شهاب حسینی - توضیحی درباره فیلم "آشغال های دوست داشتنی"

 «حسن نجاریان» قائم مقام بنیاد سینمایی فارابی در گفت و گو با خبرنگار سینمایی فارس درباره ساخت «آشغال‌های دوست‌داشتنی» با بستر فتنه 88 گفت: قبلا هم گفتم فیلمنامه «آشغال‌های دوست داشتنی» مطالعه شده و روی این فیلمنامه در بنیاد فارابی کار شده و صحبت‌های زیادی  درباره فیلمنامه آن انجام شده است.

فیلم زمان وقایع انتخابات 88 است اما مدت زمان زیادی از آن ماجرا می‌گذرد، اما داستان فیلم داستان و ماجرای اتفاقات رخ داده در 88 نیست. به نظر من جنجال و حاشیه‌سازی در مقابل فیلمنامه و فیلم درست نیست. باید صبر کنیم، فیلم آماده شود و فیلم را ببینیم و قبل از دیدن قضاوت نکنیم. 

اگر انتقادی به فیلم بود پاسخ می دهیم 

وی در ادامه توضیح داد: فیلم یک تاثیری دارد و  اثرش در بیننده  از اهمیت خاصی برخوردار است، صرف بیان یک داستان در آن زمان، نمی‌تواند قضاوت شود. باید دید هدف نویسنده و کارگردان چه بوده است  و بعد از دیدن فیلم اگر انتقادی هم بود حاضریم پاسخگو باشیم.

مراقبت‌های خود را انجام می‌دهیم 

نجاریان در پاسخ به این سؤال که درباره داستان فیلم توضیحاتی را بدهید گفت: مباحث کلی در برخی از آثار از سوی سازندگان مطرح می‌شود و سیاستی را دنبال می‌کنند که قصه فیلم تا زمان نمایش آن بازگو نشود اما  مطمئن باشند مراقبت های خودمان را انجام می‌دهیم و این مراقبت‌ها  برای همه فیلم‌ها است.

شهاب حسینی - فیلم های مهم جشنواره فجر و حواشی آنها

 به گزارش کافه سینما به نقل از خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، طبق اعلام دبیرخانه سی و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، 95 فیلم متقاضی حضور در این فستیوال سینمایی شده‌اند که حضور یا عدم حضور برخی فیلم‌ها در این لیست می‌تواند جالب توجه باشد.

اولین نکته‌ای که در لیست منتشر شده جلب توجه می‌کند این است که فیلم سینمایی «رستاخیز» احمدرضا درویش علی‌رغم دعوت رسمی دبیر جشنواره در این دوره حاضر نخواهد بود.

در میان سایر فیلم‌هایی که متقاضی شرکت در جشنواره فیلم فجر هستند، تعدادی از آثار احتمالا به دلیل حواشی‌شان در طول ساخت یا موارد پیرامونی‌ دیگرشان با توجه بیشتری از سوی مخاطبان روبه‌رو خواهند شد:

 «آینه شمعدون»: «آینه شمعدون» بهرام بهرامیان در طول مراحل فیلمبرداری یک‌بار توقیف شد و تهیه‌کننده و کارگردان آن مجبور شدند فیلمنامه خود را تغییر داده و مجددا پروانه ساخت دریافت کنند. سازمان سینمایی اعلام کرده بود که آن‌ها فیلمنامه تصویب شده را به طور کلی تغییر داده بودند. با توجه به اینکه بهرام بهرامیان سال گذشته هم «پریناز» را ساخت و توقیف شد، احتمالا نمایش «آینه شمعدون» او حاشیه‌هایی را در جشنوراه فیلم فجر به دنبال خواهد داشت.

 «هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند»: پوران درخشنده پس از چند سال دوباره با یک فیلم به جشنوراه فجر آمده تا شانس خود را برای دریافت سیمرغ امتحان کند. اکثر فیلم‌های درخشنده در دوره‌های مختلف جشنواره مورد توجه واقع شده اما در اکران خیلی موفق نبوده است اما او در «هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند» به سراغ بازیگران چهره‌ای مانند شهاب حسینی رفته و امیدوار است که بتواند این‌بار هم نظر مخاطبان و منتقدان را در جشنواره جلب کند و هم اکران موفقی داشته باشد.

 «آقای الف»: اگرچه آثار قبلی علی عطشانی نتوانسته‌اند در جشنواره فیلم فجر از سوی منتقدان با استقبال روبه‌رو شوند اما عطشانی این بار به سراغ تکنیک جدید فیلمبرداری سه‌بعدی رفته تا بدین شکل نظر منتقدان و مخاطبان را به خود جلب کند. احتمالا این فیلم به دلیل ویژگی‌های سه بعدی‌اش در اکران‌های اول مورد توجه ویژه مخاطبان قرار خواهد گرفت.

 «ترنج در ترنج»: مجتبی راعی از جمله کارگردانانی است که علی‌رغم کارنامه‌ای پربار، در سال‌های اخیر فیلم‌های کمی ساخته است. «ترنج در ترنج» راعی در طول مدت فیلمبرداری هیچ حاشیه‌ای نداشته و خبرهای کمی از آن منتشر شده اما در هر صورت نام کارگردانی مانند راعی زیر عنوان یک اثر می‌تواند برای مخاطب آشنا به سینما جذاب باشد.

 «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو»: سیدروح‌الله حجازی از جمله جوانانی است که در چند ساله اخیر فعالیت جدی سینمایی خود را آغاز کرده است. او در دومین گام خود اکنون «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» را روی پرده دارد که مورد توجه منتقدان و مخاطبان قرار گرفته است. «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» سومین فیلم سینمایی حجازی است که قسمت دوم فیلم قبلی‌اش محسوب می‌شود و طبیعتا مخاطبان در جشنواره، مانند سال قبل از فیلم او استقبال خواهند کرد.

 «رسوایی»: نام مسعود ده‌نمکی در چند سال اخیر با نام پرفروش‌ترین فیلم‌های سینمایی ایران گره خورده است. او پس از کارگردانی سه‌گانه‌ی «اخراجی‌ها» و فروش بیش از 10 میلیارد تومانی آن‌ها، این بار سراغ «رسوایی» رفته تا با بهره‌گیری از بازیگرانی مانند اکبر عبدی و محمدرضا شریفی‌نیا باز هم از عنوان پرفروش‌ترین کارگردان سینمای ایران دفاع کند.

«چ»: اگرچه ابراهیم حاتمی‌کیا این روزها به دلیل حواشی‌ای که فریبرز عرب‌نیا بازیگر نقش اول فیلم‌اش برای «چ» به وجود آورده در مرکز توجه رسانه‌هاست اما اگر این حواشی هم نبود بسیاری منتظر بودند تا شهید چمرانِ حاتمی‌کیا را ببینند. در هر صورت حاتمی‌کیا خالق تعدادی از بهترین فیلم‌های سینمای ایران در موضوع دفاع مقدس است و «چ» نیز پس از سال‌ها، بازگشت او به آن فضا محسوب می‌شود. در این شرایط به نظر می‌رسد اولین‌ نمایش‌های «چ» در جشنواره فیلم فجر از جمله شلوغ‌ترین نمایش‌های کل جشنواره باشد. البته تمام این سخنان به شرطی است که حاتمی‌کیا بتواند فیلمش را به جشنواره برساند.

 «استرداد»: این فیلم هم مانند «چ» از جمله فیلم‌هایی است که سازمان سینمایی از آن‌ها به عنوان آثار فاخرش نام برده است. «استرداد» که با بازی حمید فرخ‌نژاد در نقش اول، مدت زیادی را در روسیه برای فیلمبرداری گذراند، به نظر می‌رسد یکی از اکران‌های شلوغ در جشنواره را داشته باشد. در هر صورت توصیف این فیلم با عنوان فاخر و حضور بازیگری مانند حمید فرخ‌نژاد می‌تواند علی غفاری، کارگردان جوان آن را به یکباره در مرکز توجهات قرار دهد.

 «فرزند چهارم»: فیلم جدید وحید موساییان یکی دیگر از فیلم‌های فاخر نامیده شده سازمان سینمایی است که از بازیگران مطرح زیادی بهره می‌برد. حضور حامد بهداد، مهتاب کرامتی، مهدی هاشمی و ... در کنار یکدیگر آن هم در سومالی می‌تواند از جذابیت‌های امسال جشنواره فیلم فجر باشد.

 «آشغال‌های دوست‌داشتنی»: محسن امیریوسفی این بار هم ترجیح داده به سراغ موضوعی برای ساخت فیلمی برود که اگرچه هنوز به نمایش درنیامده، اما حواشی‌ای را به وجود آورده است! امیر یوسفی که «آتشکار»اش صدای خیلی‌ها را درآورد این بار «آشغال‌های دوست‌داشتنی» را در یک فضای اجتماعی و پیش زمینه انتخابات سال 88 ساخته و نکته جالب توجه این فیلم هم حمایت بنیاد فارابی از آن است.

 «چه خوبه که برگشتی»: داریوش مهرجویی با فیلم جدیدش سومین سال پیاپی است که در جشنواره فجر حضور دارند و گویا می‌خواهد رکورد جدیدی را برای خودش به ثبت برساند. مهرجویی که دو فیلم اجتماعی قبلی‌اش با توجه زیادی از سوی منتقدان در دو دوره گذشته جشنواره روبرو نشده بود، این بار پس از سال‌ها به فضای طنز بازگشته تا با کمک بازیگران مطرحی مانند رضا عطاران، نظر مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کند.

نام داریوش مهرجویی به عنوان کارگردان یک اثر به تنهایی می‌تواند در جذب مخاطبان برای نمایش‌های اول یک فیلم کاملا کافی باشد، چه برسد به آنکه او در کنار خود نام‌های مطرحی مانند رضا عطاران را نیز قرار دهد.

 «حوض نقاشی»: بدون شک خیلی‌ها منتظر هستند تا اولین محصول حوزه هنری را پس از ماه‌ها حاشیه‌سازی‌اش برای سینمای ایران ببینند و دغدغه‌هایی که در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌ها درباره سینمای ایران مطرح می‌شد را در این فیلم جستجو کنند. مازیار میری که «حوض نقاشی» را با تهیه‌کنندگی منوچهر محمدی به جشنواره فجر می‌آورد، بدون شک یکی از کارگردانان زیر ذره‌بین این دوره جشنواره خواهد بود و به همین دلیل احتمال می‌رود که نمایش فیلم او در جشنواره حواشی‌ای را به دنبال داشته باشد.

 البته حوزه هنری دو فیلم دیگر را هم در جشنواره امسال دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهد شد، اما «حوض نقاشی» به دلیل قرار گرفتن نام مازیار میریِ شناخته‌شده روبروی عنوان کارگردان آن بیشتر مورد توجه است.

 «همه چیز برای فروش»: امیرحسین ثقفی کارگردان جوانی است که در دوره گذشته جشنواره بسیار خوش درخشید و اکثر منتقدان را به آینده‌اش امیدوار کرد. او در دومین فیلم خود همه چیز برای فروش» را با بازیگران مطرحی مانند صابر ابر در فضایی اجتماعی به جشنواره می‌آورد و طبیعتا منتقدان فیلم او را زیر ذره‌بین می‌گذراند تا ببینند او توانسته در فیلم جدیدش روند رو به رشد خود را ادامه دهد یا خیر.

 «داستان عوضی»: این روزها هیچ نامی به اندازه فریدون جیرانی در جامعه سینمایی ایران حاشیه‌ساز نیست. جیرانی که اکنون «من مادر هستم» را روی پرده دارد باعث شد انصار حزب‌الله روبه‌روی ساختمان وزارت ارشاد تجمع کند؛ گرچه بسیاری معتقدند این تجمع به دلیل فیلم وی نبوده است. در این فضا مطمئنا «داستان عوضی» جیرانی باز هم مورد توجه قرار خواهد گرفت و مخاطبان منتظرند تا فضا و موضوع فیلم جدید وی را ببینند.

 «آسمان زرد کم‌عمق»: فیلم قبلی بهرام توکلی با نام «اینجا بدون من» از جمله فیلم‌های جشنواره دو سال قبل بود که اکثر منتقدان و مخاطبان را راضی کرد و در جوایز آن دوره هم توفیق‌هایی داشت. به همین دلیل و با توجه به موفقیت‌های خارجی فیلم قبلی توکلی، بسیاری منتظر «آسمان زرد کم‌عمق» او هستند؛ فیلمی که نام خیال‌انگیز آن نیز باعث توجه بیشتر به آن شده است.

 «کلاس هنرپیشگی»: کمتر فیلمی در سال‌های گذشته سینمای ایران را می‌توان به یاد آورد که مانند «مرهم» علیرضا داودنژاد از سوی تعداد زیادی از سینماگران تبلیغ به دیدن شده باشد. به همین دلیل «کلاس هنرپیشگی» وی که باز هم مانند کارهای قبلی‌اش یک فیلم خانوادگی است، در اکران‌های اول مورد توجه قرار خواهد گرفت.

 «برلین منفی هفت»: اولین مطلبی که درباره این فیلم به ذهن می‌رسد، تناقضی است که در الصاق عنوان فاخر به این فیلم توسط سازمان سینمایی و کارگردان آن وجود دارد. سازمان سینمایی معتقد است که «برلین منفی هفت» که با حضور بازیگران خارجی در آلمان فیلمبرداری شده، یک اثر فاخر است اما رامتین لبافی ترجیح می‌دهد که فاخر بودن فیلمش را از بیخ و بن تکذیب کند.

