شهاب حسینی - گزارشی از نقد "جدایی نادر از سیمین" در  فرهنگسرای رسانه + عکس ها

به گزارش خبرنگار سینمایی برنا، نشست نقدو بررسی فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" به کارگردانی اصغر فرهادی با حضور کارگردان، شهاب حسینی (بازیگر)، محمدرضا دلپاک (صداگذار)، هایده صفی یاری (تدوین گر) و امیر پوریا (منتقد و کارشناس) امروز در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.

شهاب حسینی بازیگر فیلم "جدایی نادر از سیمین" درباره تلخی موجود در فیلم گفت: اغلب اوقات در مواجه با مسائل ترجیح می دهیم صورت مسئله را پاک کنیم اگر بخواهیم خودمان را بشناسیم ممکن است تلخی های فراوانی را پیدا کنیم در حالی که این تلخی ها باعث می شود زندگی شیرینی در آینده پیش رو داشته باشیم.

بازیگر فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" درباره واکنش مخاطب به صحنه های بازی شهاب حسینی در دادگاه عنوان کرد: نکته جالب در واکنش تماشاگران به صحنه های احساسی فیلم این است که بازخورد مخاطب در تمام سالن های سینما یکسان بوده که نشان می دهد همه با یک روح واحد به تماشای فیلم رفته‌اند.

وی ادامه داد: یک بازیگر تلاش می کند صدا، بیان و ابزارهای بازیگری را به خوبی تمرین کند تا بتواند در اجرا آن را بروز دهد اما جایی بازیگر نمی تواند از این ابزارها برای بازی بهتر استفاده کند در این حالت بازیگر نیازمند یک تحول جدید است. اصغر فرهادی با ایجاد شرایط ناب در هنگام فیلمبرداری بازیگر را ناخودآگاه در شرایط فیلم قرار می دهد.

حسینی در ادامه خاطرنشان کرد: نوع فیلمسازی فرهادی سبک جدیدی است که می توان از آن برای تولیدات سینمایی بهره برد؛ اگر همه فیلم هایی که ساخته می شوند حرکت خزشی و میلی‌متری را رعایت کنند قطعا سینما به نتایج مطلوب می رسد، این فیلم در حدود 4 ماه به طول انجامید و من به عنوان بازیگر در این مدت درگیر کار بودم و فضای ایجاد شده به قدری صحیح و درست بود که ناخودآگاه بازیگر در شرایط بازی قرار می گرفت اتفاقی که کمتر در سینما به آن توجه می شود.

درادامه این نشست محمدرضا دلپاک صداگذار فیلم در سخنان کوتاهی درباره شیوه کار گفت: صدا یار بی تصویر است و خیلی سخت می شود درباره صداگذاری حرف زد اما باید به این نکته اشاره کنم که اصغر فرهادی نگاه جدیدی را به لحاظ صدا به من هدیه کرد که از این بابت از او بسیار سپاسگزارم.

همچنین هایده صفی یاری تدوین گر فیلم درباره شیوه تدوین این فیلم عنوان کرد: نوع دکوپاژ فرهادی به گونه ای است که کار را از زوایای مختلف و به صورت کامل می گیرد به طوری که دست تدوین گر در پلان های خرد باز است. نوع فیلمبرداری آثار فرهادی به گونه ای است که شرایط تدوین مناسب را برای تدوینگر ایجاد می کند.

 
برای دیدن عکس های بیشتر اینجا را کلیک کنید.

شهاب حسینی - 2 خبر جدید + تکمیل نطر درباره فیلم "جدایی نادر از سیمین"

باند بین‌المللی "جدایی نادر از سیمین" ساخته می‌شود

محمدرضا دلپاک صداگذار فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" از ساخت باند بین‌المللی این فیلم برای نمایش در کشورهای خارجی خبر داد.
محمدرضا دلپاک در این ارتباط به خبرنگار مهر گفت: ما این کار را برای اکثر فیلم‌ها انجام می‌دهیم و در دنیا مرسوم است. در این بخش افکت‌ها و موسیقی فیلم حفظ شده و دیالوگ‌ها حذف می‌شوند و در اختیار پخش‌کننده فیلم برای نمایش در خارج از کشور قرار می‌گیرد.
وی افزود: این نسخه طبق قراردادی که با استودیو در خارج از کشور بسته می‌شود، دیالوگ‌ها بر اساس زبان هر کشوری به کار اضافه می‌شوند. این بخش از کار توسط من و رضا نریمی‌زاده انجام می‌شود. این کار برای این است که فیلم به صورت زیرنویس برای مخاطب خارجی نمایش داده نشود.



اکران فیلم «خیابان بیست وچهارم» و «برف روی شیروانی داغ» از چهارشنبه 31 فروردین ماه آغاز می‌شود.

حبیب کاوش سخنگوی شورای صنفی نمایش بعد از جلسه امروز در گفت‌وگو با خبرنگار بخش سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اعلام این خبر گفت: با توجه به پایین آمدن کف فروش فیلم‌های «سه درجه تب» و «یکی از ما دونفر» اکران این دو فیلم به پایان رسید و دو فیلم « خیابان بیست وچهارم» ساخته سعید اسدی و «برف روی شیروانی داغ» به کارگردانی محمد هادی کریمی به ترتیب در گروه سینمایی قدس و عصر جدید جایگزین آنها می شوند.


پ.ن : درباره نظر من در رابطه با فیلم "جدایی نادر از سیمین" انگار یک سری مسائلی پیش اومده که لازم دیدم توضیح بدم.

خوب من اول تشکر میکنم از همه کسایی که تو این نقد و بررسی ها شرکت می کنن و باعث قوت قلب برای من میشن تا کارم رو با علاقه بیشتری ادامه بدم.

دوم باید بگم که شاید من یه کمی تند رفتم. ساغر عزیز درست میگه که مقایسه درباره الی و جدایی... اصلا مقایسه درستی نیست... اما من احساس می کنم این توقعاتی که قبل از فیلم حداقل برای من بوجود اومده بود باعث شده بود که با یه حالت تدافعی به دیدن این فیلم برم... و حتی اگه بهترین اثر تاریخ سینمای جهان رو هم می دیدم باز به دلیل همون توقع بی جایی که ایجاد شده بود می گفتم زیاد خوب نبود...

ساغر عزیز ، تو کامنتش خیلی خوب صحنه ها رو مثال زده بود که واقعا یاد آوری های خوبی بود...شاید من هم باید دوباره فیلم رو ببینم و با یه بار دیدن نظر قطعیمو نگم...

اما مطمئن باشین منم از دیدن این فیلم لذت بردم....اصلا مگه چند تا فیلم خوب سالیانه ساخته میشه که آدم بخواد این همه انتظارشو بالا ببره!!!

اما خوب شاید به دلیل تعریف و تمجید های بی حد و حصر بود که با گارد به دیدن این فیلم رفتم و لذت ناب دیدن یه فیلم خوب رو از خودم گرفتم!!!

احساس می کنم اگه الان دوباره ببینم حس بهتری پیدا می کنم!

باز هم ممنونم از همگیتون که توی این نقد و بررسی شرکت کردین و باعث شدین که من برای فیلمهای بعدی شهاب هم از این پست ها داشته باشم!!!!

شهاب حسینی - نقد و بررسی "جدایی نادر از سیمین"

هشتمین برنامه باشگاه فیلم سایت سینمای ما برگزار می کند :

نشست پرسش و پاسخ فیلم جدایی نادر از سیمین با حضور کارگردان و بازیگران و عوامل فیلم چهارشنبه 31 فروردین 1390 - پردیس سینمایی ملت ساعت 18
برای دریافت کارت ورود به مراسم از فردا 28 فروردین با شماره های زیر تماس بگیرید : 

22955747

22948683
بلیت این مراسم 8000 تومان


«جدایی نادر از سیمین» در ارسباران نقد می‌شود

جلسه پرسش و پاسخ این فیلم، پس از نمایش با حضور «اصغر فرهادی» (کارگردان)، «سارینا فرهادی»، «پیمان معادی»(بازیگران) و «امیر پوریا» (منتقد) یکشنبه 4 اردیبهشت ساعت 18 در سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای ارسباران برگزار خواهد شد.
علاقمندان به منظور شرکت در نشست می‌توانند به فرهنگسرای ارسباران به نشانی خیابان شریعتی بالاتر از پل سید خندان، خیابان جلفا مراجعه کنند و یا با شماره تلفن‌های 20-22872818 تماس بگیرند.

شهاب حسینی - بخش دوم مصاحبه با "کافه سینما"

راجع به تصمیم اخیرتان برای کناره گیری از سینما صحبت کنید. شما گفته‌اید که می‌خواهید به خانواده‌تان برسید. شهاب حسینی به عنوان یک انسان و یک شخصیت حقیقی در مورد زندگی خودش مختار است. اما به عنوان یک شخصیت حقوقی و هنری آیا در مقابل طرفداران خودتان مسئول نیستید؟ یعنی شما را پنج سال نخواهیم دید؟


 

خیلی سخت است که آدم از عشقش دل بکند. من عاشقانه وارد این حرفه شدم. هیچ کس را هم جز خدا نداشتم. در کارهایی هم که انجام دادم، در حد توانم سعی کردم به شعور مخاطب توهین نکنم. منتها احساس می‌کنم که بد شانسی آوردم. در برهه‌ای از تاریخ هستم که جامعه‌ام فراز و نشیبهای زیادی را طی می‌کند و همهٔ این‌ها باعث می‌شود روحیهٔ عمومی از ثبات قابل تشخیصی برخوردار نباشد. به عنوان مثال آدم در بعضی موارد جای ارزش‌ها وضد ارزش‌ها را با هم قاطی می‌کند. چون هر حرکتی که می‌کنی از سوی عده‌ای ارزش است و از سوی عده‌ای دیگر ضد ارزش تلقی می‌شود. از کاستی‌های فنی درون این حرفه هم می‌شود گذشت. وقتی فیلم اصغر فرهادی در برلین موفق می‌شود، نشان می‌دهد که موفقیت و فیلم خوب ساختن فقط با ابزارهای خاص و بریز وبپاش و آواتار و جنگ ستارگان ساختن حاصل نمی‌شود. با یک دوربین و دکوپاژ خوب و فیلمنامهٔ خوب می‌شود خرس برلین را هم گرفت. هر چند که از کاستی‌ها هم نمی‌شود گذشت. در سینمای ما بر خلاف هالیوود سینما بر دوش بازیگران است نه بر عکس. در آنجا تمام عوامل و شرایط در خدمت بازیگر هستند تا او را بزرگ و مشهور کنند. همهٔ این‌ها به کنار. می‌گوییم در ایران هستیم، اگر نمی‌توانیم جنگهای فضایی را به تصویر بکشیم، جدایی نادر از سیمین یا باشو غریبهٔ کوچک که می‌توانیم بسازیم. اما در کنار همهٔ این مسائل من احساس می‌کنم که وجود آدمهایی که دغدغه‌مند باشند در این حرفه بسیار تقلیل پیدا کرده و روحیهٔ کاسبکارانه و منفعت طلبانه به شدت در سینما و تلویزیون ما رسوخ پیدا کرده است. این عرصه جایی برای ارتزاق عده‌ای خاص شده است. جالب است که این را صادقانه اعلام نمی‌کنند که می‌خواهند پول دربیاورند. با تفکرات روشنفکری می‌آیند و به این ورطه می‌افتند. در ضمن در فضای کارم آن پویایی مورد نظرم را که الهام بخش هر هنرمندی است، نمی‌بینم. مگر اینکه منتظر بشوم اصغر فرهادی یا کیانوش عیاری یا بهرام توکلی بخواهند کار کنند.

 

می‌خواستم همین را بپرسم که اگر در این پنج سال پیشنهادی از این افراد به شما رسید بازی می‌کنید؟

 

کار می‌کنم. به خاطر اینکه کارهایی جدی عشق من هستند. این تصمیم کناره گیری به خاطر این بوده که متوجه شدم که عشقم دارد به شغلم تبدیل می‌شود. فیلم خوب شما را قبل از ساعت بیدار می‌کند. فیلم بد که تعدادش هم خیلی زیاد است، بر عکس. یک روزی از خواب بلند شدم و گفتم: خدایا همین الان یک سکته بده که سر کار نروم (می‌خندد). علت دیگر این است که مشکلات تولید بهتر نشده که بد‌تر شده است. اگر در ابتدای کارم یکسری اشتباهات تولیدی وتکنیکی می‌دیدم، از آن‌ها می‌گذشتم و به خود می‌گفتم تا ده سال آینده درست می‌شود. دیدم که الان بسیار بد‌تر شده و بیشتر باید حرص بخورم. الان تیمی که دربارهٔ زندگی شهید بابایی جمع شده دچار اشکالات فاحشی است. من در برابر شهید بابایی سر تعظیم و احترام فرود می‌آورم. ایشان در سن سی و دو سالگی فرماندگی کل نیروی هوایی را رد می‌کند تا به عشقش پرواز وخدمت به مملکتش برسد. امثال این شخصیت‌ها را اگر هالیوود داشت می‌دیدید که چه فیلمهایی راجع به آن‌ها می‌ساخت. یا دربارهٔ عباس دوران قطعا یک تراژدی جنگی ناب می‌ساخت. بعد آدم وارد می‌شود به این پروژه و می‌بیند که در اصول اولیه که انتخاب آدمهای مناسب است، اشتباههای فاحش وجود دارد. خوب آدم ناامید می‌شود. اگر می‌خواستم پول در بیاورم، دوستی دارم که برج ساز است. با او همکاری می‌کردم و بدون دغدغهٔ مالی زندگی می‌کردم. من همکاران خودم را زیر سوال نمی‌برم، چون در این صورت خودم را زیر سوال برده‌ام. بالاخره همهٔ این مشکلات روزی بر طرف می‌شوند. ما نسبت به قدیم با سینمای جهان ارتباط نزدیکتری داریم و می‌توانیم با نگاه به آن‌ها مشکلاتمان را بر طرف کنیم. چیزی که خطرناک است، برخورد جامعه با آدمهای معروف است. من ری اکشنهای این آدم‌ها را درست می‌دانم. مثلا علی دایی یکسری ری اکشن نشان داده که گارد دفاعیش بوده است. من به او حق می‌دهم. برای اینکه مردم خیلی زود فراموش کردند که علی دایی چه خدماتی به کشورش کرده است. بعضی مواقع قضاوتهای خردکننده‌ای در مورد آدم می‌شود. به قول کسی معروفیت این دردسر‌ها را دارد. بله. درست، اما اگر یک چیزهای غلط و غیر منصفانه‌ای راجع به آدم گفته شود، بگویم که چون معروفم این اعمال درست است و حق ناراحتی ندارم؟ ما هم حق ناراحت شدن داریم. این وقفه به خاطر این است که راهم را پیدا کنم. نه پشت کردن به این حرفه است، نه کناره گیری، نه کم آوردن. مثلا همین لحظه‌ای که شما لطف کردید و دارید با من مصاحبه می‌کنید چون مثلا شاید نظرات شهاب حسینی مهم باشد، تاوانش را زن و بچه و مادر وپدر وخانواده‌ام داده‌اند. من نگاه می‌کنم و می‌گویم در ازای چیزهایی که از دست داده‌ام چه چیزهایی را به دست آورده‌ام؟ الان کفهٔ چیزهایی را که از دست دادم بیشتر از به دست آورده هاست. این را صادقانه می‌گویم. مثلا در جشن منتقدین که برای پرسه در مه جایزه گرفتم، وقتی به روی سن رفتم، هیچ حسی نداشتم. چون در اینجا وقتی جایزه هم می‌گیری بیشتر در مظان اتهام هستی. وقتی برای سوپر استار اولین سیمرغم را گرفتم، همه گفتند سیمرغ را به نقش دادند نه بازیگر. چون فیلم، فیلم مورد علاقهٔ وزیر وقت بوده است. ولی هیچ کس نمی‌آید بگوید که این فیلم چند درصدش بر دوش بازیگر بوده است؟ برای این فیلم کلی زحمت کشیدم. با خانم میلانی ساعت‌ها در مورد شخصیت بحث کردیم تا حاصلش این شد. در مورد این قضاوت‌ها یا آدم باید خودش را به پوست کلفتی بزند و بگوید بی‌خیال یا اینکه دلش بشکند و بنشیند خودش را مرور کند. من الان به این دل شکستگی رسیدم و خودم را مرور می‌کنم. در ضمن محفوظات ذهنیم در حال تمام شدن است. باید باز ذهنم را از چیزهای جدید پر کنم. یعنی مطالعه کنم، تحقیق کنم، ورزش کنم و یک ذره برای خودم زندگی کنم. به شدت علاقه پیدا کردم که پشت دوربین قرار بگیرم. چون بازیگری در تمام دنیا یک سقفی دارد. اسطوره‌های بازیگری را هم که نگاه کنی همین وضعیت را دارند. جک نیکلسون شاهکارش را در پرواز بر فراز آشیانهٔ فاخته و شاینینگ ارائه داد. یا دنیرو. آیا دنیروی راننده تاکسی با دنیروی ملاقات با فاکر‌ها یکی است؟ یا آل پاچینوی بعد از ظهر سگی و پدرخوانده را با دریای عشق و هشتاد و هشت دقیقه مقایسه کنید. اگر بخواهم مابه ازایی پیدا کنم ترجیح می‌دهم که مسیری را که مل گیبسون و کلینت ایستوود وشان پن رفتند، بروم.

