند و در پاسخ به تحیر شخصیت‌های دیگر استرس و غافلگیری را بهانه قرار می‌دهند و گاه خیلی راحت می‌گویند: «نمی‌دانم». درست است که در زندگی واقعی چنین مواردی برای همه ما پیش آمده، اما اصول درام‌پردازی در سینما بر اصول زندگی واقعی اولویت دارد (همان‌طور که در زندگی واقعی این «حوادث» هستند که بسیاری از اتفاقات را رقم می‌زنند اما در یک فیلم سینمایی ذره‌ای استفاده بیش از حد از عنصر تصادف خودش را به وضوح نشان خواهد داد مگر این که جهان‌بینی فیلم به شکل منسجمی در مورد نقش تصادف در زندگی بشر باشد). از این گذشته، انتخاب اشتباه بازیگران در برخی از نقش‌ها به یکدستی فیلم ضربه زده است.


چه چیزی می‌تواند در ادامه راه به فیلمساز کمک کند؟: در درجه اول حفظ این عشق و علاقه به فیلمسازی بدون غر زدن و بدون خودنمایی از طریق تأکید بر کمبود امکانات. محمدزاده در همین فیلم اولش نشان داده که شایستگی توجهات بیشتر را دارد و حالا باید امیدوار باشد تا فیلم بعدی‌اش با بودجه بیشتر و در شرایط حرفه‌ای‌تری ساخته شود. تناسب میان زمان فیلم و پتانسیل ایده اولیه هم نکته‌ای کلیدی است. با ایده‌ای یک ساعته نمی‌توان فیلمی نود دقیقه‌ای ساخت. وگرنه نتیجه مثل چهارشنبه در برخی از لحظات آزاردهنده می‌شود.

 

شهاب حسینی - شهاب امروز در کاخ مردمی جشنواره به تماشای "برادرم خسرو" می نشیند

 شهاب حسینی بازیگر فیلم سینمایی «برادرم خسرو» به کارگردانی احسان  بیگلری در کاخ مردمی جشنواره به دیدن این فیلم می نشیند.

 به گزارش خبرنگار مهر، فرش قرمز فیلم سینمایی «برادرم خسرو» به کارگردانی احسان  بیگلری امروز ۲۲ بهمن ساعت ۱۶:۳۰ در کاخ مردمی سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر  برگزار می شود. در این مراسم شهاب حسینی و هنگامه قاضیانی بازیگران این فیلم سینمایی که در بخش نگاه نو این دوره از جشنواره حضور داشت، شرکت می کنند.

این بازیگر و کارگردان سینما برای نمایش این فیلم سینمایی که دوشنبه ۱۹ بهمن ماه در کاخ جشنواره بود، حضور پیدا نکرد.

این فیلم سینمایی قصه دو برادر است که مجبور هستند مدتی را کنار هم سپری کنند. در این فیلم بازیگرانی چون ناصر هاشمی، هنگامه قاضیانی، شهاب حسینی و بیتا فرهی حضور دارند.

وبلاگ - نقد و بررسی قسمت هفدهم سریال "شهرزاد"

 دوستان و همراهان همیشگی وبلاگ امیدوارم حالتون خوب باشه و همه تا الان  قسمت 17 سریال رو دیده باشید که احتمالا دیدید. اما انقدر همه حواسشون  به جشنواره و حواشی ش بود که یادشوون رفت نقد این قسمت رو!!! من هم  دوشنبه قسمت 17 رو دیدم و راستش یادم رفته بیشترشو اما خب سعی می  کنم نکاتشو بگم براتون که این روند نقد هر قسمت شکسته نشه!

 

1) من رسمن قسمت های بزرگ آقا و فرهاد رو نمی بینم. اصلا چپوندن داستان سیاسی تو سریال رو نمی فهمم. باز اگه بین بازیگرهای اصلی فاصله ای می نداخت این داستان ها یا چیزی بهتر بود اما الان داستان فرهاده که شاید جذاب باشه برای بعضی ها اما برای من که نیست.

2) قبلا هم گفتم که از اینکه شهرزاد حرف خودشو می زنه خیلی خوشم می یاد. این دفعه دیدیم که مثل بقیه چاپلوسیه بزرگ آقا رو نکرد و بالاخره حرفشو زد. از اینکه اکرم هم جلوی پدرش وایساد خوشم اومد. امیدوارم تو فیلم ها و سریال ها زن های قوی رو ببیشتر ببینیم. هر چند که متاسفانه همه به داستان عشقی توجه می کنند و کسی راجع قدرت زن ها تو سریال صحبت نمی کنه.

3) آخه "کبیر" هم شد اسم؟ اونم برای بچه؟!!! 

4) این قباد بالاخره باید یه حرکتی بزن. برای خودش کاری جور کنه، دست شهرزاد رو بگیره و برن یه گوشه ای. شیرین رو هم طلاق بده...درسته که ممکنه سخت باشه اما بهتر از اینه هر چی باشه. 

5) به نظرشما شهرزاد راضی می شه بچه شو بده به شیرین؟ به نظرتون شیرین و قباد طلاق می گیرن؟

نظرتون راجع این قسمت چی بود؟

شهاب حسینی - نقدهای کوتاه نویسندگان کافه سینما در مورد "برادرم خسرو"

 کافه سینما-سرویس نقد: در ادامه جملات کوتاه نویسندگان کافه سینما درباره  پنج فیلم روز هشتم جشنواره سی و چهارم فیلم فجر را بخوانید و منتظر  نقدهای مفصل ما باشید.

 - فیلم "برادرم خسرو" (کارگردان، احسان بیگلری):

 آریا قریشی: در سطح سینمای ایران ایده متفاوتی دارد و قطب‌بندی‌هایی که فیلم میان شخصیت‌های اصلی ایجاد می‌کند چیزی نیستند که معمولاً در سینمای ایران انتظار داریم – این بار شخصیت اصلی فیلم آدمی ظاهراً مشکل‌دار است که سعی می‌کند از یکی شدن با محیط اطراف بپرهیزد و قطب مخالفش فردی است که خیلی مقرراتی و منظم به نظر می‌رسد – اما این ایده از جایی به بعد گسترش نمی‌یابد و به نتیجه کوبنده‌ای که پتانسیلش را دارد نمی‌رسد. ضمن این که فیلمساز در ایجاد تعادل میان دو قطب اصلی داستان چندان موفق نشان نمی‌دهد و هر چقدر شخصیت خسرو با بازی شهاب حسینی به خوبی پرورش داده شده است، به شخصیت قانون‌مدار فیلم چندان پرداخته نشده است. با این وجود برادرم خسرو یکی از آثار قابل اعتنای فیلمسازان اول در جشنواره امسال است.