 «خسته نباشید» و «تاج محل»: هر دو فیلم‌ به تهیه‌کنندگی سیدرضا میرکریمی، محصول حوزه هنری هستند و به دلیل حواشی یک سال اخیر سینمای ایران زیر ذره‌بین قرار دارند. «خسته نباشید» در کنار حاشیه‌های سازمان تولید کننده‌اش، خود نیز با مسائلی در حین فیلمبرداری روبه‌رو و مجبور شد در حین فیلمبرداری چند روزی کار را متوقف کرده و باران کوثری را هم از ترکیب بازیگرانش کنار بگذارد. ضمن آنکه پیش از توقف کوتاه فیلمبرداری «خسته نباشید»، از افشین هاشمی به عنوان یکی از دو کارگردان جوان فیلم نام برده می‌شد اما در پروانه ساخت صادر شده برای این فیلم، نامی از وی دیده نمی‌شود و هاشمی به یکباره از پروژه کنار گذاشته شد.

 به گزارش ایسنا، اگرچه در بالا تعدادی از فیلم‌ها و کارگردانان به عنوان آثار پرحاشیه و نقطه ثقل توجه مخاطبان و منتقدان نام برده شد، اما در دوره‌های مختلف جشنواره همیشه کارگردانانِ جوانی بوده‌اند که نه تنها توانسته‌اند جوایز متعددی را دریافت کنند بلکه گوی سبقت را هم در ایجاد حواشی و جلب توجه و نظر مخاطبان و منتقدان از پیشکسوتان ربوده‌اند.

 به نظر می‌رسد در میان آثار کارگردانان جوان و فعلا بدون حاشیه این دوره جشنواره نیز چنین آثاری وجود داشته باشد که بررسی آن‌ها باید پس از برگزاری جشنواره فیلم فجر انجام شود.

وبلاگ - بحث و گفتگو طرفداران درباره پروژه های تازه شهاب حسینی

 دوستان ، همینطور که با خبر شدید ، شهاب در فیلم مهشید افشار زاده قرار هست که  ایفای نقش کنه. منبع این خبر هم روزنامه بانی فیلم هست که از منابع معتبر به شمار  میاد. با افزایش پروژه های شهاب گفتم یه پست بذارم راجع اینکه به نظرتون کدوم پروژه  شهاب هیجان انگیز تره؟! برای دیدن کدوم فیلم لحظه شماری می کنین و بهش حس  خوبی حتی قبل دیدنش دارید؟! 

 خوشحال میشم نظرهاتونو بگید. 

فیلم های جدید شهاب هم ، فیلم "حوض نقاشی" به کارگردانی مازیار میری ، "آشغال های دوست داشتنی" به کارگردانی محسن امیر یوسفی ، "هیس ! دخترها فریاد نمی زنند" اثر پوران درخشنده و پروژه تازه اعلام شده اش ، "پنج ستاره" به کارگردانی مهشید افشار زاده. 

برای فهمیدن اطلاعاتی درباره این فیلم ها می تونین روی برچسب هاشون زیر همین پست کلیک کنید. 

شهاب حسینی - پروژه جدید ، "پنج ستاره"

 فيلم سينمايي «پنج ستاره» به كارگرداني مهشيد افشارزاده هفته آينده كليد مي‌خورد.

به گزارش «باني فيلم»، تا كنون حضور بهناز جعفري، سحرقريشي، بهنوش بختياري، محمود جعفري، شيرين بينا و اميد روحاني در اين فيلم قطعي شده و به احتمال فراوان شهاب حسيني نيز يكي از نقش‌هاي اصلي «پنج ستاره» را بازي مي‌كند. مذاكرات نهايي با اين بازيگر انجام شده و توافقات نهايي نيز صورت گرفته است.
اين فيلم پيش از اين «پروانه‌ام باش» نام داشت كه به «پنج ستاره» تغيير پيدا كرد. فيلمنامه اين فيلم را علي اكبر قاضي نظام نوشته و داستان آن درباره دختري است كه براي دانشگاه رفتن دچار مشكلاتي مي شود. پروانه ساخت اين فيلم به تهيه‌كنندگي امير سمواتي به تازگي از سوي اداره نظارت و ارزشيابي وزارت ارشاد صادر شده است. از آنجا كه «پنج ستاره» فيلم اول مهشيد افشارزاده است كامبوزيا پرتوي به عنوان مشاور كارگردان در اين پروژه حضور دارد. طبق برنامه‌ريزي انجام شده قرار است اين فيلم اوايل دي‌ماه در تهران كليد بخورد. فهرست عوامل اصلي «پنج ستاره» عبارتند از:
كارگردان: مهشيد افشارزاده، فيلمنامه: علي اكبر قاضي نظام، مشاور كارگردان : كامبوزيا پرتوي، مدير فيلمبرداري : فرشاد محمدي، صدابردار: منصور شهبازي، طراح گريم: پارميس زند، دستيار اول‌كارگردان : فريد سمواتي، برنامه ريز: صالح جوان غربي، جانشين توليد: محمدرضا دلنوازي، مدير تداركات: مجيد لعل، تهيه كننده: امير سمواتي.

شهاب حسینی - نگاهی به فیلم "یکی می خواد باهات حرف بزنه"

 سینمانگار: پیام نصیری خرم: «یکی می‌خواد باهات حرف بزنه» دومین ساخته منوچهر هادی فیلمساز جوان سینما، روزهای پایانی اکران خود را سپری می کند و طی این مدت با فروش نسبتأ قابل ملاحظه ای هم روبرو بوده است. این فیلم که به موضوع اهدای عضو می پردازد، در جشنواره فجر سال گذشته موفق به دریافت تندیس بلورین بهترین بازیگر نقش مکل زن گردید. در این نوشتار به بررسی و تحلیل ساختار رورایی این فیلم اشاره خواهم کرد چرا که به نظر نگارنده دارای نقاط ضعف مشخص و قابل تأملی است.
 
ساختار روایی سه پرده ای و نقاط عطف

داستان کلاسیک از یک الگو و ساختار مشخص بهره می برد که اصلی ترین نشانه آن سیر تحول داستان از آرامش به عدم ثبات و آرامش و در نهایت بازگشت آرامش به دنیای داستان است. در قسمت ابتدایی یا همان پرده اول، یعنی مرحله آرامش اولیه نویسنده داستان خود را بنا نهاده و شخصیت های خود را معرفی می کند. این مرحله با یک کاتالیزور دچار تنش شده و به نقطه عطف اول می رسد. جایی که مسیر داستان تغییر کرده و "قهرمان" برای بازگرداندن آرامش از دست رفته یا داوطلبانه آماده مبارزه شده یا از او دعوت می شود تا برای نجات دیگران اقدام نماید.

«یکی می‌خواد باهات حرف بزنه» مرحله آرامش ابتدایی و کاتالیزور (خواستگاری دکتر علیرضا از لیلا) را که به عنوان یکی از نقاط عطف در پرده اول محسوب می شود حذف کرده و سپس آن را در قالب دیالوگ از زبان کاراکترها می شنویم. خواستگاری علیرضا باعث برهم خوردن آرامش زندگی مادر و دختر (لیلا و یاسمن) شده و اکنون یاسمن در پی آن است تا به هر نحوی شده موافقت مادر را که پاسخ منفی به این خواستگاری داده جلب نماید. در همین پرده نخست شاهد کاستی ها و اتفاقات غیر منتظره ای هستیم که منطق روایی داستان را زیر سوال می برد. به عنوان نمونه می توان از رابطه بسیار صمیمی دکتر و یاسمن یاد کرد که توجیه ناپذیر است. صرف اینکه علیرضا یکبار از لیلا خواستگاری کرده را نمی توان دلیل محکم و قابل تأملی برای ارتباط صمیمانه یاسمن و علیرضا دانست تا جایی که یاسمن او را پدر خود خطاب می کند. از طرف دیگر این لیلا است که پاسخ منفی به خواستگاری علیرضا داده بنابراین بایستی در ابتدای امر رضایت او را فراهم کرد. اما یاسمن به طور پنهانی با دکتر ارتباط برقرار کرده به گونه ای که مادر را مجبور به واکنش در برابر علیرضا می کند.

در سکانس نهایی پرده اول یاسمن از انگیزه مادر برای رد پیشنهاد دکتر صحبت می کند: اون به خاطر من داره از تو می گذره. اون نمی خواد سایه ناپدری روی سر من باشه.... سوال اصلی همین جاست بر اساس کدام اتفاقات دیده و شنیده شده تماشاگر بایستی این توضیحات را بپذیرد؟ آنچه از شروع فیلم تا این لحظه از رابطه مادر و دختر حکایت می کند، نوعی حساسیت و مراقبت طبیعی است که والدین در چنین سن و سالی نسبت به فرزندان خود دارند. این حساسیت را به هیچ وجه نمی توان با گفته های یاسمن منطبق دانست، زیرا رفتار مادر به خصوص واکنش او در قبال رباطه اش با دکتر علیرضا، مبتنی بر ذهنیت تاریک و رنجیده او نسبت به مردان است که به نظر می رسد به علت متارکه از همسر سابقش (مصطفی) تشدید شده. این توضیحات یعنی توصیف انگیزه های یک کاراکتر از زبان کاراکتر دیگر، اساس کار نویسندگان مبتدی و آماتور است که توانایی عنیت بخشیدن به افکار، درونیات و نیت های شخصیت های خود ندارند و پیش پا افتاده ترین راه یعنی "کـلام" را بر می گزینند.

این بخش از داستان با تصادف یاسمن و به اغما رفتن او به نقطه عطف اول رسیده و مسئله پیوند اعضای دختر به دعدغه اصلی مادر بدل می گردد. همان طور که ملاحظه می شود حذف صحنه ها و رویدادهای اصلی باعث عدم درگیر شدن تماشاگر با آدمهای فیلم و قصه می شود به طوری که رابطه فرا صمیمی یاسمن و دکتر علیرضا در هاله ای از ابهام قرار می گیرد و تا پایان نیز توجیه ناپذیر باقی می ماند. متأسفانه درگیر بودن ذهن فیلمساز در مضامین و موضوعات دیگر نمونه های سینمای اجتماعی ایران، این اجازه را از او سلب کره تا از اثر خود جدا شده و در مقام بیننده با آن روبرو شود. رفتار یاسمن به عنوان دختری که می خواهد برای مادرش تصمیم بگیرد یادآور ترمه در «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی است. یا ماجرای باردار بودن هنگامه (یکتا ناصر) ناخودآگاه تصویری از مرضیه در همان فیلم را به ذهن متبادر می کند.

اما بازگریدم به بررسی ساختار روایی فیلم بر اساس الگوی داستان کلاسیک. در پرده دوم یعنی از جایی که در بیمارستان از لیلا خواسته می شود تا با پیوند اعضای دخترش موافقت نماید، طبق انتظار نیروهای مخالف در برابر هدف و خواسته او قرار می گیرند. به طور کلی ساختار پرده دوم (بطن دراماتیک کشمکش) بر نوعی تخاصم و درگیری بین آنتاگونیست و پروتاگونیست بر سر رسیدن و نرسیدن به خواسته وآرزوی "قهرمان" شکل می گیرد. نیروی ضد قهرمان، مرحله به مرحله و آگاهانه در مقابل اراده قهرمان ایستادگی کرده و او را از هدف دور می سازد. هنگامی که لیلا با درخواست مدیر بیمارستان موافقت می کند، اولین مانع خود را نشان می دهد: رضایت پدری که 15 سال پیش، آنهم قبل از تولد دختر، از زندگی آنها رفته است. موانعی که در مسیر لیلا برای اهدای اعضای دخترش، چیده شده از پایه ضعیف و ناکارمد هستند و در همان بدو امر می توان براحتی پایان ماجرا یعنی رضایت پدر برای اهدای عضو را حدس زد. این موانع (عدم پاسخ گویی روشن و شفاف مادر مصطفی در برابر سوال لیلا، بی اطلاع بودن مژگان از زندگی مصطفی، رفتار سرد و امتناع مصطفی از درخواست لیلا، زندانی بودن مصطفی به علت بدهی....) را به هیچ وجه نمی توان در حکم "ضد قهرمان" قلمداد کرد و دقیقأ نقطه ضعف فیلم از همین جا ناشی می شود: نبود نیروی منفی بر سر راه "قهرمان". این ویژگی نه چندان مثبت، در دیگر آثار سینمایی ما به چشم می خورد. «گشت ارشاد» سعید سهیلی بهترین گواه بر این مدعا است.

هنگامی که "ضدقهرمان" نیرومند و با اراده وجود نداشته باشد اعمال "قهرمان" معنی پیدا نمی کند. به عبارت دیگر نمی توان او را قهرمان نامید. این کاراکترها را در یک اصطلاح درست تر بایستی به "شخصیت محوری" یا "شخصیت مرکزی" تعبیر کرد. چیزی که در مورد لیلا به خوبی صدق می کند. ماهیت پرده دوم، کشمکشها، درگیری ها، حوادث، شکست ها و پیروزی ها باعث تحول شخصیتی "کاراکتر مرکزی" می شود و او را یک قدم به "قهرمان" شدن نزدیک می نماید. "قهرمان" کسی است که بیننده با او همذات پنداری دارد. او اعمال و رفتار برتر و برانگیزاننده از خود شان می دهد این شخصیت، با تمام آرزوها، اهداف و خواسته هایش مورد قبول مخاطب قرار گرفته و رفتارش به عنوان الگو پذیرفته می شود. اما براستی بر اساس کدام مولفه (که در بالا ذکر شد) بایستی بیننده با لیلا  همسفر شود؟ او در انتها همان لیلای اول ماجرا است نه به لحاظ موقعیتی تغییری کرده نه به لحاظ شخصیتی. فروش خانه برای آزاد کردن مصظفی هم دردی از سردرگم بودن او دوا نمی کند. چرا که لیلا در طول سفر یافتن مصطفی نه به "بحران" می رسد و نه "نقطه اوج" را از سر می گذراند. چگونه باید با شخصیتی که اصلی ترین شالوده های داستان راتجربه نکرده همراه شد؟ چگونه بایستی رفتار او را سرمشق قرار داد و در نهایت بخاطر پیروز شدنش اشک شادی ریخت؟ او نیز مانند بیننده "هیچ" احساس متفاوتی از زندگی را نمی چشد چراکه دگردیسی و تحولی را به چشم ندیده.