 

یعنی بازی توامان را هم ادامه می‌دهید؟ ببینید یک ترسی وجود دارد که به خاطر‌‌ همان وضعیت ناپایداری که در اینجا وجود دارد و اتفاقهای پیش بینی نشده شهاب حسینی مسیرش عوض شود. در تاریخ این مملکت آدمهای زیادی بوده‌اند که تا جایی عالی پیش رفته‌اند و بعد کم آورده و محو شده‌اند. شهاب حسینی که الان در قلهٔ موفقیت است نمی‌ترسد که محو شود؟

 

من هیچ وقت از زندگی احساس طلبکاری ندارم. زندگی این لطف را به من کرده که اینجا باشم. کدام کوهنوردی را می‌شناسید که قله را فتح کند و‌‌ همان جا بماند؟ پس هر بالا رفتنی یک پایین آمدنی هم دارد تا تجدید نیرویی صورت بگیرد و آدم دوباره به بالا برود. راجع به محو شدن باید بگم که یک بازیگر نخبه خیلی شانس بیاورد که محو شود. بعضی وقت‌ها شاهد این هستیم که یک نفر با دست خودش تمام گذشتهٔ خودش را خراب می‌کند. همین که مردم بگویند فلانی کجاست خیلی بهتر است که بگویند دیدی فلانی چه کاری با خودش کرد. پس با این وضعیت حق ندارم که ناراحت بشوم؟ حق ندارم که از آینده بترسم؟ الان آقای مشایخی کجاست؟ آقای مشایخی چرا باید بعد از این همه سال با دل شکسته حرف بزند؟ حق ندارم که نارحت بشوم که آقای نصیریان با این کارنامهٔ درخشان گاهی مجبور است که تله فیلم بازی کند؟ شما هر اداره‌ای که بروید روی استکان‌هایش هم حتی شماره ثبت اموال خرده است. من ندیدم جایی را که انقدر نسبت به اکسسوار واشیایش حساس باشد و حتی آن‌ها را انبار هم بکند، اما نسبت به سرمایه‌های انسانیش بی‌تفاوت باشد. سیستم هوشمند می‌گوید که پیش کسوتان ما دنیایی از تجربه و گنجینه‌اند. الان شرایط بازی و سختیهای خاص خودش در این سن برای آقای مشایخی مناسب نیست. الان آقای مشایخی و امثالهم باید با دریافت یک حقوق مکفی بروند و دنیا را بچرخند و با بازیگران هم نسل خود در کشورهای معتبر دیدار کنند و از تجربیاتشان بگویند. یا هفته‌ای دو جلسه باشد که برای جوانان و تازه کاران عرصهٔ بازیگری فقط از تجریاتشان بگویند. یا همین طور آقای انتظامی و بسیاری از پیشکسوتان دیگر. من با دیدن این وضعیت حق دارم که وحشت کنم. من الان قصد دارم که به تالیف برسم. می‌روم که مثلا مستند بسازم یا حتی کلیپ بسازم. یا نه می‌روم مستندهای BBC را ضبط می‌کنم. یک باکس مونتاز می‌گیرم و آن‌ها را کپچر می‌کنم و رویش موسیقی می‌گذارم و به عنوان کادو به رفقایم می‌دهم. حداقل می‌دانم که یک کاری کرده‌ام و می‌توانم بگویم این کار من است. بهتر از آن است که که به خاطر مصالحی کار بکنم. در مواقعی که مجبورم می‌توانم بگویم که ندیدم یا نشنیدم، اما نمی‌توانم بگویم که نفهمیدم. پس این تصمیم من یک تجدید قوا برای شروعی دوباره است. اگر هم که نشد همین خاطره‌ای خوبی که مردم از من دارند برایم کفایت می‌کند و خرابش نمی‌کنم.

راجع به آفریقا و همکاریتان با هومن سیدی و این کاراک‌تر کم حرف که مسلما بازی سختی هم بوده است، توضیح دهید.

 

اول راجع به خود هومن سیدی بگویم. هومن سیدی همیشه برای من از بازیگرهای قابل احترام و توانمند است. یک تله فیلم از او دیدم که خیلی ریسک پذیرانه نقشی را قبول کرده بود که وقتی دیدمش برایش کف زدم. پس او را دوست داشتم. این اولین شرط قبولی هر کار برای من است. بعد وقتی فیلمهای کوتاهش را هم دیدم، فهمیدم که کارگردانیش حتی با وجود بازیهای خوبش از بازیگریش هم بهتر است. در بد‌ترین شرایط زمانی من آفریقا را کار کردم و بابت این خیلی به هومن غر زدم. چون درگیر کار دیگری هم بودم. شتابی که هومن برای ساخت فیلم داشت، باعث شد که من به شدت خسته و غرغرو و بداخلاق بشوم. اما نسبت به نتیجهٔ کارش مطمئن بودم. هر چند که به خاطر شتاب کار به هومن گفتم که فرصت برای شخصیت‌پردازی نیست. در واقع شخصیت‌ها می‌توانستند خیلی پخته‌تر از اینکه هستند باشند. ولی خوب شرایط مهیا شده بود و هومن نمی‌خواست این فرصت را از دست بدهد. این بازی در سکوت اگر حمل بر چیزی نباشد، پیشنهاد خود من بود. به خاطر اینکه شخصیت هیچ ویژگی نداشت. وقتی به هومن این پیشنهاد را دادم، خیلی استقبال کرد. خوبی قضیه اینجاست که هومن از لحاظ ذهنی آدم بازی است. فقط دو جا این شخصیت مجبور بود که حرف بزند. ما عمدی نداشتیم که بگوییم این آدم لال است یا نمی‌خواهد حرف بزند. در واقع جایی که لازم است حرف می‌زند. تجربهٔ خوبی بود. من چون خودم به کارگردانی علاقه دارم، می‌خواستم ببینم که یک بازیگر در این مقام چه می‌کند. با نیکی کریمی هم به همین خاطر کار کردم. شنیدم که آفریقا هم بازخوردهای خوبی در جشنواره داشته است.

 

در فیلم هم کاملا مشخص است که کاملا خودتان را در اختیار کار گذاشته اید

 

ببینید بعد از یک مدتی که دست آدم برای تماشاگر رو می‌شود، دیگر تصور اینکه تماشاگر فقط برای شهاب حسینی می‌آید، یک تصور احمقانه است. با هومن به این نتیجه رسیدیم که دست به ساختار شکنی بزنیم. اگر خانمت و جواد عزتی و امیر جدیدی به عنوان چهرهٔ جدید کار می‌کنند و شهاب حسینی هم هست، ساختار می‌گوید که کسی که پوستر فیلم را ببیند حتما می‌گوید آدم اصلی فیلم شهاب حسینی است. این یک تصور معمول است. چطور غیر معمولش کنیم؟ سکوت کاراکتر من یکی از همین رودست زدن‌ها به مخاطب بود. تماشاگر با این ذهنیت فیلم را می‌بیند که شهاب حسینی تمام حرف‌ها را می‌زند، ولی با سکوت دائمیش مواجه می‌شود. به نظرم سینما همین کار را باید بکند. هالیوودی‌ها خیلی خوب این را بلدند. آن‌ها موقعیتهای جذاب درست می‌کنند. در واقع آدم‌ها را در این موقعیتهای جذاب قرار می‌دهند.

 

در مورد خانهٔ پدری و نقش‌تان و داستان فیلم صحبت کنید. دلیل عدم نمایشش را می‌دانید؟

 

دقیقا نمی‌دانم چرا در جشنواره به نمایش درنیامد. خدا را شکر من با‌‌ همان سه چهار نفری که همیشه دوست داشتم کار کنم، کار کردم. کیانوش عیاری هم یکی از آنهاست. کیانوش عیاری را برای اولین بار با آن سوی آتش شناختم. کارهای دیگرشان را هم جسته گریخته دیدم تا سریال هزاران چشم. به خاطر ارادتی که به آقای هاشمی داشتم و دارم این کار را دیدم. حرف آقای هاشمی شد. ببینید چه آدمهای بزرگی ما داریم. مهدی هاشمی بازیگری در حد واندازه‌های دنیرو و پاچینوست. کیانوش عیاری را خیلی دوست داشتم ولی نمی‌دانستم چه جوری کار می‌کنند. همزمان با این کار در یک بازهٔ زمانی خاص سریالی به نام رقص پرواز را با آقای هاشمی بازی کردم. شگفتی کار مهدی هاشمی در اینجاست که در دو کار همزمان نقش دو دکتر را داشت، اما سبک بازیش کاملا فرق می‌کرد. آقای عیاری به خاطر سال‌ها فعالیتش و ندیدن بسیاری از کارهای دیگر، بنده را اولین بار در برنامهٔ تلویزیونی آبی شو دیدند. آبی شو برای زمانی بود که من سیمرغم را هم دریافت کرده بودم. تا آن زمان آقای عیاری از وجود بندهٔ حقیر بی‌اطلاع بودند. بعدا خودش به من گفت: برنامه را که دیدم، گفتم این مجریه چه خوب است، یادم باشد که از او استفاده کنم. (می‌خندد) در کار آقای عیاری فیلمنامه بعد از فیلم نوشته می‌شود. اما وقتی فیلمنامهٔ نوشته شده را می‌خوانی به خاطر انسجامش انگار دو سال قبل نوشته شده است. راجع به اکران نشدنش من نمی‌دانم چه بگویم. موضوع فیلم به سنت بسیار خشن و غلطی بر می‌گردد که ما یا باید صورت مسئله را پاک کنیم و بگوییم چنین سنتی وجود نداشته یا بگوییم این موضوع به عنوان یک سنت زشت وجود داشته است. موضوع این سنت چیزی در مایه‌های زنده به گور کردن دختر‌ها در دوران جاهلیت عربهاست. داستان فیلم ازحدود سالهای ۱۲۸۰ شروع می‌شود که پدری دخترش را به خاطر شک داشتن به رابطه با پسری می‌کشد و او را در زیرزمین خانه‌اش دفن می‌کند. اپیزودهای مختلف فیلم در بازه‌های مختلف زمانی پیامدهای این اتفاق را برهمین خانه و ساکنینش نشان می‌دهد. فیلم پنج اپیزودی است. من اپیزود اول را که دیدم شگفتزده شدم که چقدر ساختار درخشانی دارد. این فیلم می‌توانست یکی از مدعیان جشنواره باشد. من در اپیزود پنجم و پایانی بازی دارم. نقش پسر مهدی هاشمی را دارم. خانه متروک شده است. ما برگشتیم و می‌خواهیم آنجا را بکوبیم، تصمیم گرفتیم که استخوانهای این جنازه را از زیز زمین دربیاوریم و در جایی دیگر دفن کنیم. نقش جوری بود که باید در خدمت قصه کار می‌کردم و کار اضافی نداشت. اما بودن و تجربهٔ چنین موقعیتی در کنار عیاری برای من ارزشمند بود. امیدوارم که هر چه زود‌تر مشکل فیلم حل شده و خانهٔ پدری اکران شود.

 

الان سوالی می‌خواهم بکنم که می‌دانم برای شما مهم است. راجع به یک بازیگر اسطوره‌ای سینمای ایران می‌خواهم صحبت کنید به نام خسرو شکیبایی. کسی که بعد از چند سال به شخصه نمی‌توانم قید شادروان را پیش از اسمش بیاورم. به نظرم در بازی و رفتارهای شما به نوعی ادامهٔ مسیر شکیبایی را می‌بینیم. حتی حرکت معروف انگشت اشاره به سمت بالا گرفتن شما که تکرار حرکت اوست. راجع به خاطراتتان در سر دو کار پیشنهاد پنجاه میلیونی و دل شکسته با خسرو شکیبایی صحبت کنید.

 

من همیشه عاشق آدمهایی هستم که دست همت روی زانوی خودشان می‌گذارند و بلند می‌شوند. خسرو شکیبایی یکی از آن‌ها بود. اصطلاح خاک صحنه خوردن در مورد او واقعا صدق می‌کرد. او زحمت‌ها و مرارتهای زیادی کشید تا با چنگ و دندان به آن جایگاه برسد. من نمی‌دانم این حرفم چقدر درست است که می‌گویم هامون مرهون خسرو شکیبایی است. یعنی شاید حتی نقش او از آقای مهرجویی هم بالا‌تر باشد. برای اینکه این فیلم شاخص‌ترین اثر آقای مهرجویی در بعد از انقلاب است. لیلا و درخت گلابی و بانو هم هست. اما وقتی راجع به هامون صحبت می‌کنیم یک حس دیگری به ما دست می‌دهد. آن حس دیگر مرهون حضور خسرو شکیبایی وتوانایی‌هایش است. خود عمو خسرو همیشه می‌گفت که از داریوش مهرجویی خیلی آموختم و بسیار از همکاری با او لذت بردم. ایشالله که خدا آقای مهرجویی را هم حفظ کند. خسرو شکیبایی فبل از اینکه بازیگر خوبی باشد، آدم بسیار خوبی بود. او به من جوان بی‌تجربه در پیشنهاد پنجاه میلیونی جوری امید می‌داد، جوری رفتار دوستانه داشت که پیش خودم حیرت می‌کردم و من با عمو خسرو دوست شدم. به خاطر اینکه فیلم در شمال می‌گذشت، لحظات زیادی با هم بودیم. خیلی لحظات خوب و جالبی با هم داشتیم. خیلی چیز‌ها از او آموختم. در مورد این حرکتی که از او تقلید می‌کنم، یک بار از او پرسیدم که عمو خسرو این یعنی چی؟ البته می‌دانستم که شمایل پیغمبر (ص) و حضرت مسیح (ع) با این حرکت اشاره به خدا می‌کردند. گفت اینکه در مورد خداست که درست است ودر عین حال کسب اجازه هم هست. این قسمتش برایم خیلی جالب بود. هیچ کسی را نمی‌توانستی پیدا کنی که از او خرده‌ای به دل گرفته باشد. با حوصله به حرف همه گوش می‌داد و با آن‌ها همذات پنداری می‌کرد. اگر ماجرای غصه داری را برای عمو خسرو تعریف می‌کردی اشک در چشمانش حلقه می‌زد. همهٔ ما اگر خیلی هنرمند باشیم به درد و دل طرف گوش می‌دهیم و تاسف را هم شاید یک ذره بازی کنیم. ولی اگر مثلا به عمو خسرو می‌گفتی کسی را که دوست داشتی فوت شد واقعا گریه می‌کرد. دلش خیلی زلال بود. عاشق امام حسین (ع) بود. یک دفعه از سر فیلمبرداری بر می‌گشتیم آلبوم غریبانهٔ کویتی‌پور که خیلی دوست دارم را در ضبط ماشینم گذاشته بودم. یک کاری هست در این آلبوم که می‌گوید: مانده تنها حسین سوی او بی‌امان سنگ می‌بارد و نیزه می‌آید. داشتیم این را گوش می‌کردیم که عمو خسرو یک دفعه زد زیر گریه. خیلی مهم است که سن و سال و تجربه‌های زندگی و حسابگری‌ها کودک درونمان را از بین نبرد. عمو خسرو کودکی خود را تا شصت سالگیش آورده بود. آن زلالی‌ای که در یک کودک احساس می‌کنید، در وجودش بود. محبوب قلب‌ها بود. برای اینکه وقتی با او روبرو می‌شدی تازه متوجه می‌شدی که بازیگریش خیلی از خودش پایین‌تر است. این معادله در همهٔ آدم‌ها جور در نمی‌آید. بعضی‌ها بازی خیلی عالی دارند، اما شخصیتشان به خوبی بازیشان نیست. من از او خیلی آموختم و احساس کردم که اگر قرار باشد که آدم یک رشته‌ای را در این حرفه دنبال کند، این رشتهٔ عمو خسرو رشتهٔ خوبی است. دست اجل گل‌ها را زود‌تر می‌چیند. ولی روحیهٔ حساسی که من از او سراغ داشتم، دیگر تحمل زبری وخشونتهای این حرفه را که بعضی وقت‌ها آدم را زخمی می‌کند، نداشت. عمو خسرو آن اواخر خیلی مریض حال بود. از درون خسته بود. به نظرم به بهترین شکل زندگی کرد وعاقبت به خیر شد. همه می‌گویند که مرگ او باورمان نمی‌شود ولی من این را یک خوشبختی تلقی می‌کنم. عمو خسرو رفت و بعد از خودش یک دنیا خاطرات خوب باقی گذاشت. از خودش شکوه کاری به جا گذاشت. او به جایی نرسید که خاطرات خوب بازیش را از بین ببرد. خیلی نعمت است که آدم به این مرحله نرسد. خدا او را دوست داشت. هیچ وقت بازیگری و شهرت برایش تکبر به وجود نیاورد. من غیبت از او نشنیدم. گلایه‌هایی داشت از بعضی‌ها که آن‌ها را هم در ‌‌نهایت ادب نسبت به شخص سومی که در موردش صحبت می‌شد، ابراز می‌کرد. به نظرم او خیلی خوب زیست و خوب هم از دنیا رفت. جایی برای غصه خوردن در مورد او وجود ندارد.