آریان گل‌صورت: فیلم به لطف شخصیت خسرو و بازی خوب شهاب حسینی، شروع امیدوارکننده‌ای دارد. اما هر چه پیش می‌رود از تاثیرش کاسته می‌شود. به این دلیل که فیلم‌نامه در حد ایجاد موقعیت باقی می‌ماند و نمی‌تواند از این سطح فراتر برود. این است که بارها شاهد دعوای دو برادر و آرام گرفتن‌شان هستیم و این موقعیت مدام تکرار می‌شود. کاش فیلمساز به جای افتادن در این دور باطل، بیش از این‌ها روی بحث تفاوت دو شیوه نگاه به زندگی از طریق تقابل برادرها و مسئله تاثیر حضور خسرو بر رابطه زناشویی برادرش مکث می‌کرد و عمق بیشتری به این ایده‌ها می‌بخشید. با همه این حرف‌ها این فیلمی است که با خلق لحظات موثر ما را نسبت به آثار بعدی کارگردان جوان‌اش کنجکاو نگاه می‌دارد.

احسان دبیروزیری: کارگردان موفق شده بر روی یک پس زمینه روان‌شناسانه، تقابل دو نگاه را به تصویر بکشد؛ اما نمی‌تواند به آن عمق ببخشد. فیلمنامه به‌‌ همان اندازه که به ناصر هاشمی اجازه نمی‌دهد خارج از چارچوب بازی کند، به شهاب حسینی پر و بال می‌دهد تا هرچه توان دارد به وسط میدان آورد و تبدیل به برگه برنده فیلم شود.

مصطفا رضائی: فیلم کم رمقی که تنها چیزی که از آن در خاطرمان می ماند بازی خوب شهاب حسینی است.

محسن شرف‌الدین: فیلم بسیار دقیقی است. با یک درام روانشناسانه طرف هستیم که تمام تلاشش را کرده تا از قواعد ژانر پیروی کند. فیلم شروع و پایان خوبی دارد و بازی بازیگرانش هم بی نقص است. به خصوص بازی شهاب حسینی در این فیلم که از نمونه های برگزیده جشنواره فجر 34 خواهد بود.

 

شهاب حسینی - "چهارشنبه" و "برادرم خسرو" نامزد دریافت سیمرغ و تندیس

 نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بخش نگاه نو سی و چهارمین جشنواره فیلم  فجر اعلام شد. اسامی نامزدهای دریافت سیمرغ  بلورین بخش نگاه نو بدین  شرح است:

 *بهترین کارگردانی 

 ابد و یک روز به کارگردانی سعید روستانی

ایستاده در غبار به کارگردانی محمد حسین  مهدویان
متولد 65 به کارگردانی مجید توکلی
برادرم خسرو به کارگردانی احسان بیگلری
لاک قرمز به کارگردانی سید جمال سید حاتمی

اسامی فیلم های نامزد دریافت تندیس و جوایز بخش هنر و تجربه بدین شرح معرفی شدند:

*چهارشنبه به کارگردانی سروش محمدزاده

*سگ و دیوانه عاشق به کارگردانی علی محمد قاسمی

*ممیرو به کارگردانی هادی محقق

*نیم رخ ها به کارگردانی ایرج کریمی

*یک شهروند کاملا معمولی به کارگردانی مجید برزگر

در این بخش دو جایزه بهترین فیلم و جایزه ویژه هیات داوران از طرف گروه هنر و تجربه به برگزیدگان اهدا می شود.

شهاب حسینی - نقدهای کوتاه نویسندگان کافه سینما در مورد "چهارشنبه"

 کافه سینما-سرویس نقد: در ادامه جملات کوتاه نویسندگان کافه سینما درباره  پنج فیلم روز پنجم جشنواره سی و چهارم فیلم فجر را بخوانید و نقدهای  مفصل را در پست‌های دیگر دنبال کنید.

 - فیلم "چهارشنبه" (کارگردان، سروش محمدزاده):

 

آریا قریشی: پر از عیب و ایرادهای داستانی است. مهم‌تر از همه این که چهارشنبه از آن دسته فیلم‌هایی است که اگر شخصیت‌ها در همان پانزده دقیقه اول به جای سکوتی بی‌دلیل حرفشان را به زبان می‌آوردند، فیلم می‌توانست ظرف نیم ساعت تمام شود. فیلم همچنین از کمبود امکانات در مرحله تولید ضربه خورده است و برخی از بازیگران هم انتخاب‌های نامناسبی به نظر می‌رسند. با این وجود نگاه قابل تأملی نسبت به موضوع قصاص دارد و همین که تلاش می‌کند تا ایده اولیه‌اش را در طول فیلم گسترش دهد، باعث می‌شود که چهارشنبه لااقل به فیلم قابل احترامی بدل شود؛ حتی اگر فیلم خوبی نباشد.

آریان گل‌صورت: فيلمي كه با وجود نقاط ضعفي كه دارد موفق مي‌شود درام خلق كرده، شخصيت بسازد، روايتش را به خوبي به سرانجام برساند و نگاه اجتماعي به روزي هم داشته باشد.

احسان دبیروزیری: چهارشنبه فیلمی متوسط است با امکانات ناچیز، که سرمایه اصلی‌اش بازیگر نقش اول آن یعنی شهاب حسینی است. مشخص است که عوامل بیش از فیلمنامه و... به حسینی دلبسته‌اند.

محسن شرف‌الدین: با یک نگاه درست به اجتماع پیرامون خود و مهمتر از آن، با یک ادراک درست از مفهوم سینما، از یک قصه شاید کلیشه ای، یک ماجرای تازه می سازد.

وحید قادری: فیلم جمع و جور، خوش‌ساخت، تر و تمیز و قابل دیدنی است اما تقریبا هیچوقت به اوجی که باید نمی‌رسد. موضوع کهنه و گره‌های داستانی قابل پیش‌بینی فیلم را از نفس انداخته است.

+ نقدهای دیگر در مورد "چهارشنبه" در:  مد و مه ، سینما پرس ، سینما جورنال 

شهاب حسینی - اطلاعاتی در مورد فیلم "فروشنده" اثر تازه ی اصغر فرهادی

 نشریه سینمایی "ورایتی" در خبری به ساخت فیلم «فروشنده» هفتمین  ساخته بلند سینمایی اصغر فرهادی در خیابان‌های تهران پرداخت.

