شهاب حسینی - نقدی بر فیلم "من و زیبا"
ما فیلم آخری که در این یادداشت به آن میپردازم فیلم من و زیبا است. بعد از اینکه استیون اسپیلبرگ فیلم اسب جنگی را ساخت، فریدون حسنپور نیز دست به کار شد و فیلمی ساخت که بهتر بود اسمش را میگذاشت «اسب نذری». جای تاسف دارد که فیلمی با بازی پرویز پرستویی و شهاب حسینی این چنین ضعیف از کار دربیاید و حتی در دقایقی به کمدی ناخواسته تبدیل شود. تمام فیلم درباره ناممکن بود اتفاقی است که در پایان به راحتی و بدون کوچکترین مقاومتی انجام میشود. من و زیبا از آن فیلمهایی است که با صفاتی چون «فیلم دلی» همراه میشود؛ اما نمیدانم چرا وقتی قرار است کارگردانی فیلم دلی بسازد، قبل از هر چیز منطق را تعطیل میکند. من و زیبا ثابت میکند که وقتی فیلمنامهای در کار نیست، بازیگران نمیتوانند معجزه کرده و فیلم را نجات دهند. پیشنهاد میکنم سکانسهای عاشقانه جعفر (شهاب حسینی) و رعنا (دریا آشوری) را به عنوان نمونهای تمام عیار از دیالوگنویسی بد و مضحک ببینید. در ضمن دریا آشوری نشان داد که بازی بدش در 1359 (سامان سالور) اتفاق نبوده است. من و زیبا فیلمی است که حتی پرویز پرستویی و شهاب حسینی خوبی هم ندارد.
آریان گلصورت/کافه سینما