خوب از اینجا یک کم فضای مصاحبه را عوض کنیم. از انجا به بعد یک ذره سوالهای کوتاه‌تر می‌پرسم. و جواب‌ها هم قطعا کوتاه‌تر خواهد شد. از میان کارگردانهایی که با آن‌ها کار نکرده‌اید، دوست دارید با چه کسانی کار کنید؟

 

اگر قسمتم شد، دوست دارم با آقای مهرجویی کار کنم. پرویز شهبازی را هم دوست دارم. با حمید نعمت الله هم دوست دارم کار کنم. این‌ها کسانی هستند که کارشان هنوز برایشان دغدغه‌شان است. به کارنامهٔ من اگر نگاه کنید، کارگردانهای کار اولی زیاد هستند. به خاطر اینکه همیشه دوست دارم با آدمهای با انگیزه و با دغدغه کار کنم.

 

بهترین بازیگرهای تاریخ سینمای ایران و جهان از نظر شما؟

 

مطمئنا اسم همه را نمی‌توان بیاورم. اما بر اساس دوره‌ها در ایران در قبل از انقلاب پرویز فنی‌زاده را دوست داشتم. سعید کنگرانی را به عنوان یک جوان اول دوست داشتم. تا یک حدودی در درجهٔ پایین‌تر فرزان دلجو را هم در سری فیلمهای جوانانه‌اش می‌پسندیدم. بهروز وثوقی. فردین به خاطر محبوب بودنش. او مثل تختی بود. خوب بازی کردن همیشه هم معیار نیست و نوع حضور جلوی دوربین هم خیلی مهم است که به نظرم فردین این خصیصه را داشت. بعد از انقلاب: مهدی هاشمی، خسرو شکیبایی، جمشید هاشم‌پور. جمشید هاشم‌پور واقعا هنوز کاملا هم خودش را بروز نداده است. بازی او در واکنش پنجم فوق العاده است. در بین خانم‌ها بازی سوسن تسلیمی و گل شیفته فراهانی را دوست دارم. در جهان که اسمهای خیلی زیادی وجود دارد. من بنا را بر این می‌گذارم که بیشتر کار‌هایشان خوب باشد. بر این مبنا درکار تام هنکس گاف ندیدم. ولی در کارنامهٔ دنیرو وپاچینو کارهای بد وجود دارند.‌گری اولدمن و کوین اسپیسی را هم خیلی دوست دارم. در خانم‌ها بازی مریل استریپ، و اشلی جود را دوست دارم. از میان بازیگران از دست رفته هم آنتونی کویین را فوق العاده دوست دارم. جری لوییس را خیلی دوست دارم. خیلی جالب است که با وجود خوش تیپی مفرطش، این همه خودش و چهره‌اش را در خدمت بازی قرار می‌دهد. جیم کری را به خاطر تقلید و گپی کاری از او دوست ندارم. در فیلم سلطان کمدی بازی جدی‌ای از او می‌بینیم که شگفت زده می‌شویم.

 

البته دنیروی آن فیلم هم شاهکار است!

 

دنیرو‌‌ همان جسارت و گستاخی همیشگیش در این نقش هست. اما من از جری لوئیس توقع چنین بازی را نداشتم. نگاههای تلخش در این فیلم اعصاب آدم را به بازی می‌گیرد.

 

حالا بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران و جهان یا در واقع بهترین فیلمهای زندگیتان فارغ از ارزش گذاریهای مرسوم چه فیلمهایی هستند؟

 

در ایران پیش از انقلاب: شهر قصهٔ بیژن مفید، غزل، پرواز درقفس و سری فیلمهای عاشقانهٔ فرزان دلجو و سعید کنگرانی، بوف کور با بازی مرحوم فنی‌زاده، و گاو

 

بعد از انقلاب در دههٔ شصت: طلسم و هامون. یک سری فیلم‌ها را هم دوست دارم که اسم‌هایش یادم نیست. مثلا یک فیلمی بود با بازی پرویز‌پور حسینی که او با پای علیل دنبال کسی می‌کرد که با پسرش تصادف کرده بود. بازی آقای پورحسینی در این فیلم محشر بود.

 

کلا من مخاطب کندی در فیلم دیدن هستم. چون مشغله‌ها و گرفتاری‌ها خیلی اجازه نمی‌دهند. اما در دههٔ هفتاد شوکران و لیلا و سه کار اول فرهادی را هم خیلی دوست داشتم (رقص در غبار، شهر زیبا و چهارشنبه سوری)

 

فیلمهای خارجی: در فیلمهای تاریخی اسپارتاکوس و ملکوت آسمانهای رایدلی اسکات

 

اما فیلمی که بر زندگی من تاثیر گذاشته پرواز بر فراز آشیانهٔ فاخته میلوش فورمن است. حرفه‌ای لوک بسون هم از فیلمهای عمرم است. زندگی دیگران را دوست دارم. این اواخر هم فیلمی دیدم به نام رقصنده در تاریکی که بسیار دوست داشتم. با کارهای تیم برتون هم خیلی زندگی کردم. ولی کلا این سوال خیلی سختی است وجواب کاملی هم قاعدتا نخواهد داشت.

 

رابطهٔ شما با منتقد‌ها چطور است؟ آیا نوشته‌های منتقد خاصی را دنبال می‌کنید؟

 

حقیقتش نه. وقتی ما کاری را انجام می‌دهیم و از آن می‌گذریم. شاید یک سال هم بگذرد. وقتی آن فیلم اکران می‌شود، برای دیگران تازه است اما برای شما کهنه شده و سر کار جدید هستید. با منتقد‌ها مساله‌ای نداشتم. اگر غرض ورزانه ننویسند و در جهت تخریب نباشد خوب است. نقد مورد نیاز است و باید باشد. در کل رابطهٔ چندان بدی با منتقدان ندارم و به این قشر احترام می‌گذارم.

 

در ایام عید هستیم. اهل عیدی گرفتن و عیدی دادن هستید؟ اولین عیدی که گرفتید کی بود؟

 

اولین عیدی اولین عید بعد از تولدم بوده (می‌خندد)

 

نه. اولین عیدی که یادتان می‌آید و در ذهنتان حک شده باشد

 

خدا بیامرز مادربزرگم همیشه عیدیهای خوبی می‌داد. یک بار به من یک توپ بسکتبال عیدی داد که خیلی چسبید. الان معنای عیدی دادن و گرفتن برایم عوض شده و ترجیخ می‌دهم جزو عیدی دهنده‌ها باشم.


چند تا اسم می‌گویم. کوتاه در موردشان بگویید.


حامد بهداد: پر هیجان و پر انرژی

بهرام رادان: با هوش و مسلط

لیلا حاتمی: خانوم

مهدی هاشمی: جیگر (می‌خندد) یک الگوی خوب رای بازیگری و اخلاق بازیگری


گل شیفته فراهانی: مهربان و دوست داشتنی

بهروز وثوقی: اسطوره


عزت الله انتظامی: یک آیندهٔ روشن برای هر بازیگر


محمد علی فردین: یک دونه باشه (می‌خندد)


رضا کیانیان: بازیگر محترمی است.


مهران مدیری: باهوش


اصغر فرهادی: مدیر و مسلط


داریوش مهرجویی: یک نقطهٔ عطف برای تاریخ سینما


مسعود کیمیایی: گذشتهٔ شکوهمند


ابراهیم حاتمی کیا: با آزانس شیشه‌ای می‌شناسمش.


تهمینهٔ میلانی: پر هیاهو


بهرام توکلی: متفکر


کیانوش عیاری: ستارهٔ درخشان در آسمان هنر ایران


حرفی اختصاصی اگر برای مخاطبان کافه سینما دارید، بفرمایید.


اولا چه اسم قشنگی انتخاب کردید. به این خاطر می‌گویم که معمولا کافه محل گفت و شنود و تعامل است. همیشه می‌گویند جرقهٔ کارهای بزرگ پشت میزهای کوچک کافه‌ها زده شده است. امیدوارم در این مملکت به فرهنگ گفتگو و تعامل بیش از هر فرهنگ دیگری رو بیاوریم. انرژی‌هایمان را بیشتر از آنکه صرف دفع کردن هم بکنیم، صرف جذب کردن هم بکنیم. به این ایمان بیاوریم که چیزی در درون همهٔ ماست که اگر درست تربیت شود، در ‌‌نهایت باعث افتخار همگانی می‌شود. من امیدوارم در جامعه‌ای در سالهای پیش رو زندگی کنم که مردمش از یک روحیهٔ واحد برخوردار باشند. و نظراتمان در مورد ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها تا جایی که می‌شود به هم نزدیک باشد. به عنوان یک پدر می‌گویم که مسئولیت وحشتناکی بر دوش ماست. هر چیزی که امروزهست به نسل بعدی ارث می‌رسد. امروز اگر فضای ذهن ما مسموم و آلوده باشد، همین به نسل بعد انتقال پیدا می‌کند، اگر هم پر از صفا و محبت باشد، این هم به نسل بعد منتقل می‌شود. امیدوارم قدرت پذیرندگیمان را بالا‌تر ببریم. به عقاید همدیگر احترام بگذاریم. آن جوانی که مو‌هایش سیخ سیخی است و شلوار شش جیب می‌پوشد و آن پسری که ریش می‌گذارد و عضو بسیج محله‌شان است، در ظاهر با هم متفاوتند، اما در باطن من قول می‌دهم که قلبشان برای یک چیز می‌طپد. وقتی تیم ملی فوتبال ما مقام می‌آورد، هر دو خوشحال می‌شوند. یادمان نرود که ما همه عضو یک پیکریم و از جنگیدن با همدیگر هیچ چیزی نصیبمان نمی‌شود. من امیدوارم تمام اختلاف‌ها و این شکاف عظیمی که ایجاد شده است، با تعامل و تامل و توکل حل کنیم. ایران کشور ارزشمندی است و مردمان خوبی هم دارد. تا زمانی که به کشورهای همسایه سفر نکنید این موضوع را نمی‌فهمید که در ایران مردمانی هستند که روحیاتشان خیلی خاص و خوب است. این را باور کنید از روی حس ناسیونالیستی نمی‌گویم. این شکاف‌ها اول از همه روی پیشرفت ما تاثیر می‌گذارد. امیدوارم این همدلی بار دیگر بازگردد. تمام ادیان خدا هم آمدند که بگویند انسان‌تر باشید و همه در کنار هم با مهربانی زیست کنید. امیدوارم نه در ایران و نه در کل جهان هیچ جنگی نباشد و خدا عاقبت همهٔ ما را به خیر کند. همین.


اگر تعریف از خودمان نباشد، کاربرهای کافه سینما مصداق عینی وحدت مورد نظر شما هستند. یعنی هر کسی از هر جایی با هر عقیده‌ای دراین سایت حضور دارد، افراد با هم بحث می‌کنند، علایق مشترکی دارند، با هم تعامل دارند و همدیگر را در ‌‌نهایت دوست دارند. اگر به این فضای ما سر بزنید خیلی خوشحال خواهیم شد. خیلی از مصاحبت با شما لذت بردیم. حرف آخری اگر دارید بفرمایید.

 
ای برادر توهمه اندیشه‌ای مابقی خود استخوان وریشه‌ای. تشکر می‌کنم و امیدوارم تفکر الگوی اصلی زندگی همهٔ ما بشود.

 

منبع: کافه سینما/ بهنام شریفی، آریان گل صورت و محسن شرف الدین

شهاب حسینی - عوامل "جدایی نادر از سیمین" در فرهنگسرای رسانه

اولین نشست نقد و بررسی فیلم "جدایی نادر از سیمین" با حضور عوامل فیلم و اصحاب رسانه، به همت فرهنگسرای رسانه برگزار می شود.

به گزارش خبرگزاری سینمای ایران به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای رسانه، "جدایی نادر ازسیمین" به کارگردانی اصغر فرهادی فیلمی با موضوع اجتماعی است که به عنوان تنها اثر ایرانی به بخش اصلی جشنواره برلین راه یافت و موفق به دریافت خرس طلایی بهترین فیلم و خرسهای نقره ای بهترین گروه بازیگران زن و بهترین گروه بازیگران مرد شد.

این فیلم پنجمین ساخته بلند اصغر فرهادی با بازی "لیلا حاتمی"، "شهاب حسینی"، "پیمان معادی"،"ساره بیات"، "سارینا فرهادی"، "علی اصغر شهبازی"، "بابک کریمی"، "شیرین یزدان‌بخش"، "کیمیا حسینی" و "مریلا زارعی" است که توانست پس از فیلم های تحسین شده ای چون "چهارشنبه سوری" و "درباره الی" در بیست ونهمین جشنواره بین المللی فیلم فجر، دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش دوم زن (ساره بیات)، دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش دوم مرد (شهاب حسینی)، ،سیمرغ بلورین بهترین صدا برداری (محمود سماک باشی)، ،سیمرغ بلورین بهترین فیلم برداری (محمود کلاری)، سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی (اصغر فرهادی) و سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را دریافت کرده و با فروش میلیاردی در نوروز سال90 افتخارات خود را کامل کند.

نشست نقد و بررسی فیلم "جدایی نادر از سیمین" با حضور اصغر فرهادی (کارگردان)، پیمان معادی (بازیگر)، شهاب حسینی (بازیگر)، محمدرضا دلپاک (طراحی و ترکیب صدا)، هایده صفی یاری (تدوین گر) و امیر پوریا (منتقد و کارشناس) روز یکشنبه 28 فروردین از ساعت 11 الی 13 در فرهنگسرای رسانه برگزار خواهد شد.

شهاب حسینی - دانلود بخشی از فیلم "آفریقا" + نشست خبری "جدایی نادر از سیمین"

دوستان خوبم برای امروز 3 تا ویدئو گذاشتم که امیدوارم دوست داشته باشین!!

2 تاش قسمت هایی کوتاه از فیلم "آفریقا" هستش که دوران جشنواره از شبکه 2 پخش شد! من که با همین چند صحنه خیلی ذوق زده شدم زودتر اکران شه!!!
ویدئو بعدی هم صحبت های شهاب هست توی نشست خبری جدایی نادر از سیمین" که باز هم برای دوران جشنواره هستش!!!
امیدوارم ببینید و خوشتون بیاد!!! من رو از نظراتتون بی خبر نگذارید!!

  

پ.ن : امشب در شبکه CNBC-e ترکیه ساعت 23 به وقت خودشون می خواد "درباره الی" رو پخش کنه!! به هر حال دیدنش از یه شبکه خارجی می تونه خوب باشه!!!