 به گزارش ستاره‌ها، «فروشنده» پروژه جدید سینمایی اصغر فرهادی روایتگر داستان  زوجی است که رابطه آنها ناگهان به خشونت کشیده می‌شود و فیلم تبدیل شدن تدریجی  مردی آرام و بی آزار را به فردی ناسازگار و بی‌رحم را بررسی می‌کند.
فرهادی درباره ساخته جدیدش می‌گوید: همچون فیلم‌های قبلم، در این فیلم نیز به این موضوع پرداخته می‌شود که چگونه چالش‌های اجتماعی می‌تواند برخی افراد را به سمت سقوط سوق دهد.
به گزارش ورایتی، فیلم «فروشنده» همانند «جدایی» و «گذشته» مجموعه‌ای از مضامین اجتماعی، اخلاقی و سیاسی را در بستر زندگی شخصی بازیگر نقش اول در هم‌ می‌تند، این فیلم به جامعه معاصر ایران مربوط است.
کمپانی فیلم «ممنتو» که تهیه‌کنندگی فیلم‌های «جدایی» و «گذشته» را بر عهده داشت در کنار کمپانی تولید فیلم فرهادی تهیه‌کنندگی این اثر جدید را برعهده دارند، ضمن این که «ممنتو» مسئولیت فروش بین‌المللی «فروشنده» و توزیع آن در سطح سینماهای فرانسه را نیز بر عهده دارد.
چندی پیش وب‌سایت سینمایی «ایندی‌وایر»، با انتشار لیستی از صد فیلم که در سال 2016 اکران می‌شوند، هفتمین فیلم سینمایی اصغر فرهادی را در ردیف پنجم فهرست خود تحت عنوان «100 فیلم که بیشترین انتظار را برای دیدن آنها در 2016 می‌کشیم» جای داد.

شهاب عزیز، تولدت 42 سالگی ات مبارک.

این روزها انگار فراموشی گرفته ام. انگار بعضی روزها یادم می رود. انگار اصلا نفهمیدم بهمن کی آمد. کی شروع شد و چطور به نیمه رسید. 

اما نیمه ی بهمن را هرگز فراموش نمی کنم. هرگز از یاد نمی برم که در چهاردم بهمن هزار و سیصد و پنجاه و دو، شهاب حسینی، این انسان دوست داشتنی پا به جهان گذاشته. انسانی که مانندش نیست و پیدا نمی شود. 

نیمه ی بهمن را فراموش نمی کنم. هر سال. همیشه. همین موقع ها. شهاب حسینی ِ عزیز، چهل و دو سالگی ات مبارک.

دوستان خوبم. حالی دارم دو گونه. از طرفی خوشحالم که امروز تولد باعث و بانی این وبلاگه. از طرفی اما ناراحتم که نتونستم برای این روز کار چندانی بکنم. این چند وقت در حال امتحان دادم بودم، دانشگاه، کنکور آزمایشی، کلاس های اضافی و هزار تا کار ریز و درشت دیگه. گردوندن وبلاگ و آپدیت کردنش، نمی گم شق القمره اما خب وقت می بره و حوصله.

متاسفانه خودم نتونستم چیز زیادی برای تولد شهاب روی وبلاگ بذارم. چند تا دوستان لطف کردن و اون پروژه ای رو که پیشنهاد داده بودم اجرا کردن که براتون در ادامه می ذارم. به علاوه یه سری ویدئو دیگه که دوستان به وبلاگ فرستادن. 

قول نمی دم که به زودی چیزهای زیادی رو وبلاگ می ذارم چون اونقدر بدقولی کردم فک کنم هیچ کس دیگه حرفمو باور نمی کنه!! اما همینطوری آروم آروم وبلاگ رو آپدیت نگه میدارم و ویدئو و فایل های تازه می ذارم.

ممنونم از همراهی گرم و صمیمانه تون. 

 


برای پروژه ی تولد از شما خواسته بودم بنویسید اگه یه روز شهاب رو دیدید چی بهش می گید. متاسفانه زیاد انگار استقبال نشد، اما همون دو سه نفری که فرستادن خیلی خوشحالم کردن:

مهسای عزیز:

بهش میگفتم نمیدونم چرا اما رنگ چشمات ، طرز نگاه کردنت ، زنگ صدات و شکل لبخندت آرامشی داره که مال اینجا نیست ... نشان از‏ ‏سرزمینی ست که آسمان همیشه پر‏ ‏ستاره اش سبز زاری پرشقایق را به آغوش کشیده ... تو به همین اندازه ساده ای و همین سادگی تو را منبع الهام و آرامش کرده ... دوست دارم

نیایش کیایی عزیز:

اگه من یه روزی ببینمش می گم:
آقای حسینی من از دیدنتون بسیار خوشحالم . 
انگار توی شما یه چیزی هست که تو هیچ بازیگری نیست. 
اخلاق خوبتون و استعدادتون من رابه شما جذب کرد.
و این که من احترام زیادی برای شما قاءلم . 
آخر سرم می گم لطفا می شه یه امضا به من بدین

 

و فاطمه ی عزیز:

من خودم به شخصه دلایلی که باعث بشه با بقیه فرق داشته باشه و از بین این همه بازیگر عمو رو انتخاب کنم خیلی زیاده ولی بارز ترینش اسم خاصیه که داره و در واقع خودم بار اول مجذوب امش شدم شاید به نظرتو عجیب بیاد .به نظرم اسمش تو موفقیتش خیلی تاثیر گذار بوده . ولی اگه عمو رو یه روز ببینم چیزی نمیگم چون بیانم خوب نیست اصلا خراب میکنم فقط چون خوشنویسم اسمشو با نستعلیق یا نستعلیق شکسته مینویسم و به عنوان هدیه بهش میدم به نظرم هدیه خیلی قشنگی میشه خوده این هدیه یه دنیا حرفه.

عکس های ارسالی از نرگس عزیز:

  

ارسالی از حسن عزیز:

 

+ موزیک ویدئویی از آنیتا متقیان ِ عزیز که می تونین از اینجا دانلود کنید.

+ ویدئویی از پشت صحنه ی فیلم "محیا"، ارسالی از شهرزاد عزیز که می تونین از اینجا دانلود کنید.