این ساختار روایی اشتباه، در عوض آنکه مسیر لیلا برای رسیدن به خواسته و مقصودش را پر تلاطم نماید، به گذشته ای بیهوده و بدون اثر می پردازد. دیالوگ گویی ها سرسام آور لیلا و مصطفی در زندان و بعد تر، با مژگان نه تنها به لیلا و آنچه برایش سفر کرده کمک نمی کند بلکه هدف اصلی داستان را نیز تحت الشعاع قرار می دهد. ای کاش در این دفاعیه ها حداقل تکلیف مخاطب روشن می شد که سرانجام چه کسی مسبب بر هم خوردن زندگی دیگری است؟ لیلا یا مژگان؟ اطلاعات خنثی و بدون فایده ای که در این رفت و آمدها، مدام از زبان آدمها جاری می شود چه کمکی به لیلا و تماشاگر می کند؟ آیا لیلا برای احقاق حق خود آمده یا برای گرفتن رضایت از مصطفی؟ الگوی "سفـر" می توانست به داستان کم جان «یکی می‌خواد باهات حرف بزنه» جان دوباره ای ببخشد که آن هم در سایه سهل انگاری ها بدست فراموشی سپرده شد. از داستانی که در مهمترین بخش خود، دیالوگ گویی های اضافه را جایگزین نقاط عطف و اساسی خود می کند، دعوای لیلا و مژگان بر سر گذشته ای گنگ و مبهم (در ساختمانی نیمه کاره) را آلترناتیو "بحران" و "نقطه اوج" کرده و با ساده انگاری محض، رضایت پدر را جلب می کند، چه انتظاری بیش از این می توان داشت؟

«یکی می‌خواد باهات حرف بزنه» علی رغم بازی خوب یکتا ناصر و شهاب حسینی، چیزی بیشتر از تله فیلم هایی که آخر هفته از شبکه های سیما پخش می شود ندارد.

شهاب حسینی - فیلمبرداری "حوض نقاشی" تمام شد

 فیلمبرداری فیلم سینمایی «حوض نقاشی» به کارگردانی مازیار میری به پایان رسید.

به گزارش بانی فیلم، آخرین پلان های این فیلم دیروز در لوکیشینی در تهران جلوی دوربین محمد آلادپوش رفت تا فیلمبرداری در سکوت خبری تمام شود. از آنجا که دست اندرکاران «حوض نقاشی» فرم شرکت در جشنواره سی ویکم فیلم فجر را پر کرده اند تلاش گروه برای به پایان رساندن مراحل فنی تا قبل از جشنواره است.
محمد رضا موئینی این روزها مشغول مونتاژ فیلم مازیار میری است تا رسما مراحل فنی فیلم آغاز شود.
شهاب حسینی، نگار جواهریان و فرشته صدرعرفایی سه بازیگر اصلی این فیلم هستند که تمام صحنه ای آن در تهران فیلمبرداری شده است. فیلمنامه این فیلم را حامد محمدی نوشته و در خلاصه داستان آن آمده است: مریم و رضا با آدم‌های دیگر فرق دارند، آن هم نه یک فرق ساده، بلکه بسیار بزرگ و آن‌ها باید تلاش کنند تا به دیگران ثابت کنند این تفاوت بزرگ را با معجزه عشق حل کرده‌‌اند. «حوض نقاشی» به تهیه کنندگی منوچهر محمدی از تولیدات حوزه هنری است.

شهاب حسینی - مصاحبه ای با روزنامه "هفت صبح"

 کافه هنر جایی که مدت‌هاست محلی برای گذراندن ساعت‌های غیر سینمایی  شهاب حسینی شده است.
  جایی که خودش می‌گوید دوست دارد محلی باشد برای رفت و آمد و گفت و گوی  دوستدارانش هر چند از لحاظ مالی هم قطعا حساب و کتاب‌های خاص خودش را داشته  بخش اول ماجرا از هرچیز دیگری جدی‌تری است کافه هنر برای شهاب حسینی مثل  سینما جدی است در خلق منو به کوچکترین جزئیات هم توجه شده.طراحی فضای کافه  هم کار خود اوست با او درباره تمام این مسائل صحبت کردیم صحبت‌هایی که خواندن آن برای شما خالی از لطف نیست.

* ادای دین به مسئولیت اجتماعی

کافه هنر برای من به این خاطر به وجود آمد که محلی باید برای گفتگو خیلی دوست دارم تا مخاطبانم را در اینجا ببینیم و درمورد کارهایم با هم صحبت کنیم البته این کار را به تنهایی انجام ندادم و برادرم و همسرم در ایجاد این فضا به من خیلی کمک کردند چون زندگی‌ام به دو بخش کار و زندگی خانوادگی تقسیم شده بود یک روز کسی به من گفت که تو یک مسئولیت اجتماعی هم داری و باید این مسئولیت را به خوبی انجام بدهی من اینجا هستم تا جای خالی این قسمت را در زندگی‌ام پر کنم درواقع کافه هنر محلی است برای گفتگو و معاشرت تلاش برای بهتر شدن در زمینه‌های مختلف.

کافه هنر را به به کمک برادرم و همچنین همیاری همسرم اداره می‌کنم، معمولا زمان‌هایی که سر کار نیستم در کافه حضور دارم و چون منزلم هم نزدیک اینجاست سعی می‌کنم زمان بیشتری را در کافه بگذرانم برای اسم کافه به این فکر کردیم که اسمی بگذاریم که در برگیرنده همه وجوهات زندگی باشد و به «هنر» رسیدیم، هنر در معنای گسترده خودش، هنر و زندگی، هنر ارتباط و هنر گفتگو.

*فکر کردن به جنبه‌های مالی
 
خیلی‌ها از من می‌پرسند که آیا جنبه‌های مالی هم در به وجود آمدن این کافه نقش دارد؟در جواب به این سوال باید بگویم چرا که نه به هر حال اگر از لحاظ مالی بازده خوبی داشته باشد می‌توانیم به اهداف بلند مدت خودمان هم برسیم اما این همه ماجرا نیست و بیشتر جنبه ارتباطی کافه برای من اهمیت دارد این که بتوانم رو درو با مردم صحبت کنم برایم مهم است.

*از چای دارچین تا پاستا

اعضای کافه از همان اول شروع کار سعی کرده‌اند هر چیزی که در منو قرار می‌دهند باب میل مشتری باشد تا همه با رضایت خاطر این جا را ترک کنند غذاهایی خوبی توسط خانم میرمهری تهیه می‌شود قهوه‌های خوبی هم در منوی کافه داریم در بین غذاها هم تا این جا پاستاهایی که در منو داریم طرفدار زیادی دارد، البته خودم بیشتر دوست دارم این جا چای دارچین بنوشم.

*طرحی که خودم زدم

طراحی کافه را خودم انجام داده‌ام و چیزی که در حال حاضر این جا می‌بینید 70 درصد تصوری است که در ذهن من وجود داشته اگر این کافه بازده خوبی داشته باشد آن را گسترش خواهیم داد و شعبه‌های بیشتری ایجاد خواهیم کرد.

*جایی که دوستش دارم

قبل از این که این جا باشم همیشه فکر می‌کردم فقط در فیلم ها و داستان‌هاست که ممکن است کسی به خاطر بیماری عصبی یا مشکلات حاد پزشکی برای ادامه زندگی به خارج از تهران یا شهر برود ولی کم کم خودم هم به این نتیجه رسیدم به نظرم تهران شهر عجیبی شده و این برای من نگران کننده است شما در تهران با مشکلات زیادی سرو کار دارید در مورد تراکم آدم‌ها ، تراکم محلات، ترافیک، آلودگی هوا حتی در مورد روابط بین آدم‌ها با مشکل مواجه هستید شرایط زندگی در تهران واقعا سخت شده چون شهر گرانی است به خاطر همین برای زندگی کردن یک رقابت نه چندان سالم در حال وقوع است و آدم‌ها به نظر من دارند روی روحیات یکدیگر تاثیر می‌گذارند بودن در اوج این شلوغی را من بلد نیستم یعنی آماده زندگی در این شهر شلوغ نیستم به خصوص این که کاری دارم که نیاز به تمرکز و آرامش روحی دارد وقتی در تهران بودم صبح که از خانه بیرون می‌آدم تا فرمان را می‌پیچاندم در ترافیک بودم و وقتی می رسیدم در سر کار ترافیک به قدری روی ذهنم تاثیر می‌گذاشت که ممکن بود دو سه تا سلام را درست جواب ندهم که همین ها خودش باعث سو تفاهم شد شب هم آن بار خستگی را با خودم به خانه می‌آوردم و کم حوصله و عصبی در برابر خانواده قرار می‌گرفتم کار به جایی رسید که من فکر کردم از ایران مهاجرت کنم و خانواده‌ام در یک کشور دیگر زندگی کنند و خودم برای کار بیایم و بروم تا این که لواسان را پیدا کردم این جا آن قدر مزایای بزرگی دارد که دوری راهش زیاد اذیتم نمی کند .

*محبت مردم

خاطره خیلی ویژه‌ای از دیدار با مردم در کافه هنر ندارم ولی هر چه بوده محبت بوده است خیلی خوشحالم که توانستم موجی از کسانی را که پر از انرژی های مثبت هستند ملاقات کنم فضای خوبی که به من اجازه نمی‌دهد به مسائل ناامید کننده و غمگین فکر کنم برایم خوشحال کننده است .

*هنرمندان و شغل دوم

فکر می کنم علت اصلی کشیده شدن هنرمندان به سمت این شغل به عنوان کار دوم تعامل با مردم است پشت هاله ای از ابهام قرار داشتن شاید دارای یک سری جذابیت های تبلیغاتی باشد اما اگر مدتش طولانی شود مخاطب را دلزده و دل سرد می کند چون مخاطب دوست دارد کسی را که کار هنری‌اش را دنبال می‌کند بشناسد و با روحیاتش از نزدیک آشنا شود و ببیند که این آدم بدون تصویر و دوربین چه شخصیتی دارد روابط اجتماعی که برای من در این جا شکل گرفته است به من کمک کرده است که بنده اصلی خودم را فراموش نکنم و در روند کاری‌ام هم خیلی کمک کرده .

*علاقه‌ای به نام آشپزی

آدم شکمویی نیستم اما به آشپزی علاقه‌مند و از دنیای خوراکی‌ها لذت می‌برم از کار آشپزی و این که محصولی را به کسی ارائه دهم و او آن را بخورد و ابراز رضایت کند خوشم می‌آید در دنیای آشپزی شما با انواع نعمت‌هایی که خداوند آفریده آشنا می‌شوید و از این که از دل خاک این همه نعمت رنگارنگ برای ما فرستاده شده است لذت می‌برید.

*استاد پختن املت

بهترین غذایی که درست می‌کنم املت است(می خندد) باقی غذاها هنر برتری می‌خواهد که من از آن بی‌بهره‌ام مثلا من بلد نیستم برنج دم کنم و در نهایت املت را از همه غذاها بهتر درست می‌کنم خودتان تصور کنید که اگر با این توانایی‌ها بخواهم غذاهای آن چنانی درست کنم چه اتفاق‌هایی می‌افتد.

*برکت نان

عضو ثابت غذای ما به دو دلیل نان است دلیل اول برکتی است که نان با خود به همراه دارد و دلیل دوم خوش طعم بودن آن است نان حتی با غذایی که خورشت دارد جواب ویژه‌ای می‌دهد.

*هم سفره هم میز

سیستم ما این جا به شکلی است که هم از سفره استفاده می‌کنیم و هم از میز غذا خوری من خودم سفره را به خاطر این که همه را دور هم جمع می‌کند بیشتر دوست دارم اما وقتی سر سفره غذا می‌خورم پایم به شدت خواب می‌برد البته بعضی غذاها نمی‌شود پشت میز خورد مثلا خوردن آبگوشت روی میز لطفی ندارد.

*رستوران سنتی را بیشتر دوست دارم

هم رستوران‌های سنتی جذاب است و هم رستوران‌های مدرن خوب است معمولا رستوران‌های سنتی را ترجیح می‌دهم البته خیلی وقت است که فرصت رفتن به رستوران را نداشتم شما در رستوران‌های سنتی غذاهای خاصی پیدا می‌کنید که شاید در رستوران‌های مدرن کمتر دیده شود .

*خوشبختی در قناعت است

به نظرم نباید بگوییم خانواده خوشبخت یا زوج خوشبخت بلکه باید بگوییم خانواده موفق و زوج موفق خوشبختی یک بار بی دغدغه‌ای با خودش می‌آورد که انگار این آدم‌ها هیچ غصه ای‌ در زندگی ندارند در حالی که باریی که کلمه موفقیت دارد خالی از کلمه استرس و ترس و غصه خوردن برای رسیدن به اهداف زندگی نیست به موفقیت رسیدن در هر عرصه‌ای سخت است.