شهاب حسینی - خبرهایی از "درباره الی" و "جدایی نادر از سیمین"

هفته فیلم ایران در دانمارک با «درباره الی» کلید می‌خورد


برنامه نمایش فیلم‌های ایرانی با عنوان هفته فیلم «سینمای جدید ایران» در کپنهاگ دانمارک برگزار می‌شود. برنامه یادشده به دنبال رایزنی‌های مستمر با نمایندگی‌های فرهنگی خارج از کشور و در جهت معرفی سینمای ایران اردیبهشت ماه امسال برای دو هفته در دانمارک برپا می‌شود.

فیلم‌‌های ایرانی «کیفر»، «روز سوم» و «آخرین ملکه زمین» از فیلم‌های شبکه موسسه رسانه‌های تصویری، «شکار روباه» تولید شبکه جهانی سحر و «درباره الی» و «شیرین» از طریق توزیع‌کنندگان اروپایی در سینما تک کپنهاک در هفته فیلم «سینمای جدید ایران» از 14 اردیبهشت ماه اکران می‌شود

مراسم افتتاحیه این هفته فیلم با حضور دیپلمات‌ها و مقامات مقیم کپنهاگ و با نمایش فیلم «درباره الی» برگزار خواهد شد.


نمایش «جدایی نادر از سیمین» جمعه در جشنواره‌ی استانبول   

فیلم «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی روز جمعه (26 فروردین ماه) در جشنواره فیلم استانبول به نمایش درخواهد آمد.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، طبق برنامه اعلام‌شده ازسوی برگزارکنندگان سی‌امین جشنواره فیلم استانبول؛ فیلم «جدایی نادر از سیمین»، برنده خرس طلای جشنواره برلین در سه نوبت به نمایش درخواهد آمد.

این فیلم روز جمعه (26 فروردین- 15 آوریل) نخستین نمایش خود را در بخش «سینمای جهان» این جشنواره خواهد داشت و پس از آن روزهای شنبه و یکشنبه نیز به‌روی پرده خواهد رفت.

برنده خرس طلای بهترین فیلم و دو خرس نقره‌ای برای مجموعه بازیگران در جشنواره‌ برلین پس از جشنواره استانبول به رومانی خواهد رفت تا طی روزهای 16 و 17 آوریل (27 و 28 فروردین) در هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم بخارست نمایش یابد.

«جدایی نادر از سیمین» برلین، اوایل ماه میلادی جاری برای اختتامیه جشنواره فیلم‌های مستقل «بوینس‌آیرس» آرژانتین در روز 17 آوریل (28 فروردین) و همچنین افتتاحیه جشنواره فیلم «جئون‌جو» کره‌جنوبی در روز 28 آوریل (8 اردیبهشت) انتخاب شد.

این فیلم طبق برنامه زمانی اعلام شده، از روز 8 ژوئن (18 خرداد) در سینماهای فرانسه، از 14 جولای (4 تیرماه) در سینماهای آلمان و از روز 22 جولای (31 تیر) در سینماهای انگلیس نمایش خود را آغاز خواهد کرد.

همچنین از روز پانزدهم ژوئن (25 خرداد) در بلژیک، روز 11 اوت (20 مرداد) در هلند و همچنین روز هشتم سپتامبر (17 شهریور) در سوئیس به‌روی پرده خواهد رفت.



جدایی نادر از سیمین" 1 میلیارد و 250 میلیون تومانی شد

فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" به کارگردانی اصغر فرهادی در سینماهای تهران در پایان هفته چهارم اکران 1 میلیارد و 250 میلیون تومان فروش کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" در 30 سینما روی پرده است، فروش این فیلم در پایان چهارمین هفته اکران به 1 میلیارد و 250 میلیون تومان رسیده  است.

"جدایی نادر از سیمین" با بازی پیمان معادی، لیلا حاتمی، ساره بیات، شهاب حسینی و... داستان خانواده‌ای است که در حال جدا شدن هستند. اصغر فرهادی فیلم‌های سینمایی "رقص در غبار"، "شهر زیبا"، "چهارشنبه سوری"، "درباره الی" و "جدایی نادر از سیمین" را کارگردانی کرده است.


شهاب حسینی - خبرهای جدید

کمال تبریزی «سرزمین کهن» را اردیبهشت ماه به سمنان می‌برد   

تهیه‌کننده سریال «سرزمین کهن» از پایان حدود 30 درصد از مراحل تصویربرداری فاز دوم سریال کمال تبریزی خبر داد.

محمد مسعود در گفت‌وگو با خبرنگار سرویس تلویزیون خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، خاطرنشان کرد: تصویربرداری فاز دوم «سرزمین کهن» در یک کارخانه چیت‌سازی قدیمی که در آن دکور زده‌ایم ادامه دارد.

این تهیه‌کننده افزود: به زودی تصویربرداری در لوکیشن کارخانه چیت‌سازی به پایان می‌رسد و پس از آن نیز موقتا به شهرک سینمایی غزالی می‌رویم. سپس در نیمه‌های اردیبهشت‌ ماه به سمنان که لوکیشن‌ اصلی «سرزمین کهن» است خواهیم رفت.

وی همچنین یادآور شد: به جز بازیگرانی که اسامی آنها پیش از این اعلام شده، بازیگر جدیدی به سریال اضافه نخواهد شد.

به گزارش ایسنا، «سرزمین کهن» به کارگردانی کمال تبریزی، نویسندگی علیرضا طالب‌زاده و تهیه‌کنندگی محمد مسعود در 45 قسمت 50 دقیقه‌ای برای پخش از شبکه سه سیما آماده می‌شود.

اکران چهار فیلم «مرهم»، «خیابان بیست و چهار»، «پایان‌نامه» و «برف روی شیروانی داغ» در اکران دوم نوروز قطعی شد.

حبیب کاوش سخنگوی شورای صنفی نمایش بعد از جلسه‌ی امروز شورا در گفت‌وگو با خبرنگار سینمایی‌ خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با اعلام این خبر گفت: «مرهم» به کارگردانی علیرضا داوودنژاد بعد از فیلم«زن‌ها شگفت‌انگیزند» در گروه آزادی، «خیابان بیست و چهار» به کارگردانی سعید اسدی بعد از «سه درجه تب» در گروه قدس، «پایان‌نامه» به کارگردانی حامد کلاهداری بعد از «جدایی نادر از سیمین» در گروه استقلال و«برف روی شیروانی داغ» ساخته‌ی محمدهادی کریمی بعد از «یکی از ما دو نفر» در گروه عصر جدید به روی پرده می‌روند.



فیلم «نیلوفر» از جشنواره کیش حذف شد   

« فیلم سینمایی «نیلوفر» به دلیل اعلام اداره نظارت و ارزشیابی، از جشنواره فیلم کیش حذف شد.»

محمد خزاعی دبیر جشنواره‌ی فیلم کیش در گفتگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) درباره حذف فیلم «نیلوفر» از جشنواره فیلم کیش با اعلام این مطلب گفت: طبق قوانین جشنواره‌ها فیلم‌هایی که پذیرفته می‌شوند در خصوص نمایششان از اداره کل نظارت و ارزشیابی استعلام می‌شود که در خصوص این فیلم اعلام کردند نمی‌تواند نمایش داشته باشد و این عدم نمایش ربطی به جشنواره ندارد.

«نیلوفر» به کارگردانی سابین الجمایل و تهیه‌کنندگی فرشته طائرپور داستان دخترکی عراقی و روستایی است که شوق ادامه تحصیل و پزشک شدن دارد و مناسبات خانوادگی در اطراف او ـ به‌خصوص رابطه‌اش با عزیز ـ عموی گوشه‌گیر و چوپانش ماجراهای فیلم را رقم می‌زند.

بازیگران این فیلم رویا نونهالی، شهاب حسینی، هنگامه قاضیانی، صادق صفایی امیر آقایی، نیره فراهانی ، زهرا داودنژاد، تورج فرامرزیان و فاطمه معتمدآریا هستند. 





نمایش ویژه «جدایی نادر از سیمین» در جشنواره فیلم بخارست

فیلم‌سینمایی «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی، در جشنواره فیلم بخارست «رومانی» نمایش ویژه خواهد داشت.

براساس اعلام خبرگزاری رومانی، فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته «اصغر فرهادی» از ایران سورپرایز برگزارکنندگان جشنواره فیلم بخارست برای دوستداران سینما خواهد بود که طبق برنامه روزهای 16 و 17 آوریل (27 و 28 فروردین ماه) نمایش خواهد یافت.

برنده خرس طلای بهترین فیلم و دو خرس نقره‌ای برای مجموعه بازیگران در جشنواره‌ برلین، اوایل ماه میلادی جاری برای اختتامیه جشنواره فیلم‌های مستقل «بوینس‌آیرس» آرژانتین در روز 17 آوریل (28 فروردین) و همچنین افتتاحیه جشنواره فیلم «جئون‌جو» کره‌جنوبی در روز 28 آوریل (8 اردیبهشت) انتخاب شد.

این فیلم طبق برنامه زمانی اعلام شده، از روز 8 ژوئن (18 خرداد) در سینماهای فرانسه، از 14 جولای (4 تیرماه) در سینماهای آلمان و از روز 22 جولای (31 تیر) در سینماهای انگلیس نمایش خود را آغاز خواهد کرد.

همچنین از روز پانزدهم ژوئن (25 خرداد) در بلژیک، روز 11 اوت (20 مرداد) در هلند و همچنین روز هشتم سپتامبر (17 شهریور) در سوئیس به‌روی پرده خواهد رفت.

«جدایی نادر از سیمین» با بازی لیلا حاتمی، شهاب حسینی، پیمان معادی، ساره بیات، سارینا فرهادی، علی اصغر شهبازی، بابک کریمی، شیرین یزدان بخش، کیمیا حسینی و با حضور مریلا زارعی روایت می‌شود.

همچنین نانی مورتی، کارگردان نام‌دار سینمای جهان، حق توزیع و پخش جدیدترین ساخته‌ «اصغر فرهادی» را در ایتالیا خریداری کرده است و تصمیم دارد آن را در ماه ژوئن (خردادماه) به‌طور گسترده در سینماهای ایتالیا به نمایش درآورد.

تبلیغات شهری و مطبوعاتی فیلم سینمایی "برف روی شیروانی داغ" ساخته محمدهادی کریمی از اوایل هفته آینده آغاز می‌شود.

سعید پاکستانی یکی از اعضای پخش هدایت فیلم به خبرنگار مهر گفت: هم اکنون آنونس و تیزر این فیلم برای پخش در سالن‌های سینمایی و تلویزیون توسط بهزاد طهماسبی در حال آماده سازی است و پوسترها نیز به زودی نهایی می‌شود.

وی افزود: ثبت قرارداد این فیلم در گروه سینمایی عصر جدید بعد از فیلم "سه درجه تب" است.  با برنامه‌ریزی‌های انجام شده تبلیغات شهری و مطبوعاتی "برف روی شیروانی داغ" از هفته آینده آغاز می‌شود.

فرخ نعمتی، آنا نعمتی، شهاب حسینی، امیرحسین آرمان، هنگامه قاضیانی و کورش تهامی بازیگران این فیلم هستند. "برف روی شیروانی داغ" در جشنواره فیلم فجر سال گذشته در بخش‌های بهترین نقش مکمل زن، بهترین نقش اول مرد و تدوین نامزد دریافت سیمرغ بلورین بود.

شهاب حسینی - دانلود بخشی از پشت صحنه "جدایی نادر از سیمین"

دوستان برای امروز یک ویدئو برای دانلود گذاشتم که امیدوارم ندیده باشین..و البته امیدوارم من رو به خاطر تصویرش ببخشید اما ارزش یک بار دیدن رو داره...ان شا الله در آینده ویدئو های بیشتر و بهتری میگذارم!

اینم قسمتی از پشت صحنه "جدایی نادر از سیمین" که دوران جشنواره فجر تو برنامه هفت نشون داد.

شهاب حسینی - "پرسه در مه" 2 ماه دیگر در شبکه نمایش خانگی

فیلم سینمایی "پرسه در مه" به کارگردانی بهرام توکلی دو ماه دیگر وارد شبکه نمایش خانگی می‌شود.

به گزارش خبرنگار مهر، این فیلم که زمستان سال 89 در گروه سینمایی آزاد روی پرده رفت، توسط موسسه پرده نقره‌ی دو ماه آینده در نسخه دی وی دی وارد بازار خواهد شد.

"پرسه در مه" درباره جوانی 30 ساله است که در پی نوشتن یک قطعه موسیقی که آرمان زندگی او به حساب می‌آید، به دلیل مشکلات  به جایی می‌رسد که تعادل روحی خود را از دست می‌دهد. لیلا حاتمی، شهاب حسینی و احمد ساعتچیان بازیگران این فیلم هستند.

"پرسه در مه" در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر جایزه بهترین کارگردانی فیلم‌های اول و دوم را از آن خود کرد و مورد توجه منتقدان قرار گرفت. این فیلم ستایش شده یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های این دوره جشنواره بود.

شهاب حسینی - اکران مستند پشت صحنه "درباره الی"

علی سرتیپی گفت:در تدارک اکران عمومی پشت صحنه «درباره الی» هستیم.

 مدیرعامل فیلمیران در گفت‌وگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اعلام این خبر ادامه داد: در تلاشیم با موافقت وزارت ارشاد و شورای صنفی نمایش، پشت صحنه «درباره الی» را به صورت تک سانس همزمان با اکران «جدایی نادر از سیمین» اکران کنیم.

به گفته‌ی وی؛ این فیلم کار بسیار جذابی است و در واقع یک کلاس سینمایی محسوب می‌شود.

به گزارش ایسنا، مستند « همسفرانِ درباره الی» ساخته‌ی حمیدرضا قربانی، مریم نراقی، پشت صحنه فیلم «درباره الی» اصغر فرهادی است که با تایم 85 دقیقه ساخته شده است.

شهاب حسینی - اسکن مجله "فیلم" و "سروش"

سلام دوستان...با عرض معذرت که انقدر دیر شد اما برای امروز اسکن ۲ مجله فیلم و سروش رو گذاشتم که هر دو ویژه نامه عید هستند و بیشتر به خاطر مصاحبه اش گذاشتم!!! امیدوارم خوشتون بیاد...

 

 

شهاب حسینی - دو عکس از فیلم کوتاه "پنجه"

فیلم کوتاه پنجه با بازی شهاب حسینی به کارگردانی علی نسایی این فیلم در حال حاضر در جشنواره فیلم کیش نمایش داده می شود .


منبع : اولین وبلاگ طرفداران شهاب حسینی

شهاب حسینی - 5 دلیل برای دیدن "جدایی نادر از سیمین" + پوستر و آنونس های جدید

فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" به کارگردانی اصغر فرهادی دومین فیلم پرفروش نوروز 90 در جذب مخاطب شگفتی تازه رقم زد.
به گزارش خبرنگار مهر، فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" به کارگردانی اصغر فرهادی با اتفاق آرا بهترین فیلم جشنواره بیست و نهم فجر بود. فرهادی در روند فیلمسازی مسیری رو به رشد داشته از "رقص در غبار" به "شهر زیبا" رسیده و پس از "چهارشنبه سوری"، "درباره الی" را ساخته، "جدایی نادر از سیمین" کامل‌کننده این مسیر رو به رشد است.


* موفقیت‌های "جدایی نادر از سیمین" در جشنواره فیلم فجر

فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" در جشنواره فیلم فجر مورد توجه هیئت داوران قرار گرفت، پیشتر منتقدان، اهالی مطبوعات و مردم فیلم را پسندیده بودند، در موقعیتی رویایی فیلم با استقبالی گسترده همراه شد و روایت اجتماعی فرهادی از طبقه متوسط با قشرهای مختلف ارتباط برقرار کرد.

در مراسم اختتامیه جشنواره بیست و نهم فیلم فجر، شهاب حسینی برای بازی در این فیلم دیپلم افتخار را کسب کرد و اصغر فرهادی سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و فیلم را به دست آورد، او در برلین بود و در آن سوی مرزها موفقیت‌هایی تازه را می‌چشید. محمد کلاری هم سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری را به دست آورد.

فیلم می‌توانست به نظر بسیاری از منتقدان، سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و بازیگر مرد را برای پیمان معادی همراه بیاورد، دیده شدن فیلم در جشنواره فجر فضای تبلیغاتی مثبتی برای "جدایی نادر از سیمین" به وجود آمد.

