وبلاگ - بحث و گفتگو درباره فصل نهایی سریال "شهرزاد"


سلام به دوستان همیشگی وبلاگ. بی حرف پس و پیش بریم به بررسی چندین قسمت اخیر شهرزاد اما با یه سبک متفاوت.
می خوام از همین جا چند تا تشکر بکنم از عوامل سریال و بعد برم سراغ "بررسی" نکات.
+ اول تشکر می کنم از نویسندگان عزیز که کلا نمی دونن چه کسی باید در مرکز توجه باشه. کانون اصلی داستان از شهرزاد به شیرین به قباد به فرهاد به حشمت به عمه ی قباد به هوشنگ به اصغری و حالا به اکرم تغییر کرد. شهرزاد حتی اگه بخواد ادای قهرمان ها رو هم در بیاره دیگه من مخاطب رو نمی تونه راضی کنه؛ انقدر که همه چیز بی هدف و بی ربطه.
+ تشکر ویژه دارم از امیر حعفری که در یک مونولوگ طولانی و حوصله سر بر به مخاطبین توضیح داد که چرا کینه ی دیوان سالارها رو داره. دوستان ِ نویسنده چیزی راجع فلش بک شنیدن؟ یا اینکه بذارن خود مخاطب با توجه به نشونه هایی که می ذارن داستان رو متوجه شه؟ بعید می دونم.
+ تشکر می کنم از پسر آقای فتحی که رسما هیچ زحمتی برای بازی کردن به خودشون نمی دن و بیشتر از اون تشکر می کنم از دوستان نویسنده که برای شخصیت ایشون جملاتی نظیر "بیا منو بخور" نوشتن. به حدی رسیدیم در سریال که مشخصه نویسنده ها زدن به پایه ی میزهاشونو و گفتن "اصلا به من چه" و هر جوری دوست داشتن دیالوگ نوشتن. می خوام بدونم چنین جملاتی اون موقع هم استفاده می شده؟!
+ تشکر می کنم از اکرم و گلاره عباسی که در این چندین قسمت اخیر فقط گریه و زاری کردن و طبق معمول کلیشه های سریال های ایرانی توهم زدن که بچه شون هنوز پیششونه و از این حرف ها. مشکلی نیست ما هم بخش های اکرم رو mute کردیم و فکر هم نمی کنم چیزی رو از دست داده باشیم.
+ تشکر می کنم (ولی صادقانه) از شهاب که بالاخره سعی می کنه یه جوری خودشو متفاوت نشون بده اما مشخصه که اونم خسته س و اصلا حوصله ی قباد رو نداره. درست مثل من.
خب تشکراتم تموم شد!!
حالا جدا از شوخی، داستان الکی بیخودی داره کش می یاد. الان این داستان امیر جعفری چی اضافه می کنه به داستان اصلی؟ آیا دشمنان و خونخواهان بزرگ آقا کم بودن؟ نخیر، نبودن و نیستن. چرا باید حالا یکی اونم با این بازی بد و (از نظر من) چندش آور جعفری انقدر داستانش بزرگ بشه؟
آیا فرهاد قراره بمیره؟ چرا دیگه دیوان سالارها ابهت قبل رو ندارن؟ یکی از مهم ترین و جذاب ترین نکات در مورد فصل اول همین ابهت و مرموز موندن بزرگ آقا بود. اما حالا چی داریم از این عمارت؟ هیچی.
واقعا نمی دونم در مورد چی باید بنویسم؟ هیچ چیز سریال دیگه خوب نیست. کاراکترهای جدید همه حوصله سر بر و کلیشه ای هستن و از همه بدتر لج آدمو در میارن! چطور می شه همچین کاراکترهایی رو دنبال کرد و دوست داشت؟!
نظر شما در مورد این چند قسمت آخر چیه؟
بریم سراغ نقد و بررسی قسمت پنجم فصل سوم!
اولین چیزی که درباره این قسمت به ذهنم می رسه، سکانس زورچپونی ِ فرهاد و شهرزاد بود. بعد از اینکه به قول یکی از دوستان، قهرمان اصلی داستان یکی دیگه شده، اومدن به زور برای اینکه به یاد مخاطبین بندازن که "هی! این دو تا نقش اولن! اینا مهم ان!" یه سکانس طولانی و بی مزه و بی بخار از قربون صدقه های مثلا شاعرانه ی فرهاد گذاشتن تو این آش شله غلم کار!! دیالوگ هایی که اصلا به باقی سریال نمی خوره. عشقی که دیگه جذاب نیست. کاراکترهایی که دیگه هدفشون مشخص نیست. برای چی باید این صحنه ها جذاب باشه؟
خیلی سریع و بی دلیل راحت شدن از شر معشوقه ی هوشنگ راحت شدن!! یکی اومد یه چیزی گفت اونم فرداش جمع کرد و رفت؟! خیلی بی مزه و اگر همین جا تموم بشه داستان واقعا بی هدف بود. باید زنش می فهمید، می اومد داد و هوار می کرد، حتی کاشکی اون خواب ِ هوشنگ به واقعیت می پیوست و زنه می زد هوشنگ رو لت و پار می کرد!! شاید اینطوری خواب ما هم می پرید!