خوشبختی چیزی بیرون از آدم ها نیست و فکر می‌کنم که احترام به فردیت متقابل بین اعضای خانواده و بعد از آن به جامعه باعث می‌شود که انسان‌ها اعتماد به نفس پیدا کنند و کم کم به موفقیت برسند و در قالب آن موفقیت خودشان را انسان‌های خوشبختی ببینند.

خوشبختی در قلب و مغز انسان و در تعریف انسان از جهان آفرینش است و به قول حضرت علی (ع): خوشبختی در قناعت است قناعت نه به معنای خساست بلکه قناعت به موقعیتی که در آن به سر می‌بریم.

منبع: هفت صبح

شهاب حسینی - اسامی فیلم هایی که فرم جشنواره فجر را پر کرده اند

 فیلم‌های «چ»، «ترنج در ترنج»، «استرداد»، «فرزند چهارم»، «سلام/خداحافظ»،«کلاس هنرپیشگی»، «چه خوب برگشتی» و ... فرم حضور در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر را پر کرده‌اند.
به گزارش فارس، جشنواره فیلم فجر ویترین سینمای ایران است و همه ساله به عنوان تحویل سال سینمای ایران به شمار می‌رود. همه ساله از چند ماه قبل از جشنواره تکاپو برای حضور در این رویداد مهم آغاز می‌شود و فیلمسازان همه در تلاش هستند تا آثار خود را به جشنواره برسانند.
53 فیلم سینمایی فرم حضور در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر را پرکرده‌اند و در تلاش برای رسیدن آثار خود به این جشن هستند.
اسامی فیلم‌ها بر اساس نام فیلم، نام کارگردان و نام تهیه‌کننده تنظیم شده است.
1- «آینه شمعدون»، بهرام بهرامیان، محمد کمالی‌پور.
2- «ابرهای ارغوانی»، سیامک شایقی، محمد فلاح.
3- «پرویز»، مجید برزگر، سعید آرمند (محصول میلاد فیلم).
4- «دلتنگی‌های عاشق»، رضا اعظمیان، محمد رضا شریف‌الدین.

5- «هیس دخترها فریاد می‌زنند»، پوران درخشنده، پوران درخشنده.

6- «از تهران تا بهشت»، ابوالفضل صفاری، ابوالفضل صفاری.

7- «جیب بر خیابان جنوبی»، سیاوش اسعدی، علیرضا اسعدی.

8- «آقای الف»، علی عطشانی، سعید شرفی‌کیا.
9- «ساکن خانه جنوبی»، حسینعلی لیالستانی، حسن علیمردانی (مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی).
10- «زیباتر از زندگی»، انسیه شاه‌حسینی، سید سعید سیدزاده.
11- «به خاطر پونه»، هاتف علیمردانی، امیر عباس گردان.
12- «ترنج در ترنج»، مجتبی راعی، مجتبی راعی.
13- «آفتاب، مهتاب، زمین»، علی قوی‌تن، علی قوی‌تن.
14- «گورداله و عمه غولی»، نادره ترکمانی، نادره ترکمانی.
15- «رسوایی»، مسعود ده‌نمکی، مسعود ده‌نمکی.
16- «دل بی‌قرار»، قربان محمدپور، محمود غلامی.
17- «بچه‌های جسور»، حجت ا... سیفی، حجت ا... سیفی (ناهید فیلم).
18- «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو»، سید روح ا... حجازی، مهدی داوری لنگرودی.
19- «مروارید»، سیروس حسن‌پور، جواد نوروزبیگی
20- «گناهکاران»، فرامرز قریبیان، فرامرز قریبیان.
21- «عقاب صحرا»، مهرداد خوشبخت، عباس اکبری.
22- «هیچ کجا، هیچ کس»، ابراهیم شیبانی، حسن کلامی.
23- «چ» (شهید چمران)، ابراهیم حاتمی‌کیا، بنیاد سینمایی فارابی.
24- «استرداد»، علی غفاری، محسن علی اکبری.
25- «غریبه»، حمید بهمنی، موسسه فرهنگی هنری شهید آوینی.
26- «بازگشت به آینده»، علی عبدالعلی‌زاده، فرهاد گلی.
27- «مرغابی دشت سرخ» (یوسف هور)، علی اصغر شادوران، اداره کل فرهنگ و هنر استان خوزستان.
28- «فرزند چهارم»، وحید موسائیان، وحید موسائیان.
29- «شاباش»، حامد کلاهداری، علی لدنی.
30- «دامنه‌های سفید»، محمد ابراهیم معیری، بهروز رشاد.

31- «آشغال‌های دوست داشتنی»، محسن امیر یوسفی، محسن امیریوسفی.

32- «قاعده تصادفی»، بهنام بهزادی، بهنام بهزادی.

33- «خاک و مرجان»، سید مسعود اطیابی، سید امیر پروین آشتیانی.
34- «سلام/ خداحافظ»، پرویز شهبازی، امیر سمواتی.
35- «سال‌های حادثه»، سعید چاری، محمد آزادی مهربانی، سعید چاری (محصول گروه کودک شبکه تهران).
36- «چه خوب برگشتی»، داریوش مهرجویی، داریوش مهرجویی، رضا درمیشیان.
37- «گهواره‌ای برای مادر»، پناه بر خدا رضایی، محمد احمدی، پناه برخدا رضایی
38- «تولد»، محمد رضا ورزی، محمد رضا شرفی‌نیا.
39- «بشارت یک خانواده هزاره سوم»، محمد هادی کریمی، علی لدنی.

40- «حوض نقاشی»، مازیار میری، منوچهر محمدی (محصول سازمان توسعه سینمایی حوزه هنری).

41- «جا به جا»، علی توکل‌نیا، حسن توکل‌نیا.

42- «همه چیز برای فروش»، امیر حسین ثقفی، علی اکبر ثقفی.
43- «خواب‌های طلایی»، رضا سبحانی، عبدا... علیخانی، حسین فرحبخش.
44- «عملیات مهدکودک»، فرزاد اژدری، رویا شریف.
45- «زن مرد زندگی»، مهدی ودادی، مهدی ودادی.
46- «داستان عوضی»، فریدون جیرانی، تینا پاکروان.
47- «آسمان زرد کم عمق»، بهران توکلی، سعید ملکان.
48- «کلاس هنرپیشگی»، علیرضا داوودنژاد، علیرضا داوودنژاد.
49- «کوسه‌های خلیج فارس»، حسین قاسمی جامی، موسسه فرهنگی، هنری شاهد.
50- «برلین – 7 »، رامتین لوافی‌پور، سیامک پورشریف.
51- «نیکان و بچه غول»، رحمان رضایی، بنیاد سینمایی فارابی.
52- «دنیای پرامید»، منوچهر هادی، مهدی احمدی.
53- «چتر سبز»، ناصر رفائی، ناصر رفائی.

شهاب حسینی - پخش دوباره سریال های "مدار صفر درجه" و "شوق پرواز" از IFILM

 شبکه آی فیلم در حال پخش کردن سریال "مدار صفر درجه" هست. این سریال هر روز  ساعت 16:30 پخش می شه و تکرارش همون شب ساعت 00:30 بامداد هست. 

 سریال "شوق پرواز" هم از 28 آذر ماه ساعت 21:30 به صورت روزانه پخشش آغاز میشه.  شبکه آی فیلم از طریق دستگاه های دریافت دیجیتال قابل دسترسی هست.

شهاب حسینی - عکس های برنامه "آبی شو"

 عکس های برنامه آبی شو رو براتون در گالری وبلاگ قرار دادم. این برنامه چند سال پیش  تو دهه فجر از شبکه 5 پخش می شد. احتمالا دیدین این عکسها رو اما دوباره دیدنشون  خالی از لطف نیست. 

 برای دیدن سایر عکسها روی نشان زیر کلیک کنید.


پ.ن : اگه کسی از دوستان عکسی ، متنی ، فن ویدئویی چیزی برای تولد شهاب داره می تونه به صورت نظر خصوصی برای من بفرسته. درسته هنوز زوده اما بهتره از الان شروع کنین! 

شهاب حسینی - درباره فیلم "آشغال های دوست داشتنی"

 فیلمبرداری آشغال‌های دوست داشتنی به تهیه‌کنندگی و کارگردانی محسن  امیریوسفی که از 19 مهر در تهران آغاز شده همچنان ادامه دارد. اين فيلم  درباره‌ی خانواده‌ای است که یک شب تا صبح فرصت دارند مشکل مادر خانواده را حل  کنند. فيلمي كه براساس گفت و گوي حسن نجاريان با دنياي تصوير قرار است  از زاويه  طنز وضعيت يك خانواده را در روزهاي انتخابات سال 88 را نمايش دهد.
 به گزارش کافه سینما به نقل از دنياي تصوير فيلمنامه آشغال هاي دوست داشتني در طول 6 ماه توسط محسن امير يوسفي نوشته شده.  فيلمنامه اي كه يك سال و نيم در انتظار دريافت پروانه ساخت بود و از اوايل تير ماه سال 91  بلافاصله بعد از دريافت پروانه ساخت وارد پيش توليد شد.داستان آشغال هاي دوست داشتني در يك شب مي گذرد.
فيلمبرداري اين فيلم با دوربين red epic  توسط تورج اصلاني انجام شده. فيلمبرداري كه  اين روزها نامزد دريافت معتبرترين جايزه فيلمبرداري جهان شده و بعد از مدتي دوري از سينما با اين فيلم دوباره كار فيلمبرداري در سينماي ايران را از سر گرفته. 
آشغال هاي دوست داشتني در يك لوكيشن در جنوب تهران فيلمبرداري شده. شيرين يزدان بخش بازيگر اصلي اين فيلم است و حبیب رضائی،هدیه تهرانی، نگارجواهریان، صابر ابرو شهاب حسینی ديگر بازيگران اين فيلم هستند.
تدوين اين فيلم براي حضور در جشنواره فجر همزمان با فيلمبرداري توسط سهراب خسروي انجام مي شود.
امیر یوسفی علاوه بر نویسندگی و کارگردانی آشغالهای دوست داشتنی به روال سابق، فیلم جدیدش را خودش تهیه می‌کند. این فیلم سومین ساخته امیریوسفی بعد از فیلمهای خواب تلخ و آتشکار است.

شهاب حسینی - نقدی بر فیلم "یکی می خواد باهات حرف بزنه"