* تحسین فیلم در جشنواره برلین

فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" در نمایش خارجی‌اش هم موفق بود، گروهی باور نداشتند این فیلم بتواند موفقیت "درباره الی" را تکرار کند، اما فیلمی که فیلمنامه‌اش در آسیا پاسیفیک دیده شده و جایزه گرفته بود، مخاطبان خارجی را هم شگفت‌زده کرد، اصغر فرهادی در کنار به دست آوردن خرس طلای بهترین فیلم توانست با فیلمش بازیگران سینمای ایران را هم به افتخاری تازه برساند.

گروه بازیگران زن و مرد فیلم خرس نقره‌ای برلین را به ایران آوردند، فیلم فرهادی با وجودی که به شدت به زندگی ایرانی و شرایط امروز جامعه نزدیک است اما توانست منتقدان خارجی را هم تحت تاثیر قرار بدهد، مجموعه‌ای از نقدهای مثبت درباره فیلم در نشریات و سایت‌های خارجی نوشته شده است.

سینمای ایران که مدتی است چهره شاخصی در عرصه‌های بین‌المللی نداشته با فرهادی دوباره به قله‌های موفقیت نزدیک شده است، فرهادی نماینده تازه سینمای اجتماعی ایران و همه قابلیت‌های آن در جهان است.

*گروه بازیگران

از زمانی که اصغر فرهادی مشغول ساخت فیلم تازه‌اش در سکوت خبری بود، آنهایی که بازی‌های خوب بازیگران فیلم‌های قبلی این کارگردان را فراموش نکرده بودند، می‌دانستند که فرهادی این بار هم مجموعه‌ای از بازی‌های به یادماندنی را مقابل دیدگان مخاطب قرار می‌دهد.

پیمان معادی، شهاب حسینی و لیلا حاتمی عالی هستند، ساره بیات استعدادش را در فرصتی که داشته به نمایش گذاشته و سارینا فرهادی حضوری قابل قبول در اولین نقش‌آفرینی‌اش در سینما دارد. فرهادی با شیوه‌های خود می‌داند که چطور از بازیگران استفاده کند تا بیشترین تاثیر را در مخاطب داشته باشند.

سیمای رنج کشیده ساره بیات و تصویر تلخ شهاب حسینی فراموش نشدنی است، تصویر مردی که در مخمصه وجدان و منفعت شخصی گرفتار شده را می‌توان در چهره پیمان معادی دید و لیلا حاتمی چقدر خوب رنج و اندوه زنی را به نمایش گذاشته که راهی برای خروج از بحران زندگی شخصی‌اش ندارد.

* حمایت رسانه‌ها و منتقدان

فیلم‌های فرهادی به خصوص "چهارشنبه سوری" و "درباره الی" توسط منتقدان دیده و تحسین شدند، "جدایی نادر از سیمین" هم در فضایی مثبت از سوی سایت‌ها و نشریات و ماهنامه‌ها حمایت شد، از زمان جشنواره فیلم فجر تا امروز منتقدان و روزنامه‌نگاران در کنار مخاطبان جدی سینما حامیان اصلی فیلم فرهادی بوده‌اند.

معرفی فیلم به دانشجویان و طبقه متوسط به بالای جامعه که اهل مطالعه نشریات و رسانه‌ها هستند از طریق ماهنامه‌ها و سایت‌ها اتفاق افتاده و همان طور که پیش‌بینی می‌شد پس از تعطیلات نوروزی فروش روزانه "جدایی نادر از سیمین" افزایش پیدا کرده است.

*موفقیت سینمای متفاوت در جذب مخاطب

در ادوار مختلف تاریخی سینماگران متعددی باعث پیوند سینمای متفاوت با مردم شده‌اند، مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی مهمترین این چهره‌ها از نسل اول سینماگران هستند که فیلم‌هایشان در دهه 50 مردمی را که با فیلمفارسی میانه‌ای نداشتند به فیلم دیدن و سینما رفتن ترغیب کرد.

ابراهیم حاتمی‌کیا و کمال تبریزی در دهه 70 این توانایی را داشتند که با فیلم‌هایشان اقشار تحصیل کرده را به سینماها دعوت کنند، نام آنها هنوز هم می‌تواند برای جذب مخاطب مهم باشد، حتی اگر از دوران اوجشان فاصله داشته باشند، اصغر فرهادی سینماگری است که با "چهارشنبه سوری" توانست این اتفاق را رقم بزند.


برای دیدن پوستر های جدید اینجا را کلیک کنید.

برای دیدن آنونس جدید اینجا را کلیک کنید.


شهاب حسینی - برترین بازیگر جشنواره 29 فجر از نظر کاربران فیلم نیوز

کاربران فیلم نیوز انتخاب کردند: شهاب حسینی ،بهترین بازیگر جشنواره بیست و نهم فیلم فجر


فیلم نیوز: شهاب حسینی ، ساره بیات و حامد بهداد به ترتیب به عنوان سه بازیگر برتر بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر به انتخاب پایگاه خبری فیلم نیوز شناخته شدند.

طی نظرسنجی اخیر پایگاه خبری فیلم نیوز که در آن 17 بازیگر برتر بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر حضور داشتند، شهاب حسینی به خاطر بازی در "جدایی نادر از سیمین" با کسب 33.6% آرا به عنوان بهترین بازیگر بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر به انتخاب کاربران سایت شناخته شد.

در این نظرسنجی ساره بیات به خاطر بازی در "جدایی نادر از سیمین" با 30.0% و حامد بهداد به خاطر بازی در "جرم" با 16.8% جایگاه دوم و سوم را از آن خود کردند.

رده بندی کامل این نظرسنجی به شرح زیر است:
1)شهاب حسینی (جدایی نادر از سیمین) :33.6 %
2)ساره بیات (جدایی نادر از سیمین) : 30.0 %
3)حامد بهداد (جرم) : 16.8 %
4)نگار جواهریان (یه حبه قند) : 4.2 %
5)فاطمه معتمدآریا (اینجا بدون من) : 4.1 %
6)پرویز پرستویی (سیزده پنجاه و نه) : 3.3 %
7)محسن طنابنده (ندارها) : 2.0 %
8)لیلا حاتمی (چیزهایی هست که نمی دانی) : 1.4 %
9)ویشکا آسایش (ورود آقایان ممنوع) : 1.1 %
10)مهدی هاشمی (آقا یوسف) : 1.0 %
11)آزاده صمدی (آفریقا) : 0.6 %
12)مهدی هاشمی (آلزایمر) : 0.5 %
13)صابر ابر (اینجا بدون من) : 0.4 %
14)لادن مستوفی (گلچهره) : 0.4 %
15)مهران احمدی (اسب حیوان نجیبی است) : 0.3 %
16)مهتاب کرامتی (اسب حیوان نجیبی است) : 0.2 %
17)حبیب رضایی (اسب حیوان نجیبی است) : 0.1 %

شهاب حسینی - چند خبر

موسسه هدایت فیلم پخش فیلم "سوت پایان" ساخته نیکی کریمی را برای اکران عمومی برعهده گرفت.

به گزارش خبرنگار مهر، سومین ساخته بلند سینمایی نیکی کریمی برای پخش در اختیار هدایت فیلم قرار گرفت تا در شرایط مناسب در سال 90 اکران عمومی شود.

در "سوت پایان" که در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، نیکی کریمی، شهاب حسینی، اشکان خطیبی، هستی مهدوی‌فر، غزاله رشیدی، نادر فلاح و آتیلا پسیانی بازی می‌کنند.

داستان این فیلم درباره سامان و سحر زوج مستندسازی است که زندگی آرامی را در شهر تهران می‌گذارند. اما در فیلمی که سامان برای تلویزیون ساخته صحنه‌ای خراب می‌شود و سامان به علت گرفتاری، تکرار صحنه فیلمبرداری را به همسرش سحر می‌سپارد. سحر، دختری که در آن صحنه بازی کرده را به همراه دستیارش بعد از جستجوی فراوان پیدا می‌کند اما  با نزدیک شدن به دختر متوجه مشکل بزرگی در زندگی او می‌شود.

فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی برای اختتاحیه جشنواره فیلم‌های مستقل «بوینس‌آیرس» آرژانتین انتخاب شد.


به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، فیلم «جدایی نادر از سیمین» که خرس طلا بهترین فیلم و دو خرس نقره‌ای برای مجموعه بازیگران را از جشنواره برلین دریافت کرده است،در ادامه حضور در جشنواره‌های جهانی به آرژانتین می‌رود.

برگزارکنندگان سیزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های مستقل بوینس‌آیرس آرژانتین اعلام کردند، فیلم «جدایی نادر از سیمین» روز 17 آوریل (28 فروردین) در مراسم اختتامیه این رویداد سینمایی نمایش خواهد یافت.

این فیلم که اوایل هفته جاری برای افتتاحیه جشنواره فیلم «جئون‌جو» کره‌جنوبی نیز انتخاب شد، طبق برنامه زمانی اعلام شده از روز 8 ژوئن (18 خرداد) در سینماهای فرانسه و 14 جولای (4 تیر) در سینماهای آلمان اکران عمومی خواهد شد، از روز 22 جولای (31 تیر) در سینماهای انگلیس نمایش خود را آغاز خواهد کرد.

«جدایی نادر از سیمین» با بازی لیلا حاتمی، شهاب حسینی، پیمان معادی، ساره بیات، سارینا فرهادی، علی اصغر شهبازی، بابک کریمی، شیرین یزدان بخش، کیمیا حسینی و با حضور مریلا زارعی روایت می‌شود.


تهیه‌کننده سریال «شوق پرواز» با انتقاد از عدم تحقق وعده‌ها و کمرنگ بودن حمایت‌های مالی از پروژه سریال زندگی شهید بابایی، از پخش این سریال تا اوایل خرداد خبر داد.
ناصر دهقانی در گفت‌وگو با فارس اظهار داشت: سریال زندگی سردار شهید عباس بابایی با عنوان «شوق پرواز»، هم‌اکنون آخرین مراحل تدوین و صداگذاری را پشت سر می‌گذارد و بنا به تصمیمات صدا و سیما پیش‌بینی‌ می‌شود که تا یک ماه و نیم آینده از شبکه اول سیما پخش شود.
وی با انتقاد از برخی وعده‌های محقق نشده در ساخت سریال شهید بابایی گفت: سریال شوق پرواز یک فیلم ارزشی و مروج فرهنگ ایثار و شهادت است و از برخی دوستان انتظار می‌رفت که وعده‌های حمایتی که در ابتدای ساخت این سریال به سازندگان داده بودند را محقق کنند تا ساخت این مجموعه با مشکلات کمتری روبرو بودیم و با سرعت بیشتری می‌توانستیم این پروژه را به پایان برسانیم.

شهاب حسینی - اولین قسمت از مصاحبه اختصاصی کافه سینما


اولین قسمت از گفتگوی نوروزی نویسندگان کافه سینما با شهاب حسینی درباره خاطرات گذشته، سینمای امروز، رقابت ایجاد شده میان اخراجی‌ها و جدایی نادر از سیمین و این که چی شد به این جا رسید: فرهادی در انتخاب من تردید داشت!


سال ۶۰ یا ۶۱ بود که بابام یک آپارات خرید و من برای اولین بار با پدیدهٔ سینما آشنا شدم. فیلمهای زیادی روی من تاثیر گذاشت: آخرین سفر سند باد، جیسون و آرگونات‌ها، حماسهٔ کئوما، شاهین صحرا، غازهای وحشی، نهنگ خشمگین، بوفالوی سفید. بعدا با ورود ویدئو...


- از برنامهٔ اکسیژن همه چیز برایم جدی شد و دنبال فرصتهای بهتر می‌گشتم. من از سال ۷۵ متاهل شده بودم و چندان به شهرت فکر نمی‌کردم وسعی می‌کردم خودم را ازآفاتش دور نگه دارم. بعد از یک سال اجرا اسم من بی‌جهت در لیست مازاد صدا وسیما قرار گرفت و من را محترمانه بیرون انداختند. تا اینکه...

- وقتی اصغر فرهادی به من پیشنهاد می‌دهد من باید هدفم را معلوم کنم. هدف من خرس برلین یا جوایز مختلف و هر عنوان دیگر باشد یا هدفم شراکت در غم و اندوه قشری باشد که مابه ازاهای فراوانی دارند...

- در دنیای بازیگری من کوین اسپیسی را خیلی دوست دارم. همین طور تام هنکس و‌گری اولدمن. دنیرو و پاچینو و نیکلسون هم که جای خود را دارند. اما به طور کلی خودم را محدود به دیدن آثار یک نفر نکرده‌ام. اما مثلا آثار اسپیسی را دیده‌ام که بتوانم بفهمم...

ظهر چهارشنبه دهم فروردین بود که مهمان شهاب حسینی در دفتر یکی از دوستانش شدیم. در تمام طول مصاحبه رفتار و حرکات و صداقت شهاب حسینی چنان تاثیری بر ما گذاشت که در لحظاتی یادمان می‌رفت که با یکی از مطرح‌ترین بازیگران سینمای ایران صحبت می‌کنیم. شهاب حسینی بر خلاف بسیاری صداقت و فروتنی را بازی نمی‌کند. باید او را ببینید و با او هم کلام بشوید تا عمق این صدقت را دریابید. او با وجود خستگی زیاد مابین دو مصاحبه نزدیک به سه ساعت با ما حرف زد. فکر می‌کنیم که مصاحبه خیلی خواندنی شده است. به علت طولانی بودن این مصاحبه آن را به دو بخش تقسیم کردیم. بسیاری از حرفهای او را برای اولین بار در این گفتگو خواهید خواند:

 

از برنامهٔ اکسیژن در سال هفتاد وهفت تا جدایی نادر از سیمین شهاب حسینی مسیر طولانی را طی کرده‌اید. به نظرم بازیگری هستید که خیلی آهسته وپیوسته شروع کردید و بدون اغراق الان یکی از بهترین بازیگران نسل خود و سینمای ایران هستید. موفقیتهای شما در سالهای اخیر از سوپراستار شروع می‌شه با دریافت سیمرغ بلورین، بعد از آن با دریافت تندیس خانهٔ سینما و تندیس انجمن منتقدین ادامه پیدا می‌کند و در ‌‌نهایت به جایزهٔ برلین ختم می‌شود...

 

- این جایگاه برای من حرکت از نقطهٔ a و رسیدن به نقطه یb هست. فارغ از اینکه نقطهٔ b بالاتره یا نه. من سعی کردم ازاین امانت الهی که به من اعطا شده درست استفاده کنم. نقش خود من فقط یک رهرو و یک وسیلهٔ حرکت بوده و ارادهٔ شخصی من نبوده است. من در زندگی با وجود اینکه بندهٔ روسفیدی نیستم، با این حال از عنصر توکل استفاده کردم. من دنبال شهرت نبودم. فقط به دنبال این بودم که با عشق وعلاقه وعرق وظیفه‌ام را انجام بدهم. شروع این مسیر با اکسیژن نبود. نطفهٔ آن در سنین نوجوانی شکل گرفت. با طرح سوالی که برای همه پیش می‌آید که: من کیم و چه کار می‌خواهم بکنم؟

 

یک اصطلاحی داریم در ادبیات که دو نوع جمله وجود دارد: جملهٔ پایه و جملهٔ پیرو. من می‌خواستم به جای پیروی پایه باشم. به خاطر همین قضیه فکر کردم که در کنار درس خواندن کار کنم تا پول دربیاورم. دیدم که فایده ندارد. دنبال تحصیلات دانشگاهی رفتم و آن را هم نیمه کاره‌‌ رها کردم. ولی همیشه سینما وموسیقی برای من اهمیت داشت. از چهارده سالگی شنوندهٔ پر وپا قرص موسیقی بودم. سینما و قهرمانهای فیلم‌ها برای من تصویرگر رویاهام بود و به همین خاطر خیلی دوستش داشتم. بچه که بودم کارهای مختلفی می‌کردم. از عضویت در تیم فوتبال نوجوانان پاس گرفته تا طلاسازی و آرایشگری. اما در هیچ کدام موفق نبودم و دنیا‌هایشان من را جذب نمی‌کرد. اما توانایی من جوک تعریف کردن و تعریف داستانهای فیلم‌ها برای دوستهای آن زمانم بود. و جالب اینکه مخاطب زیادی هم برای من پیدا می‌شد.