 

وبلاگ - نقد و بررسی قسمت شانزدهم سریال "شهرزاد"

 سلام به دوستان همیشگی وبلاگ! امیدوارم که حال همگی خوب باشه! بی  هیچ حرف اضافه می ریم سراغ نکات این قسمت. اگر هنوز ندیدید، این پست رو  نخونید.

 

1) فک کنم بهتر باشه از صحنه ی بی نظیر بیمارستان شروع کنیم. از ابراز علاقه ی بی شیله و پیله ی قباد به شهرزاد. چقدر "دوست دارم شهرزاد" ش قشنگ بود. چقدر خوب بیان می کنه علاقه شو قباد. درسته که ممکنه آدم سستی به نظر بیاد. ممکنه در کنار فرهاد، تو فرهنگ و اینا کم بیاره، اما عشقش واقعیه. می شه اینو تو چشم هاش، توی نگاه دزدیدن هاش، تو نفس بند اومدن هاش و توی اشک هاش دید. یکی از بهترین صحنه های کل سریال که بار دیگه ثابت می کنه هیچ کس جز شهاب نمی تونست در این نقش باورپذیر و دوست داشتنی باشه.

2) برعکس اولین صحنه ی بیمارستان، دومین باری که با خانواده تو بیمارستان مواجه می شیم، زیاد چیزهای خوبی نمی بینیم. شیرین که اومده برای تصاحب بچه و معلومه که قصدشون هم همینه و به این راحتی ها نمی ذارن آب خوش از گلوی شهرزاد و قباد پایین بره.

3) حضور کوتاه جمشید هاشم پور جذاب بود. امیدوارم نقشش پر رنگ تر بشه چون از اون سرهنگه خیلی بهتر و موثر تره به نظرم.

4) ایزدیار بد گریه می کنه ها!!! :) 

5) نمی دونم چرا اما این صحبت های انقلابی ای که تو سریال می شه رو به نظرم بیشتر شبیه وصله ی نچسب می مونه. انگار اضافه س و کلا اونجا هست که پرورش داستان فرهاد کمک کنه. من شخصا دوست دارم داستان اکرم رو بدونم تا فرهاد و دوست های توهمش و. اون مینا وحید هم که خاطره ی تلخ "دوران عاشقی" رو برام زنده کرد. چقدر روی مخم بود تو اون فیلم. 

6) یکی از دوستان گفته بود چرا قباد همین یه لباس رو داره. واقعا چرا؟ طراح لباس برای لباسهای خانم ها خیلی وقت گذاشته اما برای آقایون، همش کت و شلوارهایی که تو تنشون زار می زنه. نمی دونم شهاب خودش وزنش زیاده و یا برای سریال چاق شده اما تو اون لباس های گشاد و بد رنگ، اصلا هیکلش جالب به نظر نمی یاد. حالا که صحبتش شد، شما از تیپ شهاب تو چه فیلم/سریالی خوشتون می یاد؟!

7) یه چیزی رو بگم؛ از نظر من، شخصا، شهرزاد با وجود شهاب هست که دیدنیه. بله بازیگرهای دیگه هم خوبن اما از نظر من، سریال در حد نمونه های دست چندم ترکی هست. چرا دست چندم؟ چون اگه حتی نگاهتون به سریال های ترکی بیفته می بینید چقدر رنگ و لعاب دارن و فیلمبرداری خوبی دارن. داستان شهرزاد هم شبیه همین سریال هاست و برای اینکه بتونن حرف های انقلابی بزنن بردنش برای اون زمان. از نظر منی که سریال های روز و خوب دنیا رو دنبال می کنم، تنها دلیلم برای دیدن این سریال وجود شهاب حسینی هست. یعنی اگر هر کس دیگه ای تو این سریال و در این نقش بود اصلا لزومی نداشت که هر هفته 4 تومن صرفش کنم. به جرات می تونم بگم که شهاب تنها پیوند من به سینمای ایرانه. 

نظر شما در مورد این قسمت چی بود؟

شهاب حسینی  - "«چهارشنبه» فیلم خانوادگی است"

 بانی فیلم آنلاین: سروش محمدزاده کارگردان فیلم «چهارشنبه» از انتخاب  یکی از بازیگران جوان فیلم به پیشنهاد شهاب حسینی صحبت کرد و درباره  موضوع فیلمش توضیح داد.