 «یکی می‌خواد باهات حرف بزنه» روایتی است از چند شخصیت که به نوعی در زندگی یکدیگر تاثیرگذار بوده‌اند و مرگ یکی از آن‌ها فرصتی فراهم می‌آورد تا دیگر شخصیت‌ها تعریفی از خود به دست دهند گرچه فیلم مضمونی کلیشه‌ای و در عین حال انسانی را بهانه ورود به یک زندگی قرار داده (اهدای عضو و لزوم وجود رضایت پدر) و سعی داشته درونمایه‌های اجتماعی عمیق‌تری را نیز مورد توجه قرار دهد از نحوه تعامل میان انسانها در اجتماع امروزی تا درماندگی و استیصال فرد درپی رخدادی ناخواسته و گرفتار آمدن در موقعیتی که فرصت انتخاب را از او سلب کرده است.
فيلم با تعريف رابطه ميان مادر(لیلا) و دخترش(یاسمن) آغاز مي‌شود ليلا شخصيتي که تلخی شکست در زندگی مشترک در رفتار سرد و خشک او عیان است تا انتهاي فيلم اين وجه خود را حفظ مي‌كند. در ادامه با شخصيتي ديگر (علیرضا)كه دندانپزشك است آشنا مي‌شويم او علاقمند به ازدواج با ليلاست اما مخالفت ليلا (که از ترس او از اعتماد دوباره ریشه می‌گیرد) سبب شده تا ياسمن كه در فقدان پدر، به دنبال احساس امنيت و آرامش حضوری پدرگونه در خانواده است سعی در ایجاد این ارتباط داشته باشد. یاسمن مادرش را در جدایی پدر و تنهایی خود مقصر می‌داند تلاش او براي كسب رضايت مادر بي‌فايده است و بعد از مشاجره لفظي ميان آن دو، ياسمن نزد علیرضا مي‌رود مادر با مطلع شدن از اينكه ياسمن به مطب رفته، در پي او مي‌رود و ياسمن هم كه اعتماد خود به كسي كه مانند پدر برايش اهميت داشته را از دست رفته مي‌بيند، هنگام خروج از مطب بر اثر سانحه رانندگی دچار مرگ مغزي می‌شود. به پيشنهاد پزشك بیمارستان، مادر تصميم به اهداي اعضاي او مي‌گيرد اما رضايت پدر(مصطفی) لازم است. اين رویداد، بهانه روایی مناسبی را فراهم می‌آورد تا داستان وارد مرحله ديگري از ساختار خود شود گرچه لیلا می توانست با چشم پوشی از اهدای عضو خود را از زحمت جستجوی همسر سابق برهاند اما این تصمیم علاوه بر وجه انسانی، از نگاهی دیگر نیز قابل توجیه است اکنون که مادر تنها نقطه اشتراک باقی مانده از یک زندگی خاتمه یافته را از دست رفته می‌بیند چندان بی میل نیست که حضور همسر سابق خود را در دردناک‌ترین لحظه زندگی حس کند. پيش تر طي گفتگوي مادر و ياسمن متوجه شده‌ايم كه مادر به دليل خيانت همسرش از او جدا شده است و اكنون مادر به دنبال يافتن نشاني از مصطفی به سراغ خانواده او می‌رود جایی که گناه فروپاشی زندگی را به پای او نوشته‌اند و او را می‌رانند لیلا با اکراه نزد زني مي‌رود كه باعث پایان تلخ زندگي مشترکش بوده، او خبري از همسر سابق ندارد اما ليلا با سماجت نشاني همسر سابقش را در كرمان یافته رهسپار مي شود.
لیلا زنی است كه پس از ضربه روحي سختي كه فروپاشی زندگي مشترك به او وارد آورده سعي داشته با متوقف كردن احساسات و تمركز بر وضعيت زندگي تنها دخترش خود را نسبت به نقاط خالي زندگيش بي اعتنا جلوه دهد و اين طرز تفكر بر ايجاد شخصيت تنها و منزوي او تاثير قابل ملاحظه اي داشته است البته در خصوص چرایی عدم حضور هیچ یک از اعضای خانواده لیلا توضیحی وجود ندارد در یک چنین شرایطی غالبا نقش والدین زنی چون لیلا پررنگ‌تر می‌شود اما در پرداخت فیلمنامه به این نکته توجهی نشده است. در بخش دوم فیلم با دو شخصيت ديگرآشنا مي‌شويم، همسر سابق ليلا به دليل بدهي مالي در زندان است و هنگامه - همسر فعلي او و از بازماند گان زلزله بم – زني است تنها و اكنون باردار كه زندگيش را بي سر پناه مي بيند. رابطه ليلا و هنگامه پرداخت خوبي دارد و صحنه‌هايي كه آنها در كنار هم قرار مي‌گيرند با ایفای نقش تحسین برانگیز بازیگران (آنا نعمتی– یکتا ناصر) کارکرد مهمي در آشكار شدن بخش‌هاي ديگري از ساختار روايي فيلم دارند.
هنگامه شخصيتي كه تمام بستگانش را در زلزله از دست داده، نوزادي در راه دارد، همسرش در حصار زندان است و اميدي هم براي فراهم آوردن مبلغ بدهي پيش روي خود نمي‌بيند. وضعيت پيش آمده او را بر آن مي‌دارد تا به مصطفی پيشنهاد دهد كه در ازاي رضايت كتبي اهداي عضو ياسمن، مبلغي دريافت كند همسرش با شنيدن اين پيشنهاد بر مي آشوبد اما دشواري موقعيتي كه خود را درآن گرفتار مي‌بيند او را مجبور مي‌كند تا اين پيشنهاد را با ليلا كه براي ملاقاتش آمده مطرح كند. در صحنه‌هاي مربوط به گفتگوی ليلا و همسر سابقش بخش ديگري از گذشته نمايان مي‌شود؛ مصطفی، خود به گناهش اعتراف و از ليلا تقاضاي بخشش كرده اما با واكنش شديد ليلا و تقاضاي طلاق او مواجه شده و در پي آن تمام اركان زندگي اش از هم پاشیده. تا آنجا كه پدر مصطفی مجبور شده مغازه‌اش را براي پرداخت مهريه ليلا بفروشد. مصطفی كه همه چيزش را باخته به شهرستان مي‌رود و در آنجا هم ناكامي‌هايش ادامه دارد. پس از اين گفتگو ليلا با انزجار او را ترك مي‌كند و در ادامه هنگامه واقعيت و درماندگي زندگي خود را با ليلا در ميان مي‌گذارد و اعتراف مي‌كند كه پيشنهاد دريافت پول از جانب او بوده است. باورپذیرترين شخصيت به لحاظ پرداخت، شخصيت هنگامه است زني كه از دشواري‌هاي اجتماعي به تنگ آمده به فريب روی می‌آورد اما نمي‌تواند فريبكار بماند، همانگونه كه خودش مي‌گويد کسی که او را از میان آوار زلزله بیرون کشیده و تنها در میانه یک زندگی فروپاشیده قرار داده نمی بخشد او زماني قصد خاتمه بخشیدن به زندگي خود را داشته اما وجود فرزندي كه در راه است او را پشيمان كرده و اکنون زنی درمانده و مستاصل که نومیدانه به آينده چشم دوخته با حالتي مغبون پیش روی ليلا اشك مي‌ريزد. ليلا به قصد کسب رضایت طلبکار همسر سابق به تهران باز مي‌گردد و در مي‌يابد كه او همان زني است كه فروپاشی زندگی‌اش را موجب شده او نیز در موضعی متقابل ليلا را مسبب نابساماني زندگيش دانسته او را متهم مي‌كند كه قبل از ازدواج از رابطه‌شان مطلع بوده و با اين آگاهي، باز هم به ازدواج تن داده است نکته‌ای که لیلا را نیز در سرنوشت زندگی‌اش چندان بی‌تقصیر جلوه نمی‌دهد.
كينه‌اي كه زن به دل دارد او را به هيچ چيز جز دريافت پول نقد راضي نمي كند، آنچه مي داند محال است و او آشکارا ويراني زندگي مصطفی را به تماشا نشسته.
در فصل نهايي، پدر از كرمان تماس مي گيرد و رضايت مي‌دهد. چندي بعد از دفن ياسمن، در صحنه ای تاثر برانگیز پدر به همراه همسرش و ليلا بر سر مزار ياسمن حاضر شده، گوش برسينه پسركي مي‌گذارد كه حیاتش مرهون تپش‌های قلب ياسمن است. 
آنچه جاي افسوس دارد عدم حفظ منطق روايت از نيمه داستان به بعد است. شخصيت زن طلبكار مي‌توانست پرداخت كامل و جامع‌تري داشته باشد و رجعت و اعتماد دوباره پدر پس از جدایی از لیلا به او – زنی که شالوده زندگی اش را بر هم ریخته - توجیهی نمی‌یابد. در فرجام، ابهاماتي در خصوص سرنوشت پدر، چگونگي آزادي‌اش از زندان و شخصيت علیرضا باقی می‌ماند عناصري كه در صورت پرداخت جامع مي توانستند ساختار روايي قابل دفاعي را موجب شوند. در نگاهی کلی شخصیت‌های فیلم در یک نکته مشترکند هر یک به نوعی در جدال با زندگی بازنده بوده‌اند و فیلمساز در نمایاندن تلخی فضایی که در پی مرگ فرزند تشدید شده و بر زندگی شخصیت‌ها سایه افکنده با غالب نشان دادن رنگ‌های تیره و سرد بر فضا، نوع موسیقی و لوکیشن‌های انتخابی در کنار ایفای نقش قابل قبول بازیگران موفق عمل کرده مخاطب را در سفری حزن انگیز به درون یک زندگی از هم پاشیده با خود همراه می‌سازد.

مزدا مرادعباسی

منبع : روزنامه بانی فیلم

شهاب حسینی - وضعیت 14 بازیگر مشهور سینما

 ...برخی از آن‌ها چون «شهاب حسینی» و «ترانه علیدوستی» بیش از یک  فیلم برای اکران در جشنواره امسال دارند و برخی دیگر نه تنها امسال در  جشنواره حضور ندارند بلکه هیچ خبری از فعالیت هنری آتی‌شان نیست؛ «لیلا  حاتمی» و «بهرام رادان» در این گروه قرار می‌گیرند...

 برخی از بازیگران شناخته‌شده این روزها سینما را کنار گذشته و به فعالیت‌های دیگر هنری روی آورده‌اند؛ از ترجمه کتاب گرفته تا تهیه‌کنندگی موسیقی.

به گزارش کافه سینما به نقل از نامه، بازیگرانی که عنوان «ستاره» این روزهای سینمای ایران را تشکیل می‌دهند، این روزها شرایط متغییر را پشت سر می‌گذارند. برخی از آن‌ها چون «شهاب حسینی» و «ترانه علیدوستی» بیش از یک فیلم برای اکران در جشنواره امسال دارند و برخی دیگر نه تنها امسال در جشنواره حضور ندارند بلکه هیچ خبری از فعالیت هنری آتی‌شان نیست؛ «لیلا حاتمی» و «بهرام رادان» در این گروه قرار می‌گیرند.

آنچه در زیر می‌بینید وضعیت فعالیت 14 بازیگر سینماست که در گزارشی مفصل «همشهری جوان» آن را منتشر کرده است:

شهاب حسینی - صحبتهای منوچهر هادی درباره نقش شهاب در فیلم "یکی می خواد..."

 ...قبول كردن شهاب حسيني براي بازي در نقش مصطفي، بسيار هوشمندانه بود.با اين‌كه نقش، اكت‌هاي فيزيكي ندارد اما به گونه‌اي ديگر از اين بازيگر، بازي خاصي مي‌طلبد. 

براي نقش مصطفي هم چند گزينه داشتيم. يكي از گزينه‌ها كه قطعي شده بود، حميد فرخ‌نژاد بود كه بر سر رقم دستمزد با او به توافق نرسيديم.گزينه بعدي كه خيلي ما را معطل هم كرد، حامد بهداد بود كه جواب درستي به ما نمي‌داد و خيلي ما را معطل كرد.جالب است بدانيد كه آقاي شهاب حسيني، يكي از گزينه‌هاي بازي در نقش عليرضا بود كه گفت در اين نقش بازي نمي‌كند اما وقتي براي نقش مصطفي به او پيشنهاد داديم، او پذيرفت كه بازي كند.تمام نقش آفريني او در مديوم شات بود بجز سكانس سر قبر كه آن هم بخش عمده‌اش، مديوم شات است و هيچ اكت فيزيكي ندارد. شهاب، بازيگر باهوشي است كه تمام بازي‌اش در پشت ميز در مديوم شات‌هايي به يك اندازه است كه در كل، 17 دقيقه از زمان فيلم در اتاق ملاقات رقم مي‌خورد.شهاب در همين مديوم شات همه كاري كرد و معتقدم او هم مي‌بايست در جشنواره سال گذشته فيلم فجر، جزو نامزدها مي‌بود. 

- بخشی از مصاحبه مجتبی اردشیری با منوچهر هادی درباره فیلم "یکی می خواد باهات حرف بزنه"


شهاب حسینی - تهیه کننده "من و زیبا" : "متاسفانه شرایط اکران در ماه محرم فراهم نشد."

 فيلم نيوز: تهیه‌کننده فیلم سینمایی "من و زیبا" به کارگردانی فریدون حسن‌پور از عدم حمایت از اکران عمومی این مناسبتی برای ماه محرم گله کرد و گفت: "متاسفم سینمای ایران چنین وضعیتی دارد."

جواد نوروزبیگی در این‌باره گفت: "متاسفانه وقتی یک فیلم مناسبتی ساخته می‌شود نه در بخش تولید و نه در اکران مورد حمایت قرار نمی‌گیرد. در صورتی که "من و زیبا" بازیگران شاخصی دارد و حتی به لحاظ ساختار و کارگردانی اثر قابل توجهی است اما متاسفانه شرایط اکران آن در ماه محرم فراهم نشد."

وی افزود: "چنین فیلم‌هایی در محرم مخاطب خوبی دارند اما سینماداران فقط در ظاهر می‌خواهند خود را حامی چنین فیلم‌هایی نشان دهند و در عمل از اکران آثار مناسبتی امتناع می‌کنند. ما نتوانستیم با هیچ گروهی برای اکران "من و زیبا" قرارداد ببندیم و حتی گروه آزاد نیز امکان اکران نداشت."

نوروزبیگی تاکید کرد: "نمی‌دانم آیا در شرایط فعلی ما باید درباره چنین موضوعاتی فیلم بسازیم یا نه؟ متاسفانه فیلم‌های عاشورایی که توسط بخش خصوصی هم ساخته می‌شود حمایتی از آن‌ها برای اکران صورت نمی‌گیرد. شورای صنفی نمایش هم تمایلی برای اکران "من و زیبا" نداشت."

وی ادامه داد: " "من و زیبا" یک فیلم مناسبتی برای محرم است و جوایز مذهبی نیز تا کنون دریافت کرده‌ حتی توسط حوزه علمیه نیز مورد تقدیر قرار گرفته است اما متاسفانه این سوژه‌ها نیز مانند سینمای دفاع مقدس در حرف و ویترین است و در عمل هیچ اتفاقی برای آن صورت نمی‌گیرد."

این تهیه‌کننده افزود: "دوستان حاضرند به فیلم‌های مفرح و سیاه‌نما برای اکران مجوز دهند اما از اکران آثار مناسبتی دوری می‌کنند. سینمای ایران با این وضعیت نمی‌تواند راهی پیش ببرد. پرویز پرستویی بازیگر فیلم از دستمزد خود سرمایه گذاشته و من هم به نوبه خودم سرمایه‌ای تهیه کرده‌ام فقط ما دونفر پشت این فیلم بودیم اما مورد حمایت قرار نگرفتیم. اتفاقات پیش آمده برای فیلم را به صاحب اصلی آن که ما با نیت او کار را ساخته بودیم واگذار می‌کنیم."

وی در پایان گفت: "شورای صنفی نمایش حتی برای اکران فیلم در این ماه با ما تماس هم نگرفت اما به عقیده من هنوز هم دیر نشده و می‌توان برای اکران "من و زیبا" اقدام کرد."