 

یادتان می‌آید که چه فیلم‌هایی در آن زمان روی شما تاثیر گذاشته بود؟

 

- سال ۶۰ یا ۶۱ بود که بابام یک آپارات خرید و من برای اولین بار با پدیدهٔ سینما آشنا شدم. فیلمهای زیادی روی من تاثیر گذاشت: آخرین سفر سند باد، جیسون و آرگونات‌ها، حماسهٔ کئوما، شاهین صحرا، غازهای وحشی، نهنگ خشمگین، بوفالوی سفید. بعدا با ورود ویدئو کم کم فیلمهای جدی تری دیدم مثل: کتاب آفرینش، ده فرمان، بن هور، اسپارتاکوس. بعدا طیفهای دیگری از فیلم‌ها را دیدم مثل هفت دلاور و یا فیلمهای ایرانی مثل دایرهٔ مینا، در امتداد شب، آرامش در حضور دیگران. خیلی درهم و برهم فیلم می‌دیم. فیلمهای بروس لی و راکی‌ها رو هم خیلی دوست داشتم. تا اینکه در نوجوانی فیلمهایی مثل بعد از ظهر سگی و پدر خوانده را هم می‌دیدم. در دههٔ شصت هم فیلمهای خیلی خوبی به نمایش در می‌آمد مثل شبح کژدم، باشو غریبهٔ کوچک، طلسم و خیلی فیلمهای دیگر. و بالاخره فهمیدم که دلم همین دنیا را می‌خواهد.

من هیچ کس را در حرفهٔ سینما نمی‌شناختم و هیچ کدام از اقوامم هم اصلا در کار هنری نبودند. تا اینکه در سال ۷۱ در کلاسهای آقای سمندریان ثبت نام کردم. این سومین دورهٔ این کلاس‌ها بود. هنوز هم این قضیه برای من کاملا جدی نشده بود. خانمی ازهم دوره‌ای‌های من به نام مینا ابراهیم‌زاده که نمایشنامهٔ خوب و بلندی به اسم افسانه نوشته بود، نقشی کوتاهی را هم به من پیشنهاد کرد. ستاره و لاله اسکندری از دورهٔ راهنمایی با خواهر من دوست بودند. قرار شده بود که ستاره نقش اول این تئا‌تر را بازی کند. با افراد دیگری هم مثل نیما رئیسی، فرزین صابونی، مرحوم پیمان سنندجی‌زاده و مهدی سلطانی. نقش من سه بار کلا روی صحنه می‌آمد. یک بار می‌گفت: قبلهٔ عالم دروازه‌های جنوبی شهر در هم شکست. یک بار می‌گفت: دروازه‌های شمالی در هم شکست. آخرین بار هم که می‌آمد کلا می‌گفت: شهر در هم شکست (می‌خندد)

 

ما دو سال این تئا‌تر را فقط برای چهار اجرا تمرین می‌کردیم. تا اینکه یک روز آقای بهروز مقدم که الان گزارشگرتلویزیون است می‌خواست که یکی از آیتمهای ماه رمضانی برنامهٔ خانواده رابه اسم عذاب وجدان کارگردانی کند و من را هم برای یکی از نقش‌هایش انتخاب کرد واین اولین حضور من جلوی دوربین شد. فرزین صابونی همزمان با تئا‌تر افسانه دستیار حسین فردرو در شبکهٔ دو هم شده بود. آن‌ها دنبال چهره‌هایی برای آیتمهای طنز می‌گشتند. من رفتم و آنجا با نادر سلیمانی وکامران ملک مطیعی آشنا شدم. کامران آن موقع یک سری نمایشنامه‌های رادیویی را کارگردانی می‌کرد. از طریق او به رادیو هم رفتم و در چند نمایشنامهٔ رادیویی هم حضور پیدا کردم. با نادر سلیمانی و تیم ساعت خوش هم یک سری سفر به نقاط مختلف ایران رفتم. در هر شهر برنامه اجرا می‌کردیم. از آنجا بود که فهمیدم استعدادی درنقشهای طنز ندارم. از یک جایی به بعد بچه‌ها به من گفتند چون تو ژیگولی تری بیا واجرا کن. کم کم کار من مجری‌گری شد. در یکی از سفر‌ها خسرو احمدی به من گفت که یکی از دوستانم به اسم محمد مهدی رسولی برای اجرای برنامه‌ای در شبکهٔ دو در حال تست گرفتن است. من آن موقع یک هوندای ۱۲۵ داشتم. رفتم و بین صد و سی نفر برای برنامهٔ اکسیژن انتخاب شدم. متنهای برنامه خیلی سنگین بود. یادم است که افشین سنگ چاپ دستیار برنامه بود. یک بار کار حتی به بیست وشش بار برداشت و بیهوشی من هم کشید. ولی هم افشین و هم کارگردان خیلی صبوری می‌کردند. از برنامهٔ اکسیژن همه چیز برایم جدی شد و دنبال فرصتهای بهتر می‌گشتم. من از سال ۷۵ متاهل شده بودم و چندان به شهرت فکر نمی‌کردم وسعی می‌کردم خودم را ازآفاتش دور نگه دارم. بعد از یک سال اجرا اسم من بی‌جهت در لیست مازاد صدا وسیما قرار گرفت و من را محترمانه بیرون انداختند. تا اینکه تهیه کنندهٔ اکسیژن خانم راعی سریالی آموزشی را برای کودکان تولید کرد و این اولین کار حرفه‌ای من شد که برایش دستمزدی هرچند کم می‌گرفتم. حسین محب اهری اولین پارتنر حرفه‌ای من بود. بعد از آن مسعود دادگری صدابردار اکسیژن من را به سعید سلطانی و سریال پس از باران معرفی کرد. آن موقع برنامه‌ای در جام جم به نام آفتابگردان داشتم. دکتر محمد هادی کریمی کار من را می‌بیند و توسط او که نویسندهٔ رخساره بود، به مرحوم قویدل معرفی شدم و رخساره اولین فیلم سینمایی من شد. اولین کاندیدای‌شان هم برای آن نقش امین حیایی بود که به خاطر اینکه امین سر کار دیگری مشغول بود، نقش به من رسید. البته به همین راحتی هم نبود. به خاطر هم زمان شدن رخساره و پس از باران مجبوربودم که شب‌ها به شمال بروم و دو پلان بازی کنم و دوباره به تهران برگردم. خلاصه این مسیر این طور شروع شد. برای من که هیچ پارتی وآشنایی نداشتم این فقط یک موقعیت خدادادی بود و من هم از آن استفاده کردم تا به موقعیت کنونی‌ام رسیدم.

 

حالا یک فلاش فوروارد بزرگ بزنیم. به جدایی نادر از سیمین شروع می‌رسیم. راجع به بازی شما بحثهای زیادی وجود دارد. به خصوص در صحنه‌های خود زنی چه در سالن مطبوعات چه چند باری که فیلم را در اکران عمومی دیدم، بعضی‌ها شروع می‌کردند به دست زدن. بعضی هم حتی می‌خندیدند. به نوعی این واکنش‌ها شاید یک جور تخلیه انرژی هم باشد. به خاطر همین فکر می‌کنم بازی شما در این فیلم بازی‌ای برون گرا یا اصطلاحا بازی تماشایی است. در این نوع بازی بازیگر فرایند بازیش را پنهان نمی‌کند و در اختیار مخاطب می‌گذارد. انگار می‌گوید که من را و بازی من را ببینید. در عین حال سبک بازی همیشگی شهاب حسینی که عموما درونگراست هم در آن دیده می‌شود. راجع به این سبک بازی صحبت کنید. بازی‌ای که به نظرم بسیار درخشان هم هست. آیا اصلا این تعریف بازی برون گرا را قبول دارید؟

 

- در هرحرفه‌ای به خصوص بازیگری آدم خودش را به ابزار آلاتی که در این حرفه هست مزین می‌کند و در ابتدا از دیده شدن هم لذت می‌برد. اما از یک جایی به بعد این لذت از بین می‌رود. عنصر مهمتری به نام اندیشهٔ پشت کار شکل می‌گیرد. اندیشه‌ای که حاصل تجربه‌ها و افکار و ایدئولوژی آدم است. من دنبال برون گرایی یا درونگرایی نیستم. یعنی خیلی آگاهانه حرکت نمی‌کنم، در عین اینکه آگاهانه هم هست. بازیگری حرفهٔ بسیار عجیبیه. شما یک پازل بلورین را با زحمت تکه هاش رو می‌تراشید و در ‌‌نهایت به یک قاب بلورین زیبا تبدیل می‌شود که شامل بیان و حرکات و اکت‌ها و نگاههای خوب وشعور پشت بازی است. ولی از یک جایی به بعد تمام ارزش‌ها و زحمتهایی که برای کارتون کشیدید تبدیل به ضد ارزش می‌شوند. دیگه مواظب بودن و بیان خوب داشتن ارزش نیست. چون به یک مرز خود آگاهی و ناخود آگاهی می‌رسید. تماشاگر بازی خود آگاه را دوست ندارد. ولو اینکه بهترین بازی و تکنیکی‌ترین بازی را هم کرده باشی. بازیگرهایی داریم که تکنیک بسیار خوبی دارند ولی روح در بازیشان نیست. به خاطر اینکه خودآگاهیشان کاملا از بین نرفته است. از یک جایی به بعد بازیگر باید آن قاب بلورین را بشکند. یعنی این همه زحمت برای بیانت کشیدی، باید بگذاریش کنارو طبیعی صحبت کنی. یا تلاش برای راه رفتن مناسب که باید از بین برود و به راه رفتن طبیعی برسی.

 

-البته ان تجربیات هم کمک می‌کنه. مثل جریان آبی که پشت سد مانده ودر یک لحظه می‌خواهد سد را بشکند و حضورش را نشان دهد. یعنی تجربیات باید باشند که بازیگر بتواند به این مرحله برسد.

 

- دقیقا همین طور است. این عمل نکردن باید از یک جایی بیاید که پر است. از یک جایی به بعد هم سوال پیش می‌آید که دارید چه کار می‌کنید. وقتی اصغر فرهادی به من پیشنهاد می‌دهد من باید هدفم را معلوم کنم. هدف من خرس برلین یا جوایز مختلف و هر عنوان دیگر باشد یا هدفم شراکت در غم و اندوه قشری باشد که مابه ازاهای فراوانی دارند. اگر بازار بروید هزاران حجت را می‌بینید که با موتور در حال مسافر کشی هستند. کدام هدف باید باشد؟ چیزی که من را در این کار کمک کرد توجه به هدف دوم بود. با خودم گفتم تو یک نعمتهایی داری شهاب که شکرانه‌اش این است که همذات پنداری همه را با این قشر زحمتکش برانگیزی. یعنی اگر فردا رفتیم وسوار یکی از همین موتور‌ها شدیم و به هر نحوی با این آدم‌ها روبرو شدیم بعد از دیدن این فیلم مثل سابق با آن‌ها رفتار نکنیم. وقتی آدم برای خدا کار کند، همه چیز هم در ادامه‌اش می‌آید. شهرت و جایزه و خیلی چیزهای دیگر. چون که در معادله با خدا ضرری وجود ندارد. وقتی تو کارت را درست انجام بدهی دیگر احساس متفاوت بودن نداری. حالا می‌فهمی که الان نوبت تو بوده که به عنوان یک شخص وظیفه‌ات را انجام بدهی. وقتی به ذات حجت‌ها و شرایط بیرونیشان فکر می‌کنم دیگر یادم نمی‌آید که کجا برون گرا بازی کردم، کجا دستم رو چه جوری حرکت دادم. صحنهٔ کله زدن به در هم حاصل همین شرایط بود. در ان صحنه داشتم فکر می‌کردم من که زورم به طرف مقابل نمی‌رسد. چون او کارش را بلد بود. پس به مرز انفجار رسیدم و ناخودآگاه این حرکت را انجام دادم.

 

صحنهٔ خودزنی در آشپزخانه از قبل طراحی شده بود؟

 

- بله در فیلمنامه بود. برای من شرف این آدم خیلی مهم بود. آدمهای این فیلم در عین مجازی بودن کاملا مابه ازاهای بیرونی دارند. اعتقاد حجت به قسم قرآن برایم مهم بود. اینکه خودش را می‌زند به خاطر این است که کار دیگری از او برنمی آید. اصغر فرهادی هم در این صحنه خیلی به من کمک کرد.

-راجع به نقش احمد دربارهٔ الی توضیح بدهید. با توجه به اینکه هیچ مشخصهٔ خاصی ندارد. یادم است مصاحبه‌ای می‌خواندم از رضا کیانیان که در مورد نقشش در روبان قرمز از حاتمی کیا پرسیده بود و در جواب حاتمی کیا گفته بود که یک آدمیه که راه می‌ره! احمد دربارهٔ الی هم هیچ ویژگی خاصی ندارد. حجت جدایی نادر از سیمین یک سری اعمال نمایشی دارد. اما احمد همین‌ها را هم ندارد. بازی در کدام نقش برای شما سخت‌تر بود؟

 

- من یک اعتقاد قلبی دارم. اینکه همهٔ این تفاوتهای قومی و مذاهب و نژاد‌ها در ‌‌نهایت تاثیری بر اشتراک‌هایشان نگذاشته است. همهٔ آدمهای دنیا عشق و نفرت و دروغ و خیانت را می‌فهمند. تنها واکنش‌هایشان با هم فرق می‌کند. هر شخصیتی که به من پیشنهاد می‌شود اول از منظر این شباهت‌ها به آن نگاه می‌کنم. اینکه از منظر انسانی چه اشتراکاتی با آن دارم. این اشتراکات وجود دارد. پس خودم را در موقعیت آن آدم قرار می‌دهم. منتها ری اکشن‌ها با هم فرق دارند. از نظر حقوقی من مثل حجت رفتار نمی‌کنم. ولی یک چیز من با حجت مشترک است: حقم را می‌گیرم. در جدایی نادر از سیمین ما با آدمی روبرو هستیم که با مشکلات مختلفی دست به گریبان است. اما راه خودش را می‌رود. وقتی که به بانک می‌آید، بیکار است و می‌خواهد مشکلش را حل کند. با کسی هم دعوا ندارد.

 

-ان نگاه‌تان به دستهٔ پول‌هایی که در دست نادر است چقدر خوب است!

 

- جالبه که اصغر فرهادی این نگاه را هم در فیلمنامه آورده بود و بر آن تاکید داشت. حجت وقتی وارد دعوا می‌شود که نادر زنش را زده و بچه‌اش مرده. نه تنها حجت بلکه یک فرد میلیاردر هم واکنش نشان خواهد داد. پس من هم می‌توانم حجت را درک کنم. اما من می‌گم بازی در نقش احمد سخت‌تر بود. چون او با یک بحران جمعی روبرو بود. کلا عادی بودن جلوی دوربین سینما سخت‌ترین کار است. اصغر فرهادی در دربارهٔ الی خیلی نگرانی داشت. من آخرین نفری بودم که به تیم اضافه شدم. اصغر سر انتخاب من تردید خیلی زیادی داشت. چون می‌خواست همه چیز مستند به نظر برسد. فرهادی می‌خواست تماشاگر تمام پیش فرض‌هایش راجع به من را فراموش کند و احمد را ببیند. کار پیمان معادی و مانی حقیقی راحت‌تر بود. چون با وجود اولین تجربهٔ بازیشان با محیط سینما آشنا بودند و شخصیتشان به نقش‌ها نزدیک بود. برای گل شیفته فراهانی، مریلا زارعی و ترانهٔ علیدوستی و من راه طولانی تری وجود داشت. به خصوص من که باید به نقطهٔ صفر و بازی نکردن می‌رسیدم. اما خوشبختانه تحت هدایت اصغر فرهادی بودم که به جرئت می‌توانم بگویم از بزرگ‌ترین کارگردانهای تاریخ سینمای ایران است. با هیچ کارگردانی با این تسلط و کاربلدی و مدیریت فرهادی تا به حال کار نکرده‌ام.