 سروش محمدزاده کارگردان «چهارشنبه» در گفت و گو با مهر با اشاره به اینکه این فیلم  در بخش «هنر و تجربه» سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد، گفت: «چهارشنبه» اولین تجربه من در ساخت فیلم بلند است که داستانی خانوادگی دارد. اعضای یک خانواده طی چند روز دچار بحرانی می شوند و باید ظرف مدت کوتاهی در مورد موضوع مهمی که برای آنها پیش آمده است، تصمیم گیری کنند و همین مساله سبب می شود تا اعضای خانواده روبروی هم قرار گیرند.
وی درباره انتخاب نام این فیلم توضیح داد: با توجه به بحرانی که برای خانواده مورد نظر رخ داده است، اعضای این خانواده تنها تا روز چهارشنبه زمان دارند تا تصمیم لازم را برای بحران پیش آمده اتخاذ کنند. از آنجا که روز چهارشنبه برای خانواده داستان ما از اهمیت بسیاری برخوردار است، تصمیم گرفتم نام این فیلم را «چهارشنبه» بگذارم.
این کارگردان جوان با اشاره به بازیگران حاضر در این فیلم، بیان کرد: بازیگرانی که در این فیلم بازی کرده اند از جمله هنرمندان خوب سینمای ایران به شمار می روند که از حضور آنها در این فیلم بسیار خوشحال هستم. می توان گفت شانس قرار گرفتن این بازیگران کنار یکدیگر، پیش از اینکه حاصل انتخاب ما باشد، حاصل خوش شانسی ما در فیلم «چهارشنبه» بود.
وی تاکید کرد: زمانی که فیلمبرداری این کار را آغاز کردیم، به دلیل تعدد پروژه های بازیگران مورد نظر، به سختی می توانستیم حضور بازیگران را در این فیلم داشته باشیم. به خصوص شهاب حسینی که تازه به ایران بازگشته بود و زمان بسیار کمی تا شروع فیلمبرداری سریال «شهرزاد» داشت، اما این بازیگر با ما همکاری های لازم را انجام داد و در همان فرصت کم در فیلم «چهارشنبه» بازی کرد. بعد از توافق با شهاب حسینی، ترکیب بازیگران و انتخاب دیگر عوامل فیلم نیز به راحتی صورت گرفت.
محمدزاده گفت: نسیم ادبی هم از جمله بازیگران شناخته شده در حوزه تئاتر است که یکی از بهترین بازی های خود را در این فیلم انجام داده است. آرمان درویش نیز برای اولین بار جلوی دوربین رفته است که این بازیگر توسط شهاب حسینی به ما معرفی شد. با توجه به اینکه سینمای ایران نیازمند معرفی چهره های تازه است، تصمیم گرفتیم تا در کنار بازیگران شناخته شده سینمای ایران از چهره های جدیدی در این فیلم استفاده کنیم.
وی با اشاره به زمان فیلمبرداری «چهارشنبه» بیان کرد: این فیلم سینمایی آذر ماه ۹۳ و با سرمایه کاملا شخصی ساخته شده است. فیلمبرداری این فیلم در ۲۰ روز انجام شد، البته این را هم باید بگویم که این اثر بیش از ۲۴ لوکیشن و بیش از ۲۰ بازیگر به غیر از بازیگران اصلی داشت. بسیاری از صحنه های فیلم خیابانی فیلمبرداری شد که البته با همکاری عوامل فیلم به خوبی از پس این کار برآمدیم.
این کارگردان سینما توضیح داد: با توجه به اینکه این کار اولین پروژه بلند من به عنوان کارگردان و یوسف وجدان دوست به عنوان تهیه کننده است، پروانه ساخت و نمایش «چهارشنبه» به صورت ویدیویی صادر شده است. این فیلم را از ابتدا با هدف نمایش در گروه «هنر و تجربه» جلوی دوربین بردیم، البته آن زمان نمی دانستیم که آثاری با پروانه نمایش ویدیویی می توانند در بخش «هنر و تجربه» جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشد و خوشحالم که با اضافه شدن این قاعده ما نیز فرصت حضور در این دوره از جشنواره فیلم فجر را داشتیم.
وی تاکید کرد: «چهارشنبه» فیلمی سر راست و با روایت کلاسیک و قصه گو است که در آن بازیگران چهره حضور دارند، به همین دلیل فکر می کردیم که ممکن است در بخش «هنر و تجربه» قرار نگیرد، اما خوشبختانه نگاه دوستان در بخش «هنر و تجربه» این بود که با ایجاد تنوع در این بخش، تنها سراغ فیلم های هنری و تجربی به معنای خاص خود نروند و فیلم های قصه گو را نیز در این گروه راه دهند تا مخاطبان بیشتری به این بخش جذب شود.
محمدزاده در پایان گفت: باید ببینم بعد از جشنواره نگاه منتقدان و مخاطبان به این فیلم چگونه خواهد بود و آیا امکان تبدیل پروانه ساخت و نمایش «چهارشنبه» به سینمایی وجود دارد یا خیر. اگر نتوانیم پروانه نمایش سینمایی برای این فیلم بگیریم، «چهارشنبه» را در گروه سینمایی «هنر و تجربه» اکران می کنیم.
 

شهاب حسینی  - رازگشایی از زبان بدن شهاب حسینی

 مجله زندگی ایده آل - سعیده خداوردیان: شاید آن سال كه برای اولین بار مجری جوان و  خوش چهره‌ای به نام شهاب حسینی بر صحنه رسانه ملی ظاهر شد، كسی فكرش را  نمی‌كرد كه او خیلی زود به یكی از مهم‌ترین ستاره‌های سینمای ایران تبدیل خواهد شد؛  هر چند كه همان موقع‌ها هم چهره خوب و بیان مسلطش از ظهور یك هنرمند با استعداد خبر می‌داد.
 شهاب حسینی كه كار بازیگری را با تئاترهای دانشجویی و گویندگی در رادیو شروع كرده بود با برنامه تلویزیونی اكسیژن، درقامت یك مجری، متفاوت به چشم آمد و با حضور در سریال‌های تلویزیونی، اولین گام‌هایش را در دنیای بازیگری برداشت و در سینما هم بعد از بازی در چند كار با درخشش در فیلم‌های «واكنش پنجم» و «محیا» نشان داد می‌تواند كم كم به ستاره‌ای تمام عیار بدل شود. 

چیز زیادی نگذشت كه با حضورش در فیلم «سوپراستار» و دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد، در قامت یك سوپراستار  واقعی، حضور خودش را درسینما کاملا تثبیت كرد و بعد از سوپراستار هم به‌طور مداوم پله‌های ترقی را پیمود تا به مدار صفر درجه، درباره الی و بعد از آن، نقطه اوج كارنامه بازیگری‌اش یعنی «جدایی نادر از سیمین» رسید. 

راز لبخندهای تلخ قباد

تسلط شهاب حسینی به چهره و بدنش از یك سو و مانور استادانه و استفاده درست از صدای تربیت شده‌اش، از سوی دیگر باعث شده كه شاهد یكی از كامل‌ترین نقش‌آفرینی‌هایی باشیم كه زبان بدن در آن به تمامی و به درستی با توجه به نقش، طراحی و اجرا شده است. این روزها به بهانه بازی این بازیگر موفق در سریال شهرزاد با حضور مهندس پویا ودایع، استاد و كارشناس زبان بدن، حركات شهاب حسینی را در فیلم‌های مختلف بررسی می‌كنیم. 

حركات حساب شده‌ای دارد

یكی از بهترین استفاده‌ها از تن صدا یا زبان بدن شهاب حسینی را می‌توان در فیلم حوض نقاشی دید. حركات خوب و حساب شده او از دست‌ها و میمیك صورت گرفته تا بازی به جا با صدا و لحن بیانش توانست به شكل باورپذیری كاراكتر و شمایل یك فرد استثنایی را روی پرده سینما جان ببخشد. حالت‌های خجالت یا شرمندگی او با استفاده از جمع كردن كلی بدن و حالت‌های درست و تمرین شده انقباض صورت را می‌توان در جای جای فیلم و به خصوص سكانس‌های آغازین‌اش دید. 

راز لبخندهای تلخ قباد

حركات خوب دست و حفظ آگاهانه یك سری از حالت‌های صورت در تمام طول بازی توسط شهاب حسینی، تسلط زیاد او به اجزای بدنش و زبان بدن را به وضوح نشان می‌دهد. او كه در استفاده از دست‌هایش معمولا تند عمل می‌كند و با حركات انفجاری و سریع سعی در نشان دادن عصبانیت و یا ناراحتی خود دارد، در حوض نقاشی با بالا نگه داشتن دست‌هایش درطول فیلم كوشید تا حضور دست‌های معلول او بهتر حس شود. 