در "من و زیبا" به کارگردانی فریدون حسن‌پور پرویز پرستویی، شهاب حسینی، صادق صفایی، دریا آشوری، رضا ناجی، حدیث میر امینی، پرویز سیرتی و... بازی می‌کنند. این فیلم داستان زندگی موسی است. او در شبی سرد و بارانی قبل از آنکه به خانه برسد راحله همسرش بر اثر درد زایمان جان می‌سپارد.

شهاب حسینی - نقدی بر تله فیلم "تعبیر خواب"

 روز جمعه سوم آذر مصادف با شب نهم محرم، تله فیلم «تعبیر خواب» به کارگردانی رضا  دادویی از شبکه یک پخش شد که از جهات بسیاری حایز اهمیت به شمار می‏رود. 

 بر خلاف عرف رایج انبوهی از فیلم‏های تلویزیونی یا تله فیلم‏ها که معمولاً برخلاف فیلم‏های  سینمایی یا سریالها در سکوت خبری ساخته می‏شوند و در سکوت کامل هم پخش  می‏شوند، تله فیلم مورد نظر از مدتها قبل با تأخیر در پخش خود، بحث‏برانگیز و خبرساز  شد. حضور بازیگر گزیده‏کاری چون شهاب حسینی و تدوینگر کارکشته‏ای چون نازنین مفخم  در کنار سایر عوامل حرفه‏ای نشان از اثری متفاوت داشت. گویا قرار بوده این فیلم که  محصول شبکه اول سیما و موسسه ناجی هنر است، به مناسبت هفته ناجا تولید شده و در همین هفته هم روی آنتن برود. اما عدم پخش آن در زمان مقرر، علیرغم اعلام در کنداکتور پخش شبکه و اعلام رسمی وبسایت موسسه ناجی هنر، باعث شد تا حرف و حدیث‏های زیادی پیرامون این فیلم شکل بگیرد. 

با اینکه مسئولان شبکه و موسسه ناجی هنر از پخش آن در اسرع وقت خبر دادند، اما تأخیر چند ماهه باعث شد تا عده‏ای تحریم بازیگران فیلم «جدایی نادر از سیمین» را دلیل توقیف این فیلم اعلام کردند و گروهی موضوع بحث‏برانگیز آن را دلیل عدم پخش آن دانستند.بالاخره با بالا گرفتن اخبار پیرامون تولید و پخش این فیلم، آنونس آن از شبکه پخش شد و در روز جمعه بعداز ظهر روی آنتن رفت. از همان ابتدا و با شروع تیتراژ فیلم که با آیه ای از قرآن و به نقل از شیطان و روی پلان‏هایی از زیر آب آغاز می‏شد، می‏شد تفاوت‏های زیادی را با تله‏ فیلم‏های مرسوم تلویزیون حدس زد. چرا که معمولاً عرف این سال‏ها بوده که فیلم‏های تلویزیونی را آثاری بسیار ساده‏انگارانه و کم هزینه و بی‏دردسر برای یکبار پخش ببینیم. اما تلاش سازندگان برای گرفتن پلان‏های زیر آب نوید اثری متفاوت در این حوزه را می‏داد.سرگرد جوانی که نقش آن را شهاب حسینی بازی می‏کند، با بیماری صعب‏العلاج دخترش که روزهای آخر عمر خود را سپری می‏کند مواجه است و در جریان همان تیراندازی اول تیر خورده و بقیه داستان در ذهن او شکل می گیرد.با مروری بر قصه فیلم بخوبی در می‏یابیم که با فیلمنامه‏ای متفاوت مواجهیم. فیلمنامه‏ای که تلاش ندارد پلیس را مرد آهنین قلمداد کرده و او را شکست‏ناپذیر معرفی کند. بلکه انسانی قابل باور است که می‏توان نمونه‏ی او را در گوشه و کنار این شهر دید. از نکات خوب دیگر در شخصیت‏پردازی پلیس قهرمان فیلم، حرکت او در مسیر قهرمان و ضد قهرمان است که دست‏کم در سینمای پلیسی ما سابقه نداشته است.

رضا دادویی کارگردان این فیلم با همین تجربه‏اش نشان داد که پخته و کاربلد است و کار خود را بسیار بهتر از کسانی که در این سال‏ها فیلم پلیسی ساخته‏اند می‏شناسد. کافی است که کارگردانی این فیلم را با محصولات پلیسی اخیر تلویزیون مثل سریال «دیوار» یا «سقوط آزاد» مقایسه کرد. اگرچه در این فیلم نیز از تکنیک دوربین روی دست استفاده شده، اما پلان‏های درست و منسجم کارگردان باعث شده است تا بازی خوب بازیگران بخوبی دیده شود. پلان‏های long Take داخل کلانتری و بیمارستان نماهایی بسیار جسورانه‏اند که این روزها حتی در سینمای ما نیز کمتر شاهد آن هستیم. کار تصویربرداری این اثر نیز قابل توجه است. اشکان اشکانی که نام او را با آثار شاخص فیلم کوتاه و جایزه‏های زیادی که برده است، به خاطر دارم توانسته خواسته‏های کارگردان اثرش را بخوبی اجرایی کند. حرکت‏های نرم و یکدست و رنگ و نور بسیار خوب و متفاوت این کار علیرغم وجود بعضی اشکالات جزیی توانسته بود فضای فیلم را به سینمای نوآر نزدیک کند و شاید به جرأت بتوان گفت که این فیلم از معدود تجربه‏های سینمای ما در این ژانر است.


در این فیلم، بازی بازیگران از نقاط شاخص و شایان توجه است که قطعاً خبر از آگاهی و هوشمندی کارگردان اثر در بازی گرفتن از بازیگرانش دارد. چرا که در این فیلم تقریباً همه بازیگران فیلم از شهاب حسینی گرفته تا بازیگران کتر شناخته شده بازی قابل قبولی ارائه داده‏اند. نکته جالب در کار بازیگری این فیلم آن بود که سطح بازی‏ها با هم هماهنگ شده بود. شهاب حسینی بازیگر بسیار با تجربه‏ای است و غیر از ارائه یک بازی خوب انتظار دیگری از او نمی‏رود. اما در کنار او بازی حمید ابراهیمی واقعاً ستودنی است. بازیگر نقش زن شهاب حسینی (الهه حسینی) است نیز در اندک پلا‏ن‏های حضورش در ابتدای فیلم خوب است. تدوین یک دست و منسجم فیلم با صداگذاری مناسب و دقیق باعث شده بود به هیچ وجه گذشت زمان احساس نگردد. موسیقی متفاوت فیلم نیز از ویژگی‏های قابل توجه این فیلم است که به غیر عادی بودن فضای آن کمک زیادی می‏کند. اگرچه میزان حضور موسیقی بسیار زیادتر از حد لازم به نظر می‏رسد و گاهی باعث اذیت شدن مخاطب می‏‏شد. به هر حال چه ما این فیلم را دوست داشته باشیم و با فیلمنامه آن ارتباط برقرار کرده باشیم یا نه، نمی‏توان بر ارزش‏های موجود بر آن صحه نگذاشت. این فیلم تلاش کرده بود که با جدی گرفتن فرمت تله فیلم و نگاه سینمایی به آن، اثری در خور و شأن مخاطب ارائه کند. لذا دلایل تأخیر در پخش آن هرچه بود، نمایش آن نشان داد که با وجود هزینه‏های کم و امکانات محدود می‏توان اثری استاندارد و واجد ارزش ساخت. به هر حال این فیلم نشان از ظهور کارگردانی خلاق و کاربلد دارد که در سایه اعتماد مدیران شبکه و البته نیروی انتظامی و موسسه ناجی توانسته است هنر خود را به عرصه برساند.

ایمان شرافتی

شهاب حسینی - حضور ستارگان در جشنواره فیلم فجر 31

 یکی از جذابیت های هر ساله جشنواره فیلم فجر، حضور بازیگران محبوب و معروف با فیلم های مختلف است. ستاره هایی که هر کدام در نقشی و با شمایلی، در جشنواره حضور دارند وسینمادوستان را سر ذوق میآورند. جشنواره سی و یکم فجر در حالی کمتر از سه ماه دیگر آغاز به کار می کند که کارگردانان باید تا چند روزدیگر فرم جشنواره را پر کنند وبه این ترتیب پای ستاره ها هم به جشنواره سی و یکم باز می شود اما کدام ستاره ها با کدام فیلم ها خواهند آمد؟ کدام ها غیبت دارند وکدام ها بیش از بقیه پرکارند؟ برای جواب گرفتن، گزارش امروز را از دست ندهید.

مهناز افشار: سه فیلم / درخشش ادامه دارد

1- از تهران تا بهشت: این فیلم یک اثر تجربی از ابوالفضل صفاری است. افشار در این فیلم نقش غزال را برعهده دارد که با همسرش دچار چالش شده و زندگی شان روبه فروپاشی است. مرد زن را ترک می کند وزن در جست و جویی به دنبال شوهر، مسیری نمادین را طی می کند و در این سیر و سلوک به حقیقت ماجرا پی می برد...

2- چه خوبه برگشتی: این اولین بار است که مهناز افشار با داریوش مهرجویی کار می کند وقطعا می تواند از این همکاری به عنوان یکی از شانس های زندگی اش یاد کند. او برای بار سوم در فیلمی حضور دارد که حامد بهداد هم در آن ایفای نقش خواهد کرد. می توان انتظار داشت که اگر افشار به خوبی از پس نقشش در این فیلم بربیاید مهرجویی مانند لیلا حاتمی از او در فیلم های آینده اش هم استفاده کند.

3- هیچ کجا، هیچ کس: در میان ستارگان مرد این فیلم، مهناز افشار یک تنه بار ستاره زن «هیچ کجا هیچ کس» را بر دوش می کشد. هر چند بهاره کیان افشار هم (که این روزها با کلاه پهلوی شناخته شده) با او همبازی است.

 

شهاب حسینی: دو فیلم / امان از سندرم داون

1- آشغال های دوست داشتنی: اوکه در جشنواره سال گذشته یکی از پرکارترین بازیگران بود در حالی امسال با 2 فیلم آمده که فیلم های پیشین او در بهمن ماه سال گذشته چنگی به دل نزد و با انتقاداتی مواجه شد. او برای اولین بار با محسن امیر یوسفی (کارگردان آتشکار) همکاری کرده است. فیلمی که به ماجرایی خانوادگی اشاره دارد.

2- حوض نقاشی: مازیار میری و شهاب حسینی برای اولین بار است که با هم همکاری می کنند. حسینی به تازگی به اردوی میری پیوسته و در شمایل یک سندرومداونی روبرویدوربین رفته است. نقش همسر حسینی در این فیلم بر دوش نگار جواهریان است.

 

حمید فرخ نژاد: دو فیلم / استرداد سیمرغ؟

1- استرداد: این فیلم که یکی از پروژه های فاخر سال 91 است، قطعا در جشنواره سروصدا خواهد کرد. خیلی ها می خواهند بدانند یکی از پروژه های میلیاردی سال 91 با چه کیفیتی به این جشنواره رسیده است. بنابراین بازیگر اصلی این اثر هم حسابی دیده می شود. حمید فرخ نژاد نقش اصلی این فیلم را برعهده دارد که داستان آن به وقایع پس از جنگ جهانی دوم می پردازد. درست در زمانی که سران کشورهای متفق نشستی را در تهران برگزار کردند.

2- زندگی مشترک آقای محمودی و بانو: او در این فیلم نقش همسر هنگامه قاضیانی را ایفا می کند که زندگی شان دستخوش تغییراتی می شود. این دومین تقابل حمید فرخ نژاد و قاضیانی پس از فیلم «روزهای زندگی» است. همچنین دومین همکاری فرخ نژاد با روح الله حجازی به عنوان بازیگر و کارگردان نیز در این فیلم صورت گرفته است. اوسال گذشته فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم را به کارگردانی حجازی در بخش خارج از مسابقه جشنواره داشت.

 

حامد بهداد: دو فیلم / نور چشم مهر جویی با موهای سفید

1- فرزند چهارم: این فیلم درباره زندگی آفریقایی های کنیاست که با حضور گروهی ایرانی در آن منطقه اتفاقی برایشان می افتد. حامد بهداد نقش یکی از اعضای آن گروه را برعهده دارد. بهداد پس از «آدم کش»، آدم و حس پنهان برای بار چهارم با مهتاب کرامتی همبازی است. تقابل مهدی هاشمی و بهداد نیز جالب توجه خواهد بود.

2- چه خوبه برگشتی: بعد از نارنجی پوش و آن همه انتقاد (منهای تحسین های انگشت شمار) دل دادن به همکاری دوباره با داریوش مهرجویی در دوره ای که به اذعان کارشناسان دوره افول اوست جرات زیادی می خواهد اما گویا بهداد دل و جراتش را دارد. او حاضر شده تمام موهایش را سفید کند؛ گریمیکه علاوه بر توجه داوران در جشنواره، قطعا به فروش احتمالی هم کمک شایانی خواهد کرد. او در این فیلم در نقش یک پزشک ظاهر شده.

 

اکبر عبدی: دو فیلم / آقای شگفت انگیز

1- رسوایی: باز هم همکاری با مسعود ده نمکی. او در سکوت خبری به این فیلم پیوست و برای اولین بار در گریم یک روحانی ظاهر شد. عبدی در این فیلم که اولین اثر جدی ده نمکی به شمار می آید، یک روحانی مومن و متعهد است که دختر نه چندان خوشنام محله (الناز شاکردوست) حین فرار از دست طلبکاران پدرش با او مواجه می شود و همین آغاز ماجراست.