همچنان مصمم می گم که بازیگر نقش صابر واقعا روی مخه. اصلا دیالوگ های عاشقانه می گه بدنم مور مور می شه!!! فک کنم اگر به جاش میلاد کی مرام رو می ذاشتن خیلی بهتر می شد!! حالا باید دید نقشه ی انتقام شیرین به کجا می رسه؛ که البته شیرین کاملا حق داره انتقام بگیره از قباد!
ما که نفمیدیم امیر جعفری (نقشی که بازی می کنه!!) چرا و چطوری عاشق اکرم شد؟! عشق در نگاه اول؟ چرا؟! یکی دلیلشو به ما بگه! باز حالا دم ِ اکرم گرم، داره با افشاگری هاش یه جونی به داستان می ده!
نظرتون در مورد جدا شدن نصرت از قباد چیه؟ به نظرتون واقعا باباشه یا نه؟! اگه هست پس چرا انقدر دست به دست می کنه و نمی گه حقیقتو؟! نکنه قراره بشه مثل رستم و سهراب؟!! J شخصیتش توی دو فصل اول خیلی خوب و مرموز بود اما الان دیگه مرموزم نیست، چون رسما هیچی در موردش نمی دونیم و نمی شنویم! اگر اشاره هایی بشه، نداهایی داده بشه، مخاطب می دونه که باید دنبال چیز بیشتری بگرده. اما الان رسما به یه شخصیتی کنار گذاشته شده تبدیل شده!!
البته نویسندگان سریال تقصیری ندارن؛ نوشته شخصیت های زیاد و پیچیده و جذاب کار سختیه. مخصوصا برای سریال که شما وقت بیشتری برای پر و بال دادن به شخصیت ها داری. به نظرم اگه وقت بیشتری می ذاشتن برای نوشتن داستان (چون کاملا مشخصه ایده شون برای یه فصل بوده و طمع باعث شده هول هولی دو فصل دیگه هم اضافه کنن)، و به جای اینکه مدام شخصیت هیا مختلف و نپخته بیارن به همین چهار تا شخصیت اصلی می رسیدن، داستان خیلی بهتر و محکم تر می شد. در هر صورت، متاسفانه این صبر و تحمل رو نکردن و حالا ما با ملغمه ای از یه سری کاراکتر نچسب، داستان های پرداخته نشده و بازی های متوسط رو به پایین هستیم!
نظر شما در مورد این قسمت و به خصوص حرف هایی که در پاراگراف آخر زدم، چیه؟!
فصل جدید سریال "شهرزاد" از 9 بهمن آغاز می شه که می تونین به صورت قانونی از طریق سایت لوتوس و یا خرید در شبکه نمایش خانگی تماشا کنین.
این هم پوستر فصل جدید.
+برای خوندن نقد و نظرات هواداران در مورد فصل های قبلی سریال، اینجا را کلیک کنید.
به گزارش بانی فیلم، تصویربرداری مجموعه «شهرزاد۳» مدتی است که به پایان رسیده است. این در حالی است که پیش از این عنوان شده بود قرار است که تا پایان بهمن ماه تصویربرداری ادامه پیدا کند. اما در سکوت خبری حدود ۲۰ روز پیش به کار خود پایان داد.
از طرفی پیش از این که زمزمه هایی از ساخت فصل چهارم این مجموعه به گوش می رسید، گویا یا نبود شهاب حسینی ممکن است ساخت فصل چهارم منتفی شود. حال باید منتظر بود و دید که فصل چهارم بدون حضور شهاب حسینی کلید می خورد و یا کارگردان از خیر فصل چهارم این مجموعه می گذرد!
زندان قصر یکی از لوکیشن هایی بود که این اواخر گروه در آن مستقر بودند.
طبق شنیده ها قرار ایت که داستان فصل سوم بدون هیچ برش زمانی در ادامه فصل دوم باشد.
هنوز زمان توزیع فصل سوم مشخص نیست، اما قرار است که پس از کامل شدن قسمت های بسیاری از فصل سوم، وارد بخش توزیع شود.
فصل سوم این مجموعه از ۱۰ شهریور با حضور بازیگران اصلی کلید خورده بود.