خنده گاهی تلخ اما همیشه جذاب 

شاید جذابیت خاص خنده‌های شهاب حسینی كاملا مدیون جمع شدن چشم‌هایش باشد. ما این نوع خنده را واقعی می‌پنداریم چون حالت لب‌ها تغییر می‌كند و رو به بالا می‌رود و چشم هم به‌طور هماهنگ می‌خندد و این همزمانی بازخورد خوبی برای بینندگان خواهد داشت؛ البته حسن لبخند‌های شهاب در نقش‌آفرینی‌هایش اغلب به دلیل كوتاه بودن زمان لبخند و عدم خندیدن به هر موضوعی است؛ یعنی من بودن خنده‌هایش انگار اصالت لبخند او را حفظ می‌كند. 

خنده او هر چند خیلی وقت‌ها كوتاه و حتی به قول بعضی‌ها تلخ است اما فاكتورهای یك لبخند مناسب و جذاب را دارد. ضمن اینكه دندان‌های ردیف و براق هم در نمایش یك خنده گیرا فاكتور بسیار مهمی هستند. خنده شهاب از چشم‌هایش شروع می‌شود و بعد ادامه پیدا می‌كند كه البته به نظر می‌رسد شهاب حسینی در دنیای واقعی بیشتر از دنیای فیلم‌ها می‌خندد، چون اغلب فیلم‌هایش تلخ هستند. 

در حالت‌های مختلفی می‌ایستد

ایستادن متفاوت با نوع نقش و لباس او را می‌توانید در سریال شهرزاد ببینید كه در آن ایستادن به سبك مردان قدیمی را هماهنگ با پوشش كت و شلوار به خوبی اجرا كرده است. به‌طور كلی هم او علاقه خاصی به ایستادن مستقیم جلوی بازیگران دیگر دارد و حركات خود را همیشه به راحتی و با استادی اجرا می‌كند. شاید رد پای اجراهای تلویزیونی او را در بازیگری‌اش یعنی همین نوع ایستادن‌های استوار و اجرای دیالوگ‌ها بتوان دید. 

راز لبخندهای تلخ قباد

بازی شهاب حسینی در سریال شوق پرواز و استفاده از حالت‌های ایستادن متفاوت و سر بالای او در اكثر صحنه‌های سریال به خوبی قابل مشاهده بود كه نشان می‌داد، انگار او در نقش و لباس نظامی خود حل شده است و همانند یك سرباز همیشه ایستاده با سینه‌ای ستبر و صاف می‌ایستد. یكی از مواردی كه روی زبان بدن فرد تاثیر مثبت یا منفی می‌گذارد لباس و نوع پوشش آنهاست. همان طور كه لباس‌های نظامی در این فیلم باعث شده شهاب وادار شود صاف‌تر و راست‌تر از همیشه بایستد. نگاه‌های او هم در این سریال كمی خشك و كاملا متفاوت با همیشه است. نوع استفاده از دست‌های شهاب در سریال شوق پرواز كاملا متفاوت و با استحكام و آهسته‌تر از فیلم‌های دیگر او است. 

نگاهش نارنجكی را در چشم‌های بیننده می‌اندازد 

شهاب حسینی بازیگری است كه معنی خوب نگاه كردن را می‌فهمد و این یعنی او با ارتباط چشمی در هنگام بازی نه‌تنها غریبه نیست بلكه در گرفتن ارتباط چشمی از نفر مقابل و گاهی میخكوب كردن تماشاگران تبحر دارد. استفاده او از نگاه‌های معنی‌دار و بازی كردن با حالات چشم‌های تیره وگیرایش، یكی از شاخصه‌های نقش‌آفرینی این بازیگر محسوب می‌شود. 

راز لبخندهای تلخ قباد

خوب است اشاره كنیم كه ارتباط چشمی، فقط به زل زدن در چشم دیگران محدود نمی‌شود بلكه بازی كردن با چشم‌ها و انتقال حالات حسی و درونی از این طریق، كاری است كه هر بازیگر باهوشی آن را به خوبی انجام می‌دهد و البته این كار یكی از سخت‌ترین و زیر پوستی‌ترین انواع بازیگری است. شهاب حسینی گاهی با نگاهش نارنجكی را در چشم‌های بیننده می‌اندازد كه باعث می‌شود احساسات بیننده به موقع منفجر شود. ضمن اینكه او می‌داند چه موقع نگاهش را بر دارد و تا چه زمانی این نگاه با معنا را ادامه بدهد. نگاه‌های خاص و گیرای او در فیلم‌های محیا، مدار صفر درجه و جدایی نادر ازسیمین متمایز‌تر از نقش‌آفرینی‌های دیگر او است. 

حالت‌های نشستن متفاوت در سریال شهرزاد 

سریال شهرزاد با دكور خاص و تاریخی فیلم انگار مثل لباسی است كه بر تن همه بازیگران كشیده شده است و این لباس است كه بعضی از رفتار‌های كلامی و رفتار غیركلامی مجموعه را می‌سازد. آهنگ‌های قدیمی و موسیقی‌های دهه سی و چهل است كه به حركات بدن بازیگران فرم می‌دهد و آنها را وادار می‌كند با زبان آن دهه‌ها صحبت كنند. به‌طور كلی زبان بدن بازیگران با توجه به دكور و نقشی كه دارند متفاوت است و هر چه بیشتر در نقش خود غرق شوند این حس را می‌توانند بهتر اجرا كنند. 

شهاب حسینی هم این مطلب را به خوبی درك كرده است و می‌توان توجه او به این نكات را درطرز نشستن او در سریال شهرزاد به خوبی مشاهده كرد. نشستن‌های او در این سریال متفاوت است و برقراری ارتباط او با مبلمان و فضای كار را به خوبی می‌توان در بازی‌اش دید. لمس قدرتمند دسته‌های مبل و درستی نوع نشست و برخاست و حتی تكیه دادنش به دیوار را می‌توان با توجه به طراحی فضای پیرامونش، كاملا حس كرد. 