2- شاباش: این فیلم، به کارگردانی حامد کلاهداری، حساسیت های زیادی را به همراه داشته است. بعد از تکذیب حضور فرخ نژاد در این فیلم، این اکبر عبدی بودکه نقش اصلی کار را برعهده گرفت.

 

مصطفی زمانی: دو فیلم / بالاخره ستاره می شود؟

1- جیب بر خیابان جنوبی: او برای بازی کردن در این فیلم، بلاهای زیادی سرش آمد، از شکستگی پا گرفته تا توقف پی در پی پروژه تا اینکه کار نیمه کاره تمام شدو پس از اتمام بازی زمانی در «برلین منفی 7» فیلمبرداری اش دوباره از سر گرفته شد. او در این فیلم نقش یک دزد را بازی می کند که با مهدی و نورا هاشمی همبازی است.

2- برلین منفی 7: فیمی که احتمال می رود از فیلم های مهم جشنواره باشد. به هر حال از آنهم به عنوان یکی از پروژه های فاخر سال 91 نام برده می شود. زمانی در اولین فیلم بلند سینمایی رامتین لوافی پور نقش یک مهاجر را ایفا می کند که عواقب جنگ و حمله به عراق او را به دنبال جایی برای زنده ماندن می کشاند.

 

ترانه علیدوستی: دو فیلم / محبوب داوران

1- آسمان زرد کم عمق: این اولین همکاری علیدوستی با توکلی است. او در این فیلم نقش زنی جاافتاده را بازی کرده و جالب اینکه وزن هم اضافه کرده است.

2- زندگی مشترک آقای محمودی و بانو: در سومین فیلم روح الله حجازی روبروی پیمان قاسم خانی قرار گرفته تا این همکاری، حسابی کنجکاوی برانگیز شود. او نشان داده همیشه مورد توجه داوران است. می توان پیش بینی کرد حضور او در جشنواره سی و یکم هم مورد توجه قرار بگیرد.

 

حبیب رضایی: دو فیلم / بازگشت آقای بازیگردان

1- آشغال های دوست داشتنی: رضایی که در جشنواره سی ام بیکار بود، در حالی در جشنواره سی و یکم با دو فیلم آمده که به خاطر گزیده کاری اش می توان انتظار بازی خوب دیگری در آخرین کار محسن امیریوسفی از او داشت.

2- همه چیز برای فروش: امیرحسین ثقفی برای این فیلم از ترکیب بازیگرانی استفاده کرده که معمولا بازی شان استاندارد است. رضایی در این فیلم کنار صابر ابر و مریلا زارعی قرار گرفته است.

 

محمدرضا فروتن: دو فیلم / عاشق پیشه همیشگی

1- دلتنگی های عاشقانه: یک فروتن عاشق دیگر؛ اودر این فیلم با میترا حجار همبازی است. این دو که در دهه هفتاد در فیلم های مهمی چون نظیر «متولد ماه مهر»، «اعتراض» و «فریاد» همبازی بودند، در فیلم رضا اعظمیان، نقش یک زن و شوهر را بازی می کنند. فروتن ایفاگر نقش منوچهر است که به هنگام بازگشت از ماه عسل متوجه حمله نیروهای عراقی به ایران شده و زندگی عاشقانه اش دستخوش تغییرات می شود.

2- هیچ کجا، هیچ کس: او در این فیلم ابراهیم شیبانی، گویا یکی از بهترین بازی هایش را ارائه داده است. هر چند بازی در کنار کیانیان و افشار و ابر، طبیعتا جذابیت های خاص خودش را دارد.

 

صابر ابر: چهار فیلم / دست پر

1- آسمان زرد کم عمق: صابر ابر در این فیلم برای بار دوم به عنوان بازیگر روبروی دوربین بهرام توکلی قرار گرفته است. پیش از این همکاری این دو در فیلم «اینجا بدون من» شکل گرفته بود که از اقتباس های دیدنی سینمای ایران است. صابر ابر در «آسمان زرد کم عمق» نقش همسر ترانه علیدوستی را بازی می کند. این زوج با هم به مرور زندگی گذشته شان خواهند پرداخت. برخی پیش بینی می کنند که این فیلم از مهمترین فیلم های جشنواره سی و یکم است و سابقه بهرام توکلی در فیلمسازی هم نشان می دهد که این فرضیه، فرضیه بیراهی نیست.

2- همه چیز برای فروش: ابر در این فیلم با مریلا زارعی و حبیب رضایی همبازی است. نقش او در فیلم امیرحسین ثقفی مشخص نیست و تنها در خلاصه داستان این اثر آمده که «همه چیز برای فروش» سرنوشت انسان هایی است که ناخواسته محکوم به اجرای عدل هستند.

3- آشغال های دوست داشتنی: ابر برای بار دوم با نگار جواهریان در این فیلم همبازی است. این فیلم درباره خانواده ای است که یک شب فرصت دارند مشکل مادرشان را حل کنند. نقش اصلی این فیلم شیرین یزدان بخش است و ابر احتمالا نقش یکی از پسران این زن را بازی می کند.

4- هیچ کجا، هیچ کس: او به خاطر بازی در این فیلم با مهناز افشار، رضا کیانیان و محمدرضا فروتن راهی شمال کشور شد. ابراهیم شیبانی، کارگردان این اثر است.

شهاب حسینی - دانلود تله فیلم "تعبیر خواب"

 دوستان تله فیلم رو در 5 قسمت 30 مگابایتی آماده کردم برای دانلود. خیلی سعی کردم  حجمش کمتر بشه اما متاسفانه روی کیفیتش تاثیر بد می گذاشت. امیدوارم براتون راحت  باشه دانلودش. برای اینکه دانلودهاتونو مدیریت کنین می تونین از برنامه های internet download manager استفاده کنین که این قابلیت رو دارن تا دانلود موقتا متوقف  کنن و بعد از ادامه ش دانلود کنن. اینطوری مجبور نیستین حتما همه حجم فایلی رو یک  دفعه دانلود کنین. 


در بخش مدیا توضیح دادم که چطور از سایت upload.ir دانلود کنین ، اما اینجا یک بار دیگه هم توضیح میدم. برای ورود به صفحه دانلود روی نشان زیر کلیک کنید.

بعد از کلیک کردن روی لینک ، بعد از چند ثانیه منتظر شدن دکمه ای با نام "ایجاد لینک مستقیم" فعال می شود. روی آن کلیک کنید. در صفحه بعدی دکمه بزرگی با عنوان "download" نمایان می شود که با کلیک بر روی آن فایل برای دانلود آماده میشود. 

اگه مشکلی بود ، تو بخش نظرات بگید. ممنون.

وبلاگ - نقد بر روی تله فیلم "تعبیر خواب"

 خب دوستان! من سعی می کنم از این به بعد نظر و نقدمو راجع کارهای شهاب چه  سینمایی چه تلویزیونی بگم. امیدوارم شما دوستان هم نظرتونو راجع نقد و نگاه من بگید تا  بتونیم با هم درباره فیلم های شهاب به بحث بپردازیم.

 نقد تله فیلم "تعبیر خواب" :


کلیت این تله فیلم به نظرم در دیدن برای بار دوم یا سوم مشخص میشه. شاید کمی پیچیده باشه اما به نظرم داستانش داستان خوبی بود. البته باید این رو هم در نظر بگیریم که بازیگری (چه بازی شهاب چه دو نفر دیگه که هر دو از تئاتریها هستن) خیلی مایه نجات این تله شده بود. همچنین فیلمبرداری در بعضی صحنه ها یا شاید کارگردانی. 

به نظرم اولین برخورد شخصیت شهاب با اون مرد پالتوپوش بر میگرده به تنه کوچکی که مرد به شهاب در بیمارستان میزنه و صحنه هم برای لحظه ای اسلوموشن میشه. که توجه بیننده رو جلب کنه. بعد از اون ما مرد رو با دزدهای بانک می بینیم اما اصلا نمی بینیم که باهاشون حرف بزنه یا ارتباطی باهاشون برقرار کنه که در نگاه اول انگار که براش مهم نیس و از این خلافکارهای خاصه که لام تا کام حرف نمی زنن. 

بعدش که شهاب و همکارش تیر می خورن و بلند میشن و میرن به پاسگاه ، همه جا رو خالی می بینن شک آدم رو بر می انگیزه که چرا همه جا خالیه و هیچ کس نیست. که به نظرم اینجاش یه کمی گاف بود چون وقتی میبینن هیچ کس نیس بهتر نبود زنگ بزنن به همون سرهنگه؟! که کجایین؟! یه کمی عجیب بود! 

این داستان ادامه داره تا اینکه مرد پالتوپوش به سرگرد داستان پیشنهاد رشوه میده و سرگرد هم تا نزدیکی های لبه میره تا رشوه رو به خاطر دخترش قبول کنه. به نظرم مرتب دیدن عکس دخترش باعث میشه بین شک و یقین بمونه که چی کار کنه. تحلیل من از صحنه آخر هم همون به نظر بعضی دوستان ، شیطان هست و اون طرف در لحظه آخر خدا نشانه ای برای سرگرد می فرسته تا راه درست رو انتخاب کنه. اگه به داستانش بیشتر فکر کنین ، می بینین که زیاد هم بد نبوده. اما موسیقی کاملا بی جا که یه بند زده میشد ، یا شاید فیلمنامه نادرست باعث شده که زیاد مورد پسند واقع نشه.

در مورد بازی شهاب ، به نظرم ترکیبی از چند فیلم و سریالی بود که ازش دیدیم. بعضی جاها منو یاد حجت می انداخت ، بعضی موقع ها شبیه امین پرسه در مه بود با اون نگاه های نافذش . گاهی اوقات اون عصبانیت شهاب تب سرد رو داشت. اما باید بگم من شخصیتشو دوس داشتم. پلیس خاصی بود. اصلا کلیشه نبود. پلیسی که اعتقاد داش همه مجرم ها رو باید بذاری دمه دیوار و مخشونو بیاری پایین! از اینجور پلیس ها تو سیما و سینمای ایران کم دیده میشه. پلیسی که خنثی نباشه. هم وقتی یه دزدی تصادفی رو تو خیابون ببینه شم پلیسیش بزنه بالا و بره دنبال عدالت و هم بخواد به صورت ترسناکی همه رو خودش به جزای امرشون برسونه. این وجه شخصیتشو دوس داشتم. و بازی شهاب هم بی اغراق خیلی خوب و حساب شده بود. گریمشم به نظرم بهش می اومد و همینطور این قضیه که سرگرد بر خلاف بقیه لباس فرم نداشت به نظرم به همون کلیشه نبودن پلیس بر میگرده. 

کلا اگر بخوام از 10 نمره بدم ، 6 یا 7 نمره منصفانه ایه. 

معذرت می خوام که طولانی شد. خوشحال میشم نظرات شما دوستان رو هم بدونم. 

پ.ن : تله فیلم هم به زودی روی وبلاگ قرار میگیره. حجمش یه کمی بالاست و آپلودش کمی سخت میشه اما حتما در یکی دو روز آینده قرار میدم.

پ.ن1: عکسی که وسط کار شده ، صحنه های مورد علاقه من از این تله فیلمه. دوس دارم نظر شما دوستان رو راجع این تصاویر هم بدونم! اگه استقبال بشه در نقد های بعدی هم از اینجور تصاویر استفاده میکنم.

وبلاگ - نقد و بررسی تله فیلم "تعبیر خواب"

خب دوستان ! همونطور که می دونین ، تله فیلم تعبیر خواب بالاخره بعد از کلی کش و قوس پخش شد. می خوایم تو نظرات این پست راجع این تله فیلم صحبت کنیم. لطفا راجع همه چیزش نظرتونو بگید .. از بازی بازیگرها (به خصوص شهاب عزیز) تا فیلمبرداری ، فیلمنامه ، کارگردانی و هر چیز دیگری. لطفا جوانب رو رعایت کنید که بحث هامون از حالت دوستانه خارج نشه. ممنون. 


من هم به زودی نقد و نظرمو درباره این تله فیلم قرار میدم. البته دوستانی هم که موفق به دیدنش نشدن نگران نباشن چون به زودی برای دانلود روی وبلاگ قرار میدم. 

لطفا نظراتتون درباره این تله فیلم رو فقط در بخش نظرات این پست بگین و اگه پستی روی این پست بالا اومد و نتونستین پیداش کنین ، می تونین روی نشان نفد وبررسی تعیبر خواب که زیر بنر قرار داره کلیک کنید . 


شهاب حسینی - مصاحبه با مجله فیلم درباره "یکی می خواد باهات حرف بزنه"

 شهاب حسینی گفت: باید از منوچهر هادی معذرت‌خواهی کنم چرا که این نقش 60 تا 70 درصد آن چیزی شد که باید می‌شد. 

شهاب حسینی، بازیگر فیلم «یکی‌ می‌خواد باهات حرف بزنه» درباره شروع به کارش در این مجموعه به «فیلم» گفت: اولین بار که فیلم‌نامه را خواندم، برای نقشی که حمیدرضا پگاه بازی کرد در نظر گرفته شده بودم. در واقع می‌توانم بگویم من خودم این نقش را انتخاب کردم. از هر کس بپرسید مهم‌ترین بخش یک اتومبیل چیست، می‌گوید موتورش. یک اتومبیل باید موتور داشته باشد تا بتواند حرکت کند. این نقش هم موتور این فیلم بود. کوتاه بود و سختی‌های خاص خودش را داشت.