 

-راجع به شخصیت آقای فرهادی می‌خوام صحبت کنید. چطور می‌شه که هم بعد از دربارهٔ الی و به خصوص جدایی نادر از سیمین همهٔ عوامل و بازیگران اینقدر از ایشون تعریف می‌کنند؟ این رضایت جمعی از کجا می‌آید؟

 

- اول از همه باید شخصیت حقیقی فرهادی را از شخصیت حقوقی و هنریش جدا کنیم. تجربهٔ زندگی به من آموخته که کسی اگر با تاکید زیاد و پیاز داغ زیاد بر راستی حرفش پافشاری کند حتما دروغ می‌گوید. یا موقع حرف زدن یک نفر می‌توانی بفهمی که آیا کاملا صادق است یا چند گانگی در کلامش وجود دارد. در کلام و رفتار اصغر فرهادی این چند گانگی را نمی‌توانی ببینی. اصغر فرهادی در سال ۷۱ همراه همسرش خانم بخت آور تئا‌تر عروسکی به نام تو را من چشم در راهم سیه گربه کار می‌کرد و من هم به واسطهٔ تمرینهای تئاتری در دانشگاه تهران با او آشنا شدم. آن فرد با اصغر فرهادی امروز به لحاظ منش، رفتار، شعور انسانی بهتر شده که بد‌تر نشده است. عکس العملهای او بسیار صبورانه است. من احساس می‌کنم او به خاطر ارادتی که به حضرت علی (ع) دارد، خیلی علی وار زندگی می‌کند. همه چیزش اندازه است. او متبحرانه اول از همه خودش را مدیریت می‌کند و کسی که بتواند این کار را انجام بدهد، قطعا کار‌هایش هم درست خواهد بود. قدرتش در صداقت پشت کلامش است. در فیلمنامه‌هایش جمله‌ای نمی‌توانی پیدا کنی که بگویی مال او نیست و با رفتارش منافات دارد. به خاطر همین همه با رغبت با او کار می‌کنیم. اصغر کاری می‌کند که به او اعتقاد پیدا کنی. وقتی به کسی اعتقاد پیدا کنی، برایش سر هم می‌دهی. جالب اینجاست که فرهادی با همه به صورت مستمر هم کار نمی‌کند. مثلا حسین جعفریان دربارهٔ الی را فیلمبرداری می‌کند، اما در جدایی نادر از سیمین کلاری این وظیفه را بر عهده می‌گیرد. ولی او موفق می‌شود به آدمهای مختلف این اعتقاد را منتقل کند. آدم به خاطر همین در سر کارهای او احساس خستگی نمی‌کند. چون همه چیز درست است. اگر در دربارهٔ الی و جدایی نادر از سیمین تهیه کنندگان دیگری وجود داشتند، برای اولی سی جلسه پیش بینی می‌کردند و برای دومی چهل و پنج الی پنجاه روز. اما این دو کار هر کدام در چهار ماه به انجام رسیدند. چون در پیش تولید به همه چیز فکر می‌شود. تحقیقات مختلف و اتوهای زیادی در طی این مدت انجام می‌شود. صابر ابر وترانهٔ علیدوستی یک پلان مشترک هم در دربارهٔ الی با هم ندارند، ولی اتودهای زیادی با هم زدند. برای اینکه سایه روشنهای پشت شخصیت‌ها شکل بگیرد. به خاطر همین وقتی صابر ابر به دنبال نامزد مرده‌اش به شمال می‌آید یادش است که مثلا در یکی از این اتود‌ها در شب قبل از سفر الی با او دعوا کرده است. من به عنوان احمد در اتود‌ها زنگ می‌زنم به سپیده که من زنم را طلاق داده‌ام و می‌خواهم بیایم ایران تا ازدواج کنم. آیا در دربارهٔ الی راجع به عشق میان احمد و سپیده حرفی به میان آورده می‌شود؟ نه ولی حس می‌شود. به خاطر همین اتود‌ها شخصیت‌ها بعد پیدا می‌کنند. فلسفهٔ فرهادی تاثیر گذاشتن بر مخاطب به بهترین شکل است و به خاطر این هدف کلی زحمت می‌کشد و تحقیق می‌کند. چون کارش برایش دغدغه است. نه اینکه در پی خرس طلایی برلین باشد. همین الان هم اگر ببینیدش هیچ اثری از این موفقیت‌ها در او نیست. من مطمئنم در همین روز‌ها در حال کار کردن روی سوژهٔ جدیدش است. چون دغدغه دارد. هر کارگردان دیگری هم این اصول را رعایت کند تا هشتاد و پنج درصد در کارش موفق خواهد شد.

 

-در مورد این فضای دو قطبی که متاسفانه بین دو فیلم جدایی نادر از سیمین و اخراجی‌های سه پیش آمده صحبت کنید. چون به نظرم هر کدام مخاطبهای خاص خود را خواهند داشت و مقایسهٔ فروش این دو اشتباه است.

 

- اخراجی‌ها در دو فیلم قبلی نشان داده است که وجوه سرگرم کنندگیش بسیاربسیارغالب است و بارهنری چندانی از منظر سینمایی ندارد. اما جدایی نادر از سیمین تا ساعت‌ها و روز‌ها دست از سر مخاطبش بر نمی‌دارد. من بابت این فضای دو قطبی خیلی متاسفم. ما همه در یک کشور زندگی می‌کنیم و سرنوشت این کشور سرنوشت همهٔ ماست. جامعهٔ ما نیاز به تعامل دارد. اما الان خیلی‌ها مثل دانه‌های گندم بین دو سنگ آسیاب به خاطر قضاوتهای مختلف در حال له شدن هستند. در جایگاه اصغر فرهادی هیچ شکی نیست. اگر در تاریخ سینمای ایران پنج نابغه وجود داشته باشند، فرهادی یکی از آنهاست. در مورد آقای ده نمکی دربارهٔ گذشته‌شان هیچ قضاوتی نمی‌کنم. اما ایشان راه درازی را در سینما باید طی کنند.‌‌ همان طور که در کار فرهادی هم سقف وجود ندارد وباید ادامه بدهد و کار کند. موضوعی که باعث این دو قطبی شدن می‌شود، چانبدارانه حرکت کردن متولیان امر است. من فیلمی کار کردم به نام پرسه در مه. هنوز خودم ندیدمش. از شما سوال می‌کنم: آیا فیلم حقیری بود؟

 

خیر! به نظرم فیلم درخشانی است.


 

- مجموعهٔ سیاستگذاری‌ها از این فیلم حمایت نکردند. به نظرم اگر این فیلم در جشنواره‌های بین المللی شرکت می‌کرد حتما نظر منتقدین را جلب می‌کرد و جوایزی می‌گرفت و این می‌شد افتخاری برای سینمای ایران نه برای بهرام توکلی یا شهاب حسینی.
شهاب حسینی اگر اسکار هم بگیرد در ‌‌نهایت یک ایرانی است و باید جایزه‌اش را به همین موزهٔ سینما اهدا کند.
پرسه در مه در بد‌ترین زمان اکران که زمان مردهٔ بین جشنواره و اکران نوروزی است، بر روی پرده می‌رود. فیلم نابود می‌شود، اما اخراجی‌ها سی و پنج سالن برای اکرانش می‌گیرد. این عدم توازن و فرق گذاشتن باعث دو قطبی بودن می‌شود. مسعود ده نمکی در اخراجی‌های یک تصویر شهدای جنگ را کاملا تغییر داد و نشان داد که آدمهای عادی و از سطح پایین اجتماع هم در میان این شهدا بوده‌اند. نفس این حرف خوب است اما شیوهٔ پرداخت دچار اشکالات فراوانی است. مسعود ده نمکی کارگردان تازه کاری است و باید راهش را ادامه دهد، اما این حمایت‌ها توازن را بر هم می‌زند.

 

از این بحث‌ها بگذریم. خودتان فکر می‌کنید نقطهٔ عطف کارنامه‌تان چه فیلم و چه نقشی است؟

 

-‌‌ همان که مردم می‌پسندند. گرچه در خیلی موارد گسترهٔ نظر‌ها بسیار متفاوت است. اما کاری از خودم را دوست دارم که اغلب سلائق را راضی کند. در مورد دربارهٔ الی و جدایی نادر از سیمین این اتفاق افتاده است و از سریال‌ها هم مدار صفر درجه هم همین وضعیت را پیدا کرد.

 

در مورد پرسه در مه با توجه به شخصیت امین که هنرمندی است که به بن بست خلاقیت رسیده، چه فرآیندی را برای این نقش طی کردید و چقدر از تجربه‌های شخصیتان استفاده کردید؟ با نظر به اینکه در این فضا وشرایط کار می‌کنید و با مشکلات کار هنری در کشورمان آشنا هستید، چطور این نقش را در آوردید؟ از نظر من این بهترین بازی شما در سینماست و در آخر اینکه آیا الگوی خاصی برای جرای این نقش داشتید؟

 

- الگوی خاصی نداشتم. ولی خوب به خاطر فیلمهایی که دیده‌ام و تجربیات قبلی حتما از خیلی چیز‌ها تاثیر گرفته‌ام. فکر می‌کنم این نقش خیلی شبیه خودم است. من هم احساس می‌کنم به بن بست خلاقیت نزدیک شده‌ام. به خاطر اینکه همه ما مثل یک فلز رساناییم و جریان انرژی از جایی می‌آید و به ما منتقل می‌شود و از طریق ما به جایی دیگر می‌رود. حالا اگر این رسانا تمام این کار‌ها را خودش تنها انجام بدهد، مشکل پیش می‌آید. امین هنرمندی است که تصور می‌کند همهٔ این کار‌ها را خودش انجام می‌دهد. او یادش رفت که هنرمندی است که می‌تواند به یک منبع لایزال انرژی وصل شود. وقتی در انت‌ها به معدن رفت و حالش خوب شد، در واقع خودش را به منبع انرژی وصل کرد. شهاب حسینی هم اگر تصور کند خودش همهٔ این کار‌ها را انجام می‌دهد، به بن بست می‌رسد. می‌دونید چرا این فیلم را ندیدم؟ برای اینکه یادم نمی‌آد چه کارهایی کردم که الان برایم وجد آور باشد ومثلا بروم وبرای لحظهٔ خاصی آن را ببینم. بهرام توکلی هم از آدمهایی بود که همزمان با فرهادی از اوایل دههٔ هفتاد می‌شناختم. با او تئا‌تر مرگ در می‌زند وودی آلن را تمرین می‌کردم که هیچ وقت هم اجرا نشد. بهرام هم خصوصیات اصغر فرهادی را دارد. آدم بی‌‌‌نهایت اندازه‌ای است. آدمی که دغدغه دارد. کسی که پر از حرف است و ابزاری برای بیانش انتخاب کرده. این انرژی به خاطر خود توکلی، فیلمبرداری خضوعی ابیانه، خانم حاتمی، آقای رایگان و مجموعهٔ عوامل است. فکر می‌کنم پرسه در مه فیلمی است که بعد‌ها در موردش صحبت خواهد شد. به قول دوستی موقع مرگ موتزارت سه نفر هم زیز تابوتش را نگرفتند. این فیلم هم بعدا ارزشهای خودش را نشان خواهد داد.

 

در مورد نفس عمیق هم همین اتفاق افتاد و به تدریج ارزش‌هایش برای همه آشکار شد

 

- بله. نفس عمیق کار آقای شهبازی واقعا فیلم خوبی است. من به نقش‌هایم به طور معمول فکر نمی‌کنم. به این فکر می‌کنم که این هم یک چالش جدید و پیچیده در عوالم انسانی است. به شدت وحشت زده هستم که یک انسانم. چون اگر یک حیوان بودم، هر کاری می‌کردم مطابق غریزه‌ام بود وازعقل خبری نبود. انسان مسئولیت دارد، چون می‌فهمد.
به خاطر همین وقتی که می‌خواهم نقشهای جدیدی را بازی می‌کنم خودم را درگیر این چالشهای پیچیده می‌بینم.
بن بست امین را به نوعی تجربه کرده بودم و با بازی در این نقش انگار باری از دوشم برداشته شد.

 

 فیلمهای آقای توکلی نشان می‌دهند که از ادبیات بسیار وام گرفته‌اند. میانهٔ شما با ادبیات چطور است؟ با چه سبک‌ها و نویسندگان ایرانی وخارجی احساس نزدیکی می‌کنید؟

- من هیچ وقت آدم برند بازی در زندگیم نبودم. راجع به سبکهای ادبی هم نمی‌توانم تعریف ارائه کنم. یک فیلتری دارم که به من می‌گوید یک اثر یا دل نشین است یا نیست. مثلا در دنیای بازیگری من کوین اسپیسی را خیلی دوست دارم. همین طور تام هنکس و‌گری اولدمن. دنیرو و پاچینو و نیکلسون هم که جای خود را دارند. اما به طور کلی خودم را محدود به دیدن آثار یک نفر نکرده‌ام. اما مثلا آثار اسپیسی را دیده‌ام که بتوانم بفهمم که او چطور اسپیسی شده است و یا آثار پاچینو را می‌بینم تا بدانم که او چه کاری انجام می‌دهد که بقیه نمی‌توانند.
ولی در همین گشت و گذار‌ها هم بازی‌ای از پاچینو می‌بینی که دلنشین نیست و یا یک بازیگری در آواز گنجشک‌ها می‌بینی به اسم رضا ناجی که بازیش به دلت می‌چسبد.
در ادبیات پائولو کوئیلیو را دوست دارم ولی دوستی دارم که در کار فیلمبرداری است، اما دست به قلم هم هست. کتابی را نوشته که داستانهای دو، سه و پنج خطی است و آن را در جهان به عنوان کوتاه‌ترین داستانهای فلسفی دنیا ثبت کرده است. من این کتاب را هم دوست دارم و به اندازهٔ کوئیلیو به آن اهمیت می‌دهم. بهرام توکلی هم از ادبیات بسیار تغذیه می‌کند. اما وسعت دید بالایی دارد و تک بعدی نیست.

ادامه دارد...

وبلاگ - نقد و بررسی "جدایی نادر از سیمین"

دوستای خوبم....این پست برای نقد و بررسی فیلم "جدایی نادر از سیمین" هست که الان روی اکرانه و امیدوارم باز هم مثل دو فیلم قبلی که باهم نقدشون کردیم این فیلم رو هم عادلانه و صادقانه نقد کنیم!!!!

اول نقد خودم!

 خوب مثل دو تا فیلم قبلی باز هم بدون تعصب صحبت می کنم و از شما دوستانم هم می خوام که صادقانه و بدور از هرگونه تعصب صحبت کنین و نظر واقعی خودتون رو بیان کنید!

خوب باید بگم که من فیلم رو دوست داشتم اما برام کمی کسل کننده بود مخصوصا 20 دقیقه اول که عملا فقط معرفی شخصیت ها بود و اتفاق خاصی نمی افتاد...

اما فیلم در کل خوب بود و خیلی روی جزییات کار شده بود و همین باعث می شه واسه بار اول نتونین همه نشونه ها و نداها رو دریافت کنین...

در مورد بازی ها باید بگم که شهاب مثل همیشه خوب بود...خیلی خوب.... اما عالی نه... شاید قفش بهش نمی خورد یا نمی دونم به هر حال احساس کردم شهاب از این جور کارها قبل تر ها هم داشته درسته که ایفا کردن همچین نقشی خیلی سخته...من همه رو قبول دارم...اما نظر شخصیم اینه که شهاب تو درباره الی خیلی بهتر بود...

البته مقایسه  این دو فیلم اصلا درست نیست چون از لحاظ اجرا با هم خیلی فرق دارن اما من شهاب رو در درباره الی بیشتر دوست داشتم!!
در هر صورت این چیزهایی که گفتم دلیلی بر نرفتن و ندیدن این فیلم نیست...این فیلم ارزش چند بار دیدن رو قطعا داره و می تونه خیلی آموزنده و به فکر فرو برنده باشه!!!

باید اضافه کنم که پیمان معادی معرکه بود و امیدوارم در آینده بیشتر بازی کنه!!!
 

شهاب حسینی - مصاحبه ای درباره فیلم های اخیرش

دوستان مصاحبه به نسبت قدیمیه و مال قبل از اکران جدایی نادر از سیمین هست اما خوندنش خالی از لطف نیست!