با زبان بدن بازی می‌كند 

راز لبخندهای تلخ قباد
تصویر بالا را خیلی وقت‌ها می‌توانید در شبكه‌های اجتماعی به بهانه‌های مختلفی ببینید. این نمایی از فیلم جدایی نادر از سیمین است كه هر ازگاهی كاربران با اضافه كردن مطالبی كه دوست دارند از آن استفاده می‌كنند. چرا این تصویر این همه مورد توجه همه قرار گرفته است؟ شاید دلیل اصلی استفاده این تصویر به صورت انبوه در میان كاربران شبكه‌های اجتماعی به خاطر بازی خوب و پخته شهاب حسینی در این نقش باشد. 

بازی كوتاه، اما چنان پررنگ كه هیچكس هم فكر نمی‌كرد سكانس‌های آن، بعد از گذشت چندین سال همچنان استفاده شود و مورد توجه قرار گیرد. استفاده از صدای بلند و غم‌دار او همراه با نوع راه رفتن، ایستادن، حركات دست و نشان دادن احساساتش به كمك تمام اجزای صورت حتی پلك‌ها در سكانس‌هایی از فیلم، موج احساسات و رفتار غیركلامی او را به خوبی انتقال می‌دهند. 

به كارگیری خوب شهاب از دست‌ها، حركات قدرتمند و سریع او در فیلم جدایی نادر از سیمین نشان از پخته شدن و به اوج رسیدنش دارد. نقش حجت در فیلم، نیاز به حركات خشن و گاه سردرگم دارد كه شهاب حسینی با حركات بدن و فرم‌هایی كه به دست‌ها و صورتش می‌دهد و بازی كردن استادانه با صدای خود این نقش را به خوبی اجرا می‌كند. تصاویری كه از حجت او در فیلم ساخته است بسیار باورپذیر و خودمانی است. عشق او به همسر و دست و پا زدن او برای نگه داشتن همسر را می‌توان در جزییات حركات او دید. او فیلم را با زبان بازی نمی‌كند بلكه با بدن حس می‌دهد و بیان می‌كند. 

تی‌شرت یقه‌گرد، لباس محبوب  

علاقه شهاب حسینی به پیراهن‌های یقه گرد و یا بدون یقه را می‌شود در سبك پوشش شخصی این بازیگر كاملا احساس كرد. ما انسان‌ها اشكال گرد و دایره‌ای شكل را دوست داریم چون به ما احساس مالكیت می‌بخشند. ضمن اینكه ما حدس می‌زنیم این بازیگر با توجه به نوع و سبك پوششی كه دارد، صرفا تابع مد روز نیست بلكه خودش لباس‌هایش را با یك زیبایی‌شناسی خاص و منحصربه‌فرد انتخاب می‌كند. 

علاوه بر لباس، رنگ پوشش هم یكی از شاخصه‌های رفتار‌های غیركلامی بوده و در زندگی و كاراكتر ما نقش مهمی دارد. درهمین زمینه رنگی كه به نظر می‌رسد شهاب حسینی با پوشیدنش احساس بهتری دارد، رنگ‌های روشن و مخصوصا سفید است. جالب اینكه درسریال شهرزاد هم او را اغلب با پیراهن سفید می‌بینیم. 

شهرزاد و شهاب حسینی خاصش 

در سریال شهرزاد می‌توانید میمیك خاص صورت و حالت‌هایی از شهاب حسینی را ببینید كه كمتر از او دیده اید. بیشتر بازی‌های او در این سریال به سمت بازی با صورت و حالات چهره رفته است و اگر به عكس‌های این سریال هم مراجعه كنید می‌توانید تنوع و تعدد حالات تازه‌ای از چهره او را در مقایسه با نقش‌آفرینی‌های قبلی‌اش ببینید؛ برای نمونه حالت‌هایی كه ناشی از نارضایتی به دلیل نشستن سر سفره عقد و عدم هماهنگی با دیگران دارد به‌طور محسوسی متفاوت است. 

راز لبخندهای تلخ قباد

لب‌ها و چشم‌های این بازیگر در سریال شهرزاد به‌طور كلی شكل تازه‌ای به خود گرفته‌اند كه تاكنون در فیلم‌ها و سریال‌های دیگرش دیده نشده است. این نشان می‌دهد كه چهره افراد با عضلات زیادی كه دارند، می‌تواند احساسات زیادی را بدون استفاده از كلام و حتی با عكس‌ها انتقال دهد. سریال شهرزاد نشان می‌دهد كه شهاب حسینی بیش از هر زمان دیگری به صورتش تسلط دارد. 

تفاوت زبان بدن شهاب واقعی با شهاب بازیگر  

یكی از نكات جالبی كه می‌توانید در مورد شهاب حسینی ببینید هنگامی است كه او در مراسم اهدای جوایز یا برنامه‌های زنده تلویزیونی حضور دارد. اگر دقت كرده باشید این بازیگر معمولا در برنامه‌های زنده ساكت‌تر دیده می‌شود و گاهی از آن شور و حال موجود در صحنه‌های بازی هایش نمی‌توانیم رد زیادی در شهاب واقعی پیدا كنیم. 

راز لبخندهای تلخ قباد

قطعا فضای واقعی و برنامه زنده با فیلم و سریال متفاوت است اما نكته پنهان این ماجرا را می‌توان در هنرمندی و فاصله زیاد بین كاراكتر واقعی شهاب حسینی و نقش‌هایش دانست؛ اینكه او برای بازسازی تمام نقش‌هایش، میزان زیادی از انرژی و حس را با شخصیت واقعی خود می‌آمیزد، باعث شده كه بینندگانش او را در نقش‌ها به تمامی باور كنند و موقع دیدار با كاراكتر واقعی‌اش كسی را ببینند كه به نظر به طرز محسوسی درونگراتر و كم‌تحرك‌تر از چیزی است كه تصور كرده بودند. همین نكته نشان می‌دهد كه شهاب حسینی یك بازیگر تمام‌عیار است كه زبان بدنش به تمامی و به درستی در خدمت خلق كاراكترهاست. 

شهاب حسینی  - بخش هایی از فیلم "چهارشنبه"

 «چهارشنبه» اولین فیلم بلند سینمایی سروش محمدزاده است که یوسف  وجدان دوست تهیه کنندگی آن را برعهده دارد.

 شهاب حسینی، آرمان درویش، نسیم ادبی، هستی مهدوی، امیرحسین شام بیاتی،  الهام حاج فتحعلی، گیتی قاسمی و... از بازیگران این فیلم هستند. خلاصه داستان: آنها  نمی دانستند اتفاقی می افتد که چهارشنبه را برایشان روزی متفات خواهد کرد..


بخش هایی از فیلم:

 

شهاب حسینی  - مشخصات کامل فیلم "برادرم خسرو" که در جشنواره فجر حضور دارد

 حاشیه نگاری اختصاصی کافه سینما:

 - شنیده ها حاکی از آن است که خسرو (شهاب حسینی) نام پسر جوانی است که به  بیماری اختلال دو قطبی مبتلا است و برای درمان این بیماری مجبور شده چند هفته ای در  خانه برادر بزرگتر خود به سر ببرد. اختلال روانی دو قطبی نام یک بیماری روانی است که  طبق تحقیقاتی که انجام شده در انسان های خلاق هم رخ می دهد به این معنا که گاهی دچار افسردگی شدید می شوند و گاهی هم از فرط شادی در پوست خود نمی گنجند و معمولا تعادل رفتاری ندارند. 
- پروژه «برادرم خسرو» دومین اثری است که مجموعه شهر فرش با مدیریت فرهنگی شهاب حسینی در آن چهل درصد سرمایه گذاری کرده. علاوه بر این مجموعه؛ محمود مرویان، شهاب حسینی و سعید ملکان از دیگر سرمایه گذاران این فیلم سینمایی هستند. 
- هنگامه قاضیانی از بازیگران اصلی فیلم سینمایی «برادرم خسرو» است که در نقش همسر ناصر ظاهر شده. 
- قاضیانی پیشتر در فیلم سینمایی «ساکن طبقه وسط» ساخته شهاب حسینی مقابل او حضور داشته است و با فیلم سینمایی «برادرم خسرو» بار دیگر این همکاری تکرار شده. 
- فیلم "برادرم خسرو" نخستین تجربه کارگردانی احسان بیگلری در مدیوم سینما است. 
- کارگردان فیلم «برادرم خسرو» معتقد است که اولین فیلم سینمایی اش هیچ شباهتی به فیلم هایی که در سالهای اخیر درسینمای ایران به نمایش در آمده نیست. 
- احسان بیگلری (کارگردان): اگر تماشاگران به دنبال فیلمی باشند که با صبر و حوصله به تماشای آن بنشینند فیلمی که کمی کنکاش روانشناختی و روایت آرامی دارد، قطعا از تماشای فیلم «برادرم، خسرو» لذت خواهند برد. 
- شنیده شده پیش از این قرار بوده ساره بیات در این فیلم بازی کند ولی هنگامه قاضیانی جایگزین شد. 
- ناصر هاشمی با این فیلم پس از سال‌ها در یک اثری سینمایی بازی کرده 
- سیدمهدی موسوی مدیر شهر فرش در زمان تولید پس از بازدید از پشت صحنه این فیلم گفت: «همیشه از منظر فرهنگی علاقه مند به همکاری با چهره های مدرن و مورد قبول مردم بودیم، به همین دلیل نیز شهاب حسینی را به عنوان مدیر فرهنگی و هنری شهر فرش انتخاب کردیم. «برادرم خسرو» نیز یکی از محصولاتی است که پیرو فعالیت های فرهنگی شهر فرش در دست ساخت است. این فیلم هم از نظر فیلمنامه و هم از نظر حضور عوامل حرفه ای، استانداردهای لازم را دارد و سرمایه گذاری مشترک ما و دیگر سرمایه گذاران به طور مشترک منجر به تولید یک محصول فرهنگی مطلوب خواهد شد». 
- بیوگرافی کارگردان: احسان بیگلری متولد 62 از تهران است. او کارشناسی فیزیک کاربردی دارد و در کانون سینماگران جوان دوره فیلمسازی را گذارنده است. بیگلری سابقه ساخت چندین فیلم کوتاه و مستند را دارد و دستیار کارگردانی در فیلم های «اتوبوس شب»، «50 قدم آخر»، «درباره الی»، «گیس بریده» و سریال «پرانتز باز» را دارد. او همچنین نگارش فیلمنامه«نقطه کور» به کارگردانی مهدی گلستانه که متقاضی حضور در بخش فیلم های سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر را نیز بر عهده داشته است. بیگلری پیش از این هم مشترکا با محمدرضا هنرمند فیلمنامه «خواهران نازنین» و با سعید فرهادی فیلمنامه سریال «هفت سین» ساخته ی یدالله صمدی را به نگارش درآورده است. بیگلری تاکنون موفق به کسب جایزه بهترین فیلم برای فیلم«اسباب بازی» از هفتمین دوره جشنواره فیلم های صد ثانیه ای شده است.


بخش هایی از فیلم:

 

 

وبلاگ - نقد و بررسی قسمت پانزدهم سریال "شهرزاد"

 سلام به همه ی همراهان وبلاگ و امیدوارم روزگار خوشی رو داشته باشید!!!!  فکر می کنم همه تا الان دیده باشن قسمت 15 رو اما اگر ندیدید، ادامه ی  پست رو نخونید چون کلی اتفاق مهم در این اپیزود افتاد!!  

 

1) خوب اول از همه خوشحالیم که شهاب در این اپیزود زیاد بود چون دلیل ما برای دیدن این سریال ایشون هستند!!!! 

2) دوم اینکه.....باید یه جورایی به این آقای مثلا خارجی شک می کردیم نه؟! کسی شک کرده بود؟ خب خداروشکر که معلوم شد داستانش چیه اما چرا انقدر کشش دادن؟ هی سوار ماشین، پیاده از ماشین....وایسا...برو...بیا...

3) حشمت رو من هم یه جورایی حدس می زدم یه کم خطا بره. یه کم برام باورش سخت بود که نخواد کاری کنه! اما خب حالا دیگه چه حقه هایی داره تو آستینش معلوم نیست، معلوم نیست چرا انقدر هوای قباد رو داره؟ شاید فامیلشه....تا حالا اشاره نشده حشمت چی کاره ی این خانواده س نه؟! از لحاظ ارتباط خانوادگی منظورمه...شاید تو قسمت های بعدی معلوم شه.

4) نقش جمشید هاشم پور رو دوس داشتم. قبلا هم یه همچین نقشی داشت تو فیلم پرده ی آخر!! تو اون فیلم هم نقش یه بازرس جالب رو داره!!! بعضی موقع ها نکات ریزی تو بازی بازیگرهای سریال دیده می شه که آدم رو خوشحال می کنه.

5) نظرتون در مورد تبلیغ قسمت بعدی چیه؟ به نظرتون بچه ی شهرزاد زنده می مونه؟ شیرین چرا داشت می گفت قباد رو دیگه نمی خواد؟! 

حالا نوبت شماست!!