وی با اشاره به اینکه برای بازی در این نقش محدودیت زمان داشته است افزود: فراغت کم‌تری داشتم که بتوانم روی ریزه‌کاری و جزئیاتش کار کنم. الان هم با عذرخواهی از منوچهر هادی باید بگویم این نقش، 60 تا 70 درصد آن چیزی شد که باید می‌شد. اگر فراغتی برای گپ زدن بیشتر و تمرکز بالاتر وجود داشت، مطمئنا نقش بهتری از کار درمی‌آمد.

حسینی افزود: من هم‌زمان در شمال مشغول فیلمبرداری «من و زیبا» بودم. کاری که با عشق و علاقه‌ خاصی برای آن رفته بودم اما با چیز دیگری مواجه شده بودم و همین خیلی خسته‌ام کرده بود.

بازیگر «جدایی نادر از سیمین» گفت: از طرف دیگر به طور کل حال و روزم به لحاظ عصبی هم خیلی خوب و رو به راه نبود. اولین بار که منوچهر هادی را دیدم، زمانی بود که همراه با تهیه‌کننده و خانم آنا نعمتی به محل اقامت گروه «من و زیبا» آمدند. من اول همه از شخصیت خود منوچهر هادی خوشم آمد. به من خیلی لطف داشت و در همان ساعت اول با هم دوست شدیم. دیدم ذهنی باز دارد و می‌شود با او گپ زد.

حسینی علت پذیرش شغل را کارگردان آن دانست و افزود: دقیقا در همان زمان من با کارگردانی کار می‌کردم که اصلا اجازه تغییر به من نمی‌داد. از نظرش فیلم‌نامه وحی منزل بود؛ در حالی که ما بازیگران، انسانیم، ابزار نیستیم. باید به این انسانیت، دریافت‌ها و عواطف و احساسات بازیگر احترام گذاشته شود. کارگردانی که دلش برای کارش می‌تپد، فضایی را ایجاد می‌کند تا همه با احساسات خودشان بیایند و تاثیرهای خودشان را روی کار بگذارند تا اثر زنده‌تر شود. کار ما اصلا همین است. ما مهندس شخصیت‌پردازی هستیم. با سازه‌ای به نام کاراکتر طرفیم.

وی با اشاره به اینکه منوچهر هادی جزو کارگردان‌هایی است که به فضای گپ و گفت احترام می‌گذارد، افزود: صحنه‌ای در فیلمنامه‌ای وجود داشت که از آن مادر قصه (با بازی آنا نعمتی) بود. اما من پیشنهاد دادم که صحنه گوش دادن به قلب کودکی که اعضای فرزندانشان را به او هدیه کرده‌اند، از آن پدر باشد.
برای این پیشنهاد هم دلیل داشتم. معتقد بودم این مادر در تمام این سال‌ها به اندازه کافی با فرزندش بوده و او را لمس کرده و حس کرده است. اما پدر از فرزندش دور بوده و حالا وقتش است به گونه‌ای این رشته عاطفی دوباره برقرار شود.
هادی قبول کرد و خانم آنا نعمتی هم با مناعت طبعی که دارد، پذیرفت. تجربه کوتاه ولی خوبی بود.

حسینی افزود: اهدای عضو جزو موضوع‌های مورد علاقه من است. خودم هم دلم می‌‎خواهد اگر روزی دچار مرگ مغزی شدم، اعضایم اهدا شود. فیلم‌نامه، ادبیات خوب و قابل تاملی داشت و روی کاغذ هم جذاب بود.

وی در پایان درباره فیلم «یکی می‌خواد باهات حرف بزنه» گفت: فیلم شریفی بود و قرار بود منوچهر هادی آن را بسازد که بهترین تله‌فیلم‌های تلویزیون را ساخته است. همین‌ها و نقش مکملی که سخت بود و جای کار داشت، باعث شد بازی در آن را بپذیرم. معتقدم شخصیت‌ کارگردان و بازیگرها در کارشان نفوذ پیدا می‌کند. مدیرتی که منوچهر هادی داشت، باعث شده بود همه با علاقه کار کنند.

شهاب حسینی - تله فیلم "تعبیر خواب" ،جمعه 3 آذر ، ساعت 15:45 از شبکه یک سیما

 تهیه کننده تله‌فیلم «تعبیر خواب» با بازی شهاب حسینی که قرار است جمعه (سوم آذر ماه) از شبکه اول سیما پخش شود، گفت: پخش این تله‌فیلم از دو هفته‌ی قبل در کنداکتور شبکه قرار گرفته بود.

رضایی در گفت‌وگویی با خبرنگار سرویس تلویزیون ایسنا، توضیح داد: به دلایلی، آماده شدن این تله‌فیلم کمی‌ طول کشید اما از دو هفته قبل که کار آماده شد، قرار بر بود که جمعه (سوم آذر ماه) روی آنتن برود.

این تهیه‌کننده که اولین بار است با تلویزیون همکاری می‌کند، گفت: فیلم تلویزیونی «تعبیر خواب»، آماده‌ی پخش شده و ساعت 16 روز جمعه از شبکه اول سیما روی آنتن می‌رود.

به گزارش ایسنا، پخش نشدن این تله‌فیلم با بازی شهاب حسینی شایعاتی را مبنی بر ممنوع التصویر بودن شهاب حسینی به وجود آورده بود.

+ طبق اطلاعات پایگاه اینترنتی سایت شبکه اول سیما ، این تله فیلم ساعت 15:45 دقیقه بعد از ظهر جمعه پخش خواهد شد.

شهاب حسینی - "سوت پایان" برنده جایزه جشنواره فیلم مانهایم آلمان

 به گزارش سینمانگار، نیکی کریمی کارگردان فیلم سینمایی «سوت پایان» جایزه اول بخش مسابقه شصت و یکمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم مانهایم آلمان را از آن خود کرد.
نیکی کریمی کارگردان فیلم سینمایی «سوت پایان» که با این فیلم در بخش مسابقه شصت و یکمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم مانهایم آلمان حضور داشت، توانست جایزه اول این جشنواره را به دست آورد.

هیئت داوران شصت و یکمین دوره این جشنواره که از 20 آبان ماه جاری (۱۰ نوامبر 2012) آغاز به کار کرده بود شب گذشته با اعلام برندگان به کار خود پایان دادند.

در بیانیه هیئت داوران آمده است که؛ «سوت پایان» با قدرت در بیان تصویری سینمایی به زیبایی انسانیت و کمک به همنوع را به ما نشان می‌دهد .کشمکشی که تا پایان ما را با خود می‌کشاند و فیلمساز به ما خاطرنشان می‌سازد که برای سعادتمندشدن ابتدا باید به فکر کمک به دیگران و همنوعان خود باشیم.

«سوت پایان» که سال پیش در جشنواره پوسان کره جنوبی برای اولین بار به نمایش درآمده بود در جشنواره فیلم وزول فرانسه هم موفق به دریافت سه جایزه شده بود.

نیکی کریمی علاوه بر کارگردانی و نویسندگی، بازیگری و تهیه‌کنندگی این فیلم را هم به عهده داشته است.

در «سوت پایان» شهاب حسینی و هستی مهدوی فر به ایفای نقش پرداخته‌اند

شهاب حسینی - نقدی بر فیلم "آفریقا"

 امروزه در سینمای ایران فیلمسازان کار اولی ما به مراتب موفق تراند زیرا سینما و مخاطب را به خوبی می شناسند و برحسب نیاز جامعه داستان هایشان را به فیلم بدل می کنند.


هومن سیدی یکی از آن جوانانی است که در اولین ساخته ی خود تنها به دغدغه ی کارگردانی فکر کرده است. او که بازیگر مستعد و کاربلدی است، حالا به فیلمسازی روی آورده است تا خود را در این عرصه هم محک بزند اما لازم به ذکر است سیدی در عرصه ی کارگردانی فیلم کوتاه هم خوش درخشیده که معروف ترین آن «بلوتوث» بوده.

«آفریقا» اگر از نظر برخی ها داستان تکراری یا کپی برداری از فیلم های اروپایی است اما این گونه نیست. «آفریقا» داستان روان و ساده یی دارد، حرف فیلم و شیوه ی روایت فیلم هم همین گونه است.

«آفریقا» داستان سه جوان است که به طور اتفاقی دست به یک گروگانگیری می زنند و جالب این جاست هیچ کدام هم این کاره نیستند و تنها یک خرده فروش مواد مخدر هستند. سیدی کوشیده است که در اولین ساخته اش فیلمی خلق کند که هم فرم دارد هم محتوا. به هر دو هم وفادار بوده است. یعنی ریتم و تعلیق بجای فیلم باعث شده که این گونه باشد. میزان سن های سیدی فراتر از یک کار اولی است او با حرکت های دوربینش جهانی تازه از سینمای مدرن برای ما خلق می کند. امروزه در سینمای ما حرکت وجود ندارد، تنها سه پایه است و گاهی هم کرین. با اینکه فضای فیلم ثابت است و چهار بازیگر دارد، همین حرکات دوربین است که فضا را نگه داشته است و مخاطب از فیلم جدا نمی کند.

این تعلیق های بصری در شخصیت ها هم وجود دارد. انتخاب جواد عزتی برای نقش شهرام یک ریسک به حساب می آید اما سیدی از پس آن به خوبی برآمده است. اصلا بار اصلی داستان بر دوش شهرام است. تکلیف شهاب و کسری معلوم است شهاب حضورش در سکوت و خلسه است و کسری هم نماد یک جوان  عصبی و زورگو و شکست خورده است که در سکانس آخر هم شخصیت اصلی اش رو می شود که چه آدم ترسو و بزدلی است اما شخصیت شهرام طنز است.

مخاطب با او ارتباط کمدی برقرار می کند اما هدف فیلمساز ما از خلق شخصیت شهرام استفاده ابزاری و ری اکش نبوده است. این شهرام است که حتی گریه هم می کند و از شهاب و کسری هم معقول تر است، اما اوست که دختر را چاقو می زند.

فیلمساز ما مقصودش از ساخت «آفریقا» این بوده که موقعیت آدم ها را در شرایط گوناگون نشان بدهد. آدم های خوب و بد در هر شرایطی ممکن است جای خود را عوض کنند.

سیدی از بازیگری به کارگردانی آمده. «آفریقا» فیلم موفقی است، وی هرگز فصدش گیشه نبوده و فیلمش هم اکران نشد که اگر هم می شد فقط مخاطب خاص داشت. اما با پخش نمایش خانگی مخاطب عام هم با «آفریقا» ارتباط برقرا می کند.

افشین علیار

وبلاگ - بحث و گفتگو طرفداران درباره نمایش "ملاقات"

 خب دیدم زیاد خبر خاصی از آق شهاب نیست گفتم از این بحث های طرفداری بگذارم  امیدوارم مثل بحث های قبلی به نتایج خوبی برسیم. من متاسفانه موفق به دیدن نمایش  ملاقات نشدم. اما عده ای از کسانی که سر می زنن رفتن و دیدن! نسیم جان زحمت  کشید و چند تایی سوال رو درباره این نمایش مطرح کرد که امیدوارم دوستانی که دیدن  بخونن و به بحث بگذارن. باز هم از همه شما ها ممنونم که با این وبلاگ همراهی می  کنید.

 در ضمن می تونین موضوعی رو که دوس دارید برای من به صورت نظر خصوصی بذارین تا در همین بخش ها مطرحشون کنم . 

ممنون.

1.دوستانی که ملاقات رو تماشا کردن، به نظرشون کدوم صحنه در اوج بود؟ (منظورم اوج معنایی و حسی هست و البته مهم نیست اون صحنه با به شکل طنز اجرا شده یا جدی یا اصلا دیالوگی رد و بدل شده یا نه؛ممکنه اون لحظه مثلا فقط یه نگاه بوده باشه)

2.آیا واقعا بعد از تماشای "ملاقات"، به فکر فرورفتین؟ اگه این طور بوده چه موضوعی ذهنتون رو مشغول کرده؟

3.می تونین چند نمونه از تأترهای تأثیرگدار رو معرفی کنین؟

4.آیا تردید دکتر فروید، شما رو هم در مورد گوشه ای از تفکراتتون یا بهتر بگم، "جهان بینیتون" مردد کرد؟

5.از دیدن این تأتر چی یاد گرفتین؟

شهاب حسینی - "حوض نقاشی" در جشنواره فیلم فجر

 فیلم سینمایی "حوض نقاشی" با کارگردانی مازیار میری فرم درخواست حضور در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر را پر کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، فیلم سینمایی "حوض نقاشی" که هم اکنون مراحل پایانی فیلمبرداری را با مدیریت محمد آلادپوش پشت سر می گذارد، برای شرکت در جشنواره فیلم فجر فرم درخواست حضور پر کرد.

داستان این فیلم سینمایی درباره زوج جوانی به نام مریم و رضا است که این زوج با نوع نگاهی که به زندگی دارند با تمام افرادی که پیرامون آنها زندگی می کنند متفاوت هستند و این تفاوت در زندگی خانوادگی و اجتماعی آنها تاثیر می‌گذارد.

این فیلم هم اکنون مراحل پایانی فیلمبرداری خود را پشت سر می گذارد و قرار است پس از پایان فیلمبرداری، وارد مرحله تدوین شود. طبق برنامه‌ریزی انجام شده محمدرضا موئینی تدوین فیلم را آغاز خواهد کرد.

این فیلم سینمایی به قلم حامد محمدی نوشته شده است و آتوسا قلم فرسایی طراحی صحنه، ساسان نخعی صدابرداری و مهرداد میرکیانی چهره پرداز دیگر همکاران در تولید این پروژه سینمایی هستند.