تلاش در جهت کشف و شهود بیشتر

 شهاب حسینی بازیگر محبوب و دوست‌داشتنی سینمای ایران، کارش را با گویندگی رادیو و مجری‌گری در برنامه «اکسیژن» شروع کرد. از تلویزیون به سینما رفت و در فیلم‌هایی چون «شمعی در باد» و «واکنش پنجم» بازی‌های خوبی از خود نشان داد. شهاب حسینی بازیگری است که حتی در فیلمی‌مانند «محیا» که هیچ‌کدام از فاکتورهای یک فیلم مطرح را ندارد، بازی می‌کند و بازی‌اش در آن فیلم هم چنان خوب و چشمگیر است که موفق به دریافت دیپلم افتخار از جشنواره فجر می‌شود. بعید است کسی بازی زیبای حسینی در «درباره الی» را به‌خاطر نیاورد. حالا امسال می‌توانیم او را یکی از پرکارترین بازیگران جشنواره فجر امسال به حساب بیاوریم. حتی با وجود اینکه «خانه پدری» کیانوش عیاری در جشنواره حضور ندارد (فیلمی‌که احتمالا نقطه اوجی در کارنامه بازیگری حسینی خواهد بود)

او فیلم «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی، «برف روی شیروانی داغ» محمدهادی کریمی‌و «سوت پایان» نیکی کریمی‌را در جشنواره دارد. به‌نظر م ی‌رسد جشنواره امسال برای شهاب حسینی گام بلند دیگری رو به جلو باشد. درباره فیلم‌هایی که امسال در جشنواره دارد و البته «خانه پدری» و خاطراتش از جش نواره با وی گفت‌وگو کرده‌ایم.

 

یکی از فیلم‌هایی که قرار بود در جشنواره امسال در آن حضور داشته باشید اما به دلایلی منتفی شد «خانه پدری» بود. نكته جالب درباره حضور شما در فیلم کیانوش عیاری پذیرش نقش بدون خواندن فیلمنامه بود.

 خب دلیلم برای این كار همكاری با آقای كیانوش عیاری و همبازی شدن با آقای مهدی هاشمی‌بود. از مدت‌ها پیش مایل بودم با آقای عیاری همكاری كنم و به تبع این مسئله نیاز داشتم چیزهای زیادی را یاد بگیرم و همان‌طور كه گفتی آشنایی من با فیلمنامه به مرور زمان شكل گرفت.

می‌توانید كمی‌از كاراكتری كه در فیلم «خانه پدری» بازی می‌كنید برای ما بگویید؟

من شخصیت ناصر را در این فیلم بازی می‌كنم كه به نوعی نماینده نسل سوم یك خانواده سنتی است. در واقع حضور من در اپیزود پنجم «خانه پدری» رقم می‌خورد كه در سال 1375 روایت می‌شود.

در این اپیزود باچه كسانی همبازی هستید؟

با آقای مهدی هاشمی‌كه استاد بزرگوار بنده هستند و این سعادت را دارم كه برای سومین بار پس از سریال «رقص پرواز» (به کارگردانی احمد مرادپور) و تئاتر «كرگدن» با ایشان همكاری كنم و سركار خانم مینا ساداتی كه پیش از این افتخار همكاری با ایشان را در یك فیلم كوتاه داشتم.

در كارنامه هنری شما بازی در فیلم‌های كارگردانان شاخصی چون اصغر فرهادی، حسن فتحی و تهمینه میلانی دیده می‌شود. از اولین همكاری خود با كیانوش عیاری برای ما بگویید؟

فقط در یك كلام بگویم جذاب و پر از نكات آموختنی. من خودم به شخصه از طرفداران كارهای آقای عیاری هستم بنا براین زمانی كه ایشان لطف كردند و از بنده دعوت به همكاری كردند قلبا از نتیجه كار مطمئن بودم. به خاطر همین الان احساس بسیار خوبی دارم و تصور می‌كنم كه به یكی از آرزوهای كاری‌ام رسیدم.

كمی‌از نحوه هدایت و برخورد كیانوش عیاری با بازیگرانش می‌گویی؟

می‌توانم بگویم با تكلیف خیلی روشن به سراغ بازیگر می‌روند. یعنی از قبل می‌دانند چه چیزی می‌خواهند و البته اگر به مقصود خود نرسند، پلان را آنقدر تكرار می‌كنند كه به آن چیزی كه می‌خواهند برسند. به تبع عكس این ماجرا هم صادق است یعنی ممكن است پلانی را در همان برداشت اول تایید كنند كه خود این مسئله نشان دهنده روشن بودن خط سیر ایشان با بازیگرانش است. خود من از كارآموز بودن و حس دانشجو بودن سر این كار خیلی لذت می‌برم. حداقل نكته این است كه باعث می‌شود حواسم به كاری كه می‌كنم باشد.

امسال با چهار فیلم یكی از پركارترین بازیگران جشنواره قلمداد می‌شوید ...

البته اگر بخش فیلم‌های كوتاه حذف نمی‌شد من در آن بخش هم با دو فیلم كوتاه حاضر بودم.

دو فیلم كوتاه؟

بله، (می‌خندد). من در سال جاری دو فیلم كوتاه بازی كردم كه از همكاری با كارگردانان این دو اثر بسیار راضی بودم. اولین فیلم كوتاهم مربوط می‌شود به كارگردان جوان و خوش فكری به نام آقای سینا آذین كه یك اپیزود سی دقیقه‌ای بدون كات بود و برای من تجربه بسیار جذابی بود. فیلم دیگری را با دو ست خوبم آقای علی نسایی كار كردم كه در واقع آشنایی من با ایشان به زمان بازی در سریال «شوق پرواز» (به کارگردانی یدالله صمدی) باز می‌گشت كه ایشان در آن فیلم سمت برنامه‌‎ریز و دستیار اول كارگردان را داشتند. وقتی فیلمنامه آن كار را مطالعه كردم دیدم داستان جذابی دارد و حس وطن‌دوستی غریبی در آن وجود دارد كه همین باعث شد قبول كردم در آن بازی كنم.

چندی پیش در گفت‌وگو با یكی از خبرگزاری‌ها اعلام كردید كه می‌خواهید برای مدتی از بازیگر ی فاصله بگیرید. برای بازیگری كه به تازگی تندیس خانه سینما را دریافت كرده و كم كم به یك شاخص در نسل خود بدل شده این تصمیم كمی‌عجیب نیست؟

بله این حرف صحت دارد و تصمیم گرفته‌ام بعد از بازی در «سریال سرزمین كهن» به كارگردانی آقای كمال تبریزی برای مدتی از بازیگری فاصله بگیرم. واقعا به یك وقفه نیاز دارم چون الان به جایی رسیده‌ام كه حجم نا آموخته‌هایم بیش از آموخته‌هاست و به مرور كه پیش می‌رویم كارها همین‌طور ظریف‌تر و البته سخت‌تر می‌شود. در چنین زمانی است كه انسان نیاز دارد كمی‌دریافتی داشته باشد . من در طی این 10 سال حضور در عرصه سینما و تلویزیون، بیشتر سمت خروجی را داشته‌ام و خیلی فرصت آموختن، مطالعه و تحقیق را نداشتم. از این بابت است كه احساس می‌كنم نیاز به یك وقفه دارم.

شاید تعبیر خانه تكانی روحی مناسب‌تر باشد.

دقیقا درست می‌گویی. به نظر من مناسب‌ترین جمله برای فاصله گرفتن من همین خانه تكانی روحی است كه می‌گویی. به هر حال من به این وقفه نیاز دارم و البته میل دارم به نوعی عرصه فیلم كوتاه و ساختن آن را تجربه كنم.

پس دغدغه كارگردانی هم دارید؟

(می‌خندد) نه برای عنوانی به اسم كارگردانی بلكه بیشتر برای آزمایش كردن یكسری شیوه كاری كه شاید با اصطكاك كمتر و بازدهی بیشتر و بهتر بشود به محصول نهایی رسید. در طی مدتی كه مشغول كار بودم همیشه كاستی‌هایی وجود داشته كه اغلب آن ناشی از عدم قدرت لازم در پیش‌‌بینی شرایط كار بود. در هر حال همیشه شاهد یك نوع رفتارهایی بودیم كه به ضرر كار بوده. مثلا زمان از دست رفته و بخش‌های مهم فیلم را كه باقی مانده است، سریع می‌گیریم چون پیش‌بینی در كار وجود نداشته و البته عدم روحیه كار گروهی سبب چنین نقصان‌هایی می‌شود. شاید بشود در فضای فیلم كوتاه تجربه كار گروهی و اصولا كار كارگاهی را تجربه كرد.

می‌دانم فیلم «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی در سكوت خبری فیلمبرداری شد و مراحل فنی آن هم بدون هیچ حاشیه‌ای انجام شد. البته به جز آن چند روز وقفه‌ای که به دلیل توقیف فیلم پیش آمد و بعد خوشبختانه رفع شد تا آنجا كه امكان دارد برای ما از فیلم فرهادی و نقشی كه در آن بازی می‌كنی بگو.

(می‌خندد) همان‌طور كه می‌دانی اصغر فرهادی چندان علاقه‌ای به دادن اطلاعات پیش از اكران فیلم ندارد اما من حس قلبی‌ام را از فیلم «جدایی نادر از سیمین» می‌گویم. اصغر فرهادی جزو افرادی است كه من به او علاقه دارم و این علاقه مربوط به بعد از همكاری من با وی در پروژه «درباره الی» نیست بلكه از خیلی سال قبل، زمانی كه ایشان سریال «داستان یك شهر» را برای شبكه 5 می‌ساخت، وجود داشت. راستش همیشه احساس می‌كردم پرداخت فرهادی بسیار متفاوت از آن چیزی است كه دیگر دوستان انجام می‌دهند. بعد از اینكه فیلمسازی را آغاز كرد ما با كارنامه‌ای وزین اما اندك مواجه شدیم كه همه كارهای او را در خلق فضا دوست داشتم تا اینكه ایشان به من پیشنهاد «درباره الی» را دادند و به تبع آن یك تجربه خوب كه محصول جدی گرفتن تمامی‌اعضای گروه بود. من برای اولین بار بود كه در سینما می‌دیدم همه چیز آنقدر جدی و همه چیز آنقدر محفوظ است و با این حال همه كارها تفكیك شده بود و ما شاهد انجام یك كار حسابی بودیم. خب این تجربه بسیار ارزنده‌ای بود و این برای یك بازیگر مثل بهشت می‌ماند كه بتواند با خیال آسوده و تكلیف روشن به كارش بپردازد. بنابراین بدون تردید پذیرفتم كه در فیلم «جدایی نادر از سیمین» هم حضور داشته باشم.

از حال و هوای قصه نگفتید!!!

می‌توانم بگویم یك فیلم اجتماعی است كه به نوعی تلاش عده‌ای انسان را نشان می‌دهد برای احقاق حق.

به یاد دارم زمان اكران فیلم «درباره الی» در یك مصاحبه رادیویی گفتی زمان بازی در فیلم «درباره الی» این حس را داشتی كه آن فیلم اثر متفاوتی خواهد بود و احساست این بود که داری در یك اتفاق عجیب سهیم می‌شوی. این حس سر فیلم «جدایی نادر از سیمین» هم رخ داد؟

من همین الان می‌توانم این را بگویم كه مقایسه «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» مقایسه خیلی درستی نخواهد بود. آن هم به دلیل اینكه فضای این دو فیلم كاملا با هم دیگر متفاوت هستند. شاید بتوان در زمان اكران این دو فیلم را از نظر ساختار با هم قیاس كرد ولی در مورد فضا نمی ‌توان این كار را كرد . بازیگران «جدایی نادر از سیمین» فضای كاملا متفاوتی را تجربه كردند كه شاید به مراتب بعضی از لحظاتش سخت‌تر و سنگین‌تر از سكانس‌هایی بود ك ه ما برای «درباره الی» داشتیم ولی تنها چیزی كه راكورد خودش را حفظ كرده بود، همان تسلط و قدرت در فیلمسازی، اداره صحنه و حفظ روحیه كار در تمام اعضای گروه بود كه به نظرم اینها یك امتیازات ویژه است كه نصیب هر كسی نمی‌شود اما در مورد آن چیزی كه پرسیدی باید بگویم ما به این لحاظ در زمان فیلمبرداری «درباره الی»حس می‌كردیم كه داریم كار ویژه‌ای می‌كنیم چون خود فیلم با یك اتفاق ویژه آغاز شد. بازیگران در آن فیلم به پیشواز نقش‌هایشان رفتند و در خانه تنها ننشستند تا فیلمنامه برای آنها ارسال شود بلكه همدیگر را خوب شناختند و خاطره مشترك از هم گرفتند و در واقع با هم خوب آشنا شدند و بعد به سراغ ایفای نقش‌ها رفتند و این چیزی بود كه من تا پیش از «درباره الی» تجربه نكرده بودم. اگر هم چیزهایی وجود داشت بیشتر در حد دورخوانی بود.

منبع : تهروز

 با تشکر از گلی عزیز!

شهاب حسینی - تکذیب شایعه فروش میلیاردی "اخراجی ها 3"

تمام آمار فروش اعلام‌شده در مورد دو فیلم سینمایی «اخراجی‌ها 3» و «جدایی نادر از سیمین»‌ از سوی پخش‌کننده این دو فیلم تکذیب شد.
به گزارش خبرآنلاین، در حالی که بیش از یک هفته از شروع اکران نوروزی فیلم‌های سینمایی می‌گذرد، تاکنون آمار مختلف در مورد فروش آن‌ها منتشر شده و در این میان بحث جدی روی فروش دو فیلم «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی و «اخراجی‌ها 3» مسعود ده‌نمکی است.
از یک سو ادعای میلیاردی شدن «اخراجی‌ها 3»‌ و خبرسازی‌ها در مورد فروش بالای آن و از سوی دیگر تلاش برای پایین نشان دادن فروش «جدایی نادر از سیمین» مسئله آمار فروش فیلم‌های اکران نوروزی را با حواشی جدی روبرو کرده است.


سرتیپی: آمار منتشر شده را تکذیب می‌کنم

علی سرتیپی مدیرعامل شرکت پخش فیلم فیلمیران و مسئول پخش دو فیلم «اخراجی‌ها 3»‌ و «جدایی نادر از سیمین» در گفت‌و‌گو با خبرآنلاین در مورد میزان فروش این‌ها اظهار داشت: «ما هیچ آمار فروشی از این فیلم‌ها اعلام نمی‌کنیم، زیرا زمان ارائه کپی فیلم‌ها عقب و جلو شده و برخی فیلم‌ها کپی‌شان زودتر به سینماها رسیده و برخی دیرتر. از این رو فعلاً ترجیح می‌دهیم فعلاً آماری از فروش این دو فیلم ارائه نکنیم.»
سرتیپی در مورد آماری که تاکنون از فروش این فیلم‌ها منتشر شده، گفت: «هیچ کدام از آماری که تاکنون در مورد فروش نوروزی فیلم‌های سینمایی اعلام شده مورد تایید ما نیست و آن را تکذیب می‌کنم.»
او همچنین در مورد ادعای روابط عمومی فیلم سینمایی «اخراجی‌ها 3» مبنی بر میلیاردی شدن رقم فروش آن اظهار داشت:‌ «این خبر را هم صد‌در‌صد تکذیب می‌کنم.»
رقابت روی پرده سینما
ارائه آمارهای بالا از فروش «اخراجی‌ها 3»‌ و مقایسه آن با «جدایی نادر از سیمین»، پخش «اخراجی‌ها» و «اخراجی‌ها 2» از تلویزیون در نوروز و حضور ده‌نمکی همزمان با تحویل سال نو در تلویزیون همگی تبلیغاتی است که از سوی حامیان «اخراجی‌ها 3»‌ صورت می‌گیرد.
رقیب جدی «اخراجی‌ها 3» در اکران نوروز 90 «جدایی نادر از سیمین» است. این فیلم بدون اعلام اخباری ویژه در مورد فروش اکران خود را سپری می‌کند.
«یکی از ما دو نفر» و «زن‌ها شگفت‌انگیزند»
دو فیلم سینمایی «یکی از ما دو نفر» به کارگردانی تهمینه میلانی و «زن‌ها شگفت‌انگیزند» ساخته مهرداد فرید از سوی هدایت فیلم پخش می‌شوند و آخرین آمار فروش رسمی آن‌ها تا پایان روز جمعه 60 میلیون تومان برای فیلم میلانی و 45 میلیون تومان برای فیلم فرید است.

شهاب حسینی - پوستر فیلم "جدایی نادر از سیمین" + نظر سنجی برنامه "هفت"

همراهان همیشگی توی نظرسنجی برنامه هفت با عنوان "محبوب ترین ستاره سینمای ایران چه کسی است؟" شرکت کنید و به شهاب حسینی رای بدید!!!! شهاب فعلا در مقام دوم هستش اما می دونیم که لیاقتش مسلما رتبه اوله!!

برای شرکت در نظرسنجی اینجا را کلیک